اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۱۱ خرداد ۱۴۰۲

ایمان ابوطالب به پیامبر(ص)

متن فارسی

آیه دوم و سوم

1 – خدای برتر از پندار گوید: پیامبر و گروندگان به او را نمی رسد که برای بت پرستان آمرزش بخواهند هر چند از خویشان ایشان باشند و این دستور برای پس از آن است که برایشان آشکار شد که آنان از دوزخیانند. سوره برائه: 113

2 – گفتار خدای برتر از پندار: تو نمی توانی هر که را دوست داری راه بنمائیو خدا است که هر که را بخواهد راه مینماید و او به راه یافتگان داناتر است. سوره قصص: 56

بخاری در نامه تفسیر از صحیح خود – ج 7 ص 184 روشنگری سوره قصص – می نویسد: گزارش کرد ما را ابوالیمان از زبان شعیب و او از زهری و او از سعید بن مسیب و اواز پدرش که چون ابوطالب را هنگام مرگ فرا رسید برانگیخته خدا ( ص) بیامد و دید ابوجهل و عبدالله پسر ابو امیه پسر مغیره نزد اویند پس گفتای عمو بگو هیچ خدائی جز خدای یگانه نیست تا با این سخن به سود تو نزد خداوند به گفتگو پردازم، ابوجهل و عبدالله پسر ابو امیه گفتند: آیا ازکیش عبدالمطلب روی می گردانی؟ پس برانگیخته خدا همچنان به وی پیشنهاد گفتن آن سخن را می نمود و آندو نیز از نو سخن خود را بازگو می کردند تا سرانجام ابوطالب گفت: من بر کیش عبدالمطلبم و پس از آن سخنی بر زبان نیاورد و نپذیرفت که بگوید:هیچ خدائی جز خدای یگانه نیست. پس برانگیخته خدا (ص) گفت: به خدا سوگند برای تو از خدا آمرزش خواهم خواست تاهنگامی که مرا از این کار باز بدارد پس این فراز فرود آمد “: پیامبر و گروندگان به وی را نمی رسد که برای بت پرستان آمرزش بخواهند ” واین جا نیز گوشه سخن به ابوطالب است که خداوند به برانگیخته خویش می گوید: تو نمی توانی هر که را دوست داری راه بنمائی و این خدا است که هر که را خواهد راه می نماید. و در گزارش طبری که زنجیره درستی نیز ندارد آمده است که این فراز فرود آمد “: پیامبرو گروندگان به وی را نمی رسد “… و این فراز ” تو نمی توانی هر کس را دوست داری”…  گزارش بالا را مسلم نیز در صحیح خود از زبان سعید پسر مسیب آورده و بیشتر تفسیر نگارران نیز از روی گمان نیکوئی که به دو” صحیح ” و نگارندگان آن دو داشته اند از ایشان پیروی نموده اند.

(الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب  ج 8 ص 18و 19)

متن عربی

الآیة الثانیة و الثالثة:

1- قوله تعالی: (ما کانَ لِلنَّبِیِّ وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَنْ یَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکِینَ وَ لَوْ کانُوا أُولِی قُرْبی مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحابُ الْجَحِیمِ

) «1».

2- قوله تعالی: (إِنَّکَ لا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ

) «2».

أخرج البخاری فی الصحیح فی کتاب التفسیر فی القصص «3» (7/184)، قال: حدّثنا أبو الیمان، أخبرنا شعیب عن الزهری قال: أخبرنی سعید بن المسیب عن أبیه قال: لمّا حضرت أبا طالب الوفاة جاءه رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم فوجد عنده أبا جهل و عبد اللَّه بن أبی أُمیّة بن المغیرة فقال: أی عم قل: لا اله إلّا اللَّه، کلمة أحاجّ لک بها عند اللَّه. فقال أبو جهل و عبد اللَّه بن أبی أُمیّة: أترغب عن ملّة عبد المطّلب؟ فلم یزل

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 8، ص: 19

رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم یعرضها علیه و یعیدانه بتلک المقالة، حتی قال أبو طالب آخر ما تکلّم «1» علی ملّة عبد المطّلب و أبی أن یقول: لا إله إلّا اللَّه. فقال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم: و اللَّه لأستغفرنّ لک ما لم أُنه عنک. فأنزل اللَّه: (ما کانَ لِلنَّبِیِّ وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَنْ یَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکِینَ

). و أنزل اللَّه فی أبی طالب فقال لرسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم: (إِنَّکَ لا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ

).

و فی مرسلة الطبری «2»: فنزلت: (ما کانَ لِلنَّبِیِ

) الآیة. و نزلت: (إِنَّکَ لا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ

).

و أخرجه مسلم فی صحیحه «3» من طریق سعید بن المسیّب، و تبع الشیخین جلّ المفسّرین لحسن ظنّهم بهما و بالصحیحین.