عمار در قرآن
چنین بود پگاه و شامگاه فرخنده حیات عمار. روزگار حیاتش را پروردگار حکیم در آیاتی چند از قرآن مجید ستوده است.
آیه اول
«آیا کسی که سراسر شب دست بدعا برداشته و در سجده و در نماز است و از آخرت بیمناک …» «1»
ابن سعد در «طبقات الکبری» «2» و ابن مردویه و ابن عساکر از ابن عباس روایت کرده اند که این آیه درباره عمار یاسر نازل شده است.
زمخشری در تفسیرش مینویسد که این آیه در حق عمار و ابو حذیفه بن مغیره مخزومی نازل شده است «3».
قرطبی در تفسیرش از «مقاتل» روایت میکند که کسی که سراسر شب دست بدعا برداشته … عمار یاسر است «4».
خازن در تفسیرش مینویسد: این آیه درباره ابن مسعود و عمار و سلمان (فارسی) فرود آمده است «5». و همین را خطیب شر بینی در تفسیرش آورده است «6».
شوکانی در تفسیرش روایتی را که ابن سعد و ابن مردویه و ابن عساکر آورده اند میآورد «7»، و آلوسی در تفسیرش همان را ذکر کرده می افزاید که جویبر از ابن عباس
روایت میکند که این آیه در باره عمار و ابن مسعود و سالم برده آزاده شده ابو حذیفه نازل گشته است. از عکرمه روایت شده که فقط در حق عمار نازل شده، و از «مقاتل» روایت شده که مقصود از کسی که سراسر شب دست بدعا برداشته عمار است و صهیب و ابن مسعود و ابوذر «1». بیشتر آنچه آلوسی ذکر کرده از «در المنثور» گرفته است «2».
آیه دوم
«کسانی را که روز و شام پروردگارشان را می خوانند و رضایش را می جویند مران، هیچ از حسابشان بر عهده تو نیست» «3».
ابن ماجه در تفسیر این آیه شریفه روایتی آورده که میگوید: درباره عمار و صهیب و بلال و خباب نازل شده است «4»
آیه سوم
«… جز کسی که مجبور میشود و در آنحال دلش با ایمان مطمئن و مستحکم باشد» «5».
گروهی از حافظان قرآن گفته اند که این آیه کریمه در حق عمار نازل شده است. ابو عمر در «استیعاب» مینویسد: این حقیقی است که همه مفسران بر آن اتفاق یافته اند. قرطبی مینویسد: بگفته مفسران این آیه درباره عمار
نازل شده است. بالاخره ابن حجر در «اصابه» مینویسد: همه متفقند که این آیه درباره عمار نازل شده است.
ابن عباس میگوید: «این آیه درباره عمار نازل گشته و جریان از این قرار بوده است که مشرکان او و پدرش یاسر و مادرش سمیه را همراه صهیب و بلال و خباب و سالم گرفته بودند. سمیه را میان دو ستور بسته بودند و با نیزه بر قسمت جلو بدنش می زدند و میگفتند: تو بخاطر مردها مسلمان شده ای.
در نتیجه این شکنجه بقتل رسید و همسرش یاسر نیز کشته شد، و آندو نخستین شهدای اسلامند. اما عمار آنچه را مشرکان میخواستند باجبار و تحت فشار بر زبان آورد. به پیامبر (ص) خبر دادند که عمار کفر گفته است. فرمود: نه، هرگز، عمار آکنده از ایمان است از سر تا قدمش، و ایمان را با گوشت و خونش در آمیخته است. عمار گریان نزد پیامبر خدا (ص) آمد. پیامبر خدا (ص) در حالیکه اشک چشمانش می سترد به او فرمود: اگر دوباره این کار را تکرار کردند تو هم آنچه را گفتی بازگو. پس خداوند متعال این آیت نازل گردانید.»
حدیث نزول این آیه را در حق عمار این محدثان آورده اند: ابن منذر و ابن ابی حاتم و ابن مردویه و طبری از قول ابن عباس. و نیز عبد الرزاق و ابن سعد و ابن جریر و ابن ابی حاتم و حاکم نیشابوری- که آنرا صحیح شمرده است- و ابن مردویه و بیهقی و ابن عساکر از طریق ابی عبیدة بن محمد بن عمار از پدرش (عمار یاسر)، و ابن ابی شیبه و ابن جریر و ابن منذر و ابن عساکر از ابی مالک «1».
آیه چهارم
«آیا کسی که وعده نیکو به او دادیم و او آن وعده را در مییابد مثل کسی است که او را از لذائذ زندگی دنیا بهره مند ساختیم و سپس در دوره قیامت در زمره احضار شدگان (بمحکمه کیفر الهی) است؟!» «1»
واحدی از طرین «سدّی» روایت کرده که این آیه شریفه درباره عمار و ولید بن مغیره (دو شخصیت متضاد) نازل شده است «2».
آیه پنجم
«آیا کسی که مرده بوده پس او را زنده گردانیدیم و برایش مشعل هدایتی قرار داده ایم که با آن در میان مردمان راه میپیماید …» «3»
ابو عمر از ابن عباس روایت کرده که این آیه مبارکه اشاره به عمار یاسر است. نزول این آیه را در حق عمار یاسر، ابن ابی شیبه و ابن منذر و ابن ابی حاتم و ابو الشیخ روایت کرده اند «4».
الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 9، ص: 39