اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۱۱ خرداد ۱۴۰۲

نظر ابن کثیر درباره آیاتی که درباره فضائل علی(ع) نازل شده

متن فارسی

5- ابن کثیر در جلد هفتم صفحه 357 حدیث خاتم بخشی امیر المؤمنین (ع) را در حال رکوع در نماز متذکر شده و نزول آیه: إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا …
را از طریق ابی سعید اشجّ که در صفحه 157 گذشت، نقل کرده، سپس گوید: و این روایت بهیچوجه صحیح نیست، زیرا اسنادش ضعیف است، و هیچ آیه ای از قرآن درباره خصوص علی (ع) نازل نشده است و آنچه در مورد آیه إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ
«1» و آیه وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً
«2» و آیه: أَ جَعَلْتُمْ سِقایَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ
«3» و آیات و احادیث دیگر نقل شده، که می گویند درباره علی (ع) نازل گردیده، هیچگونه صحیح نیست.
پاسخ: «چه گرانبار سخنی است که از دهان آنان بیرون آید، نگویند مگر نادرست»»
چگونه این مرد به جرأت می گوید نزول آیه: إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ …
درباره علی (ع) درست نیست و استدلال بر ضعف اسنادش می کند، در صورتیکه خود او در تفسیرش 2/71 همین روایت را از طریق ابن مردویه، از کلبی نقل کرده و گوید:
کلبی گفته است اسناد این روایت قابل خدشه نیست؟! و ما قبلا در صفحه 175 اشاره کردیم که حدیث ابی سعید اشج نامبرده رجالش صحیح و موثق اند.
از این گذشته، هر گاه روایاتی که در ذیل این آیات و آیات فراوان دیگر، مبنی بر اینکه این آیات درباره امیر المؤمنین علی (ع) نازل شده، یا تأویل به او گردیده، یا بر حسب عمومی که دارد یکی از نمونه های برجسته اش آن حضرت می باشد. اگر این روایات بر حسب پندار این مرد غافل هیچ کدام صحیح نباشد، وظیفه محقق است که همه این تفاسیر مورد اعتماد و صحاح و مسانید و کتب حدیث معتبر را، پاره پاره کند و قلم بطلان بر همه آنها بکشد، زیرا کتبی که مملو از مطالب نادرست است به چه کار آید؟ و چرا دانشمندان تکیه بر این مطالب کنند؟! و چرا عمر عزیزشان را در جمع و ذخیره کردن آنها برای بکار بردن و پذیرفتن امت نسبت به مضامینش، صرف کنند؟
اگر اینها همه باید فدای هوا پرستی ابن کثیر شود پس دانش پژوهان به چه کتابی باید مراجعه کنند و چه پناهگاهی را محققان باید مقصد خود سازند؟!.
بلی، تنها همین کتابها مأخذ و پناهگاه است. و ابن کثیر خودش به این ها مراجعه می کند و در هر موضوع و هر مسئله ای جز در باب فضائل امیر المؤمنین (ع) همین کتابها را مقصد قرار می دهد، ولی به این مورد که می رسد دیگر کینه- توزی اش بجوش آمده با زبانی زشت و زننده و خامه ای گستاخ با آن مواجه می شود.
ما شما را در جریان مآخذ نزول این آیات کریمه در جلد دوم این کتاب صفحه 52- 55 و جلد سوم صفحات 106- 111 و 156- 163 گذاردیم و حق سخن را در ذیل آیه: إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ
«1» ادا خواهیم کرد، به امید دیدار.

    الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 3، ص: 345

متن عربی

5- ذکر «2» فی (7/357) حدیث تصدّق أمیر المؤمنین بخاتمه فی الصلاة و هو راکعٌ، و نزول آیة (إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا) الآیة. من طریق أبی سعید الأشجّ الذی أسلفناه (ص 157) ثمّ أردفه بقوله: و هذا لا یصحُّ بوجهٍ من الوجوه لضعف أسانیده، و لم ینزل فی علیٍّ شی ءٌ من القرآن بخصوصیّته، و کلّ ما یریدونه «3» فی قوله تعالی: (إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ) «4» و قوله: (وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً) «5». و قوله: (أَ جَعَلْتُمْ سِقایَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 3، ص: 345

الحَرَامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الیَومِ الآخِرِ) «1». و غیر ذلک من الآیات و الأحادیث الواردة فی أنَّها نزلت فی علیٍّ، لا یصحُّ شی ءٌ منها.

الجواب: (کَبُرَتْ کَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْواهِهِمْ إِنْ یَقُولُونَ إِلَّا کَذِباً) «2». کیف یحکم الرجل بعدم صحّة نزول آیة (إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ ) فی علیّ علیه السلام، و یستدلُّ بضعف أسانیده، و هو بنفسه یرویه فی تفسیره (2/71) من طریق ابن مردویه، عن الکلبی و یقول: قال: هذا إسنادٌ لا یُقدح به؟ و نحن أوقفناک (ص 157): علی أنّ حدیث أبی سعید الأشجّ الذی ذکره صحیح، رجاله ثقات.

ثمّ إن کان ما ورد فی هذه الآیات و غیرها من الآیات الکریمة المتکثِّرة من نزولها فی مولانا أمیر المؤمنین علیه السلام، أو أنّها مؤوّلة به، أو أنَّه علیه السلام أحد المصادیق الظاهرة لعمومها کما حسبه المغفّل ممّا لا یصحُّ شی ءٌ منها، فمن واجب الباحث أن یشطب علی هذه التفاسیر المعتمد علیها، و الصحاح و المسانید و مدوّنات الحدیث المعتبرة بقلمٍ عریضٍ یمحو ما سطّروه فیها، و ما تکون عندئذٍ قیمة هاتیک الکتب المشحونة بما لا یصحّ؟ و ما غَناء هؤلاء العلماء الذین یعتمدون علی الأب اطیل و هم یقضون أعمارهم فی جمعها، و یدّخرونها للأمّة لتعمل بها و تخبت إلی مفادها؟ و إذا ذهبت هذه ضحیّة هوی ابن کثیر، فأیُّ کتاب یحقُّ أن یکون مرجعاً لروّاد العلم، و مَوئلًا یقصده الباحث؟

نعم هذه الکتب هی المصدر و المَوئل لا غیرها و ابن کثیر نفسه لا یرد إلّا إلیها، و لا یصدر إلّا منها فی کلِّ مورد إلّا فی باب فضائل أمیر المؤمنین، فعندها تغلی مراجل حقده، فیؤمّها بلسانٍ بذیّ و قلم جری ء.

و نحن قد أوقفناک علی مصادر نزول هذه الآیات الکریمة فی کتابنا هذا (2/52- 55

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 3، ص: 346

و 3/106- 111، 156- 163) و سنوقفک علی حقِّ القول فی قوله تعالی: (إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ). فإلی الملتقی.