اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۳ مهر ۱۴۰۲

احادیث علوی درباره سبقت اسلام آوردن حضرت علی(ع)

متن فارسی

1- من بنده خدا و برادر رسول اویم، منم صدیق اکبر، پس از من جز دروغگوی تهمت زن دیگر کس آنرا نمیگوید، من مدت هفت سال با رسول خدا (ص ) نماز گزاردم، و اول کسی هستم که با او به نماز ایستاد.اسناد این حدیث از طرق ابن ابی شیبه، نسائی، ابن ماجه، حاکم و طبری به صحیح پیوسته است و رجالش همه مورد وثوقند مراجعه کنید به جلد 2 ترجمه الغدیر  314

2- انا اول رجل اسلم مع رسول الله صلی اله علیه و سلم این حدیث را ابو داود به اسناد صحیحش از امیر المومنین (ع ) نقل کرده {شرح ابن ابی الحدید ج3:ص258}

3- انا اول من اسم مع النبی صلی اله علیه و سلم این حدیث را خطیب بغدادی در تاریخش  ج4:ص233 نقل کرده است

4- انا اول من صلی مع رسول الله صلی اله علیه و سلم این حدیث را احمد نقل کرده و حافظ هیثمی در مجمع الزوائد آنرا آورده و گفته است: رجال حدیث همه صحیح اند مگر حبه العرنی که موثق است. و نیز ابو عمرو در استیعاب ج2:ص458 و ابن قتیبه در المعارف ص74 از طریق ابی داود از ” شعبه ” از سلمه بن کهیل،از حبه از امیر المومنین (ع ) نقل کرده که اسنادش همه صحیح و رجال سندش همه موثق اند.

5- اسلمت قبل ان یسلم الناس بسبع سنین {ریاض النضره ج2:ص158}  

6- عبدت الله مع رسول الله سبع سنین قبل ان یعبده احد من هذه الامه {مستدرک الحاکم   ج3:ص112}

7- حکیم مولی زاذان آورده است که شنیدم علی (ع)  می گفت: صلیت قبل الناس سبع سنین و کنا نسجد و لا نرکعو اول صلاه رکعنا فیه صلاه العصر ” هفت سال قبل از دیگران نماز گزاردم در آنروز ما سجده میکردم ولی رکوع نداشتیم اول نمازی که در آنرکوع انجام دادیم نماز عصر بود.{ شرح ابن ابی الحدید، ج3:258}

8- عبد الله قبل ان یعبده احد من هذه الامه خمس سنین {استیعاب،ج2:ص448 ، ریاض النضره ،ج2:158 ، السیره الحلبیه ج1: ص 288}

9- آمنت قبل الناس سبع سنین،  {خصایص نسائی ج1:ص288}

 10- ما اعرف احدا من هذه الامه عبد الله بعد نبینا غیری، عبدت الله قبلان یعبده احد من هذه الامه تسع سنین  }خصایص نسائی، ص3} من کسی از این امت را که غیر از پیامبر خدا به عبادت خدا پرداخته باشد جز خودم نمی شناسم. من مدت هفت سال خدا را پیش ازدیگران پرستیده ام.

11-در خطبه روز صفین فرماید:«پسر عم پیامبرتان، با شما و در برابر شما است و شما را به اطاعت پروردگارتان فرا میخواندو به سنت پیغمبرتان با شما رفتار میکند،کسی که قبل از هر شخص دیگر نماز گزارده با دیگران برابر نیست، هیچکس در نماز گزاردن بر من پیشی نگرفته است.{ کتاب نصر ص335، شرح ابن ابی الحدید ج1:ص503}

 12- خدایا من بنده ای را از این امت جز پیامبرت سراغ ندارم که پیش از من تو را عبادت کرده باشد  این سخن را سه بار تکرارکرد سپس گفت من قبل از دیگران نماز گزاردم و در تعبیر دیگر است که فرمود: قبل از اینکه احدی نماز گزارد.این حدیث را احمد، ابو یعلی، بزاز، طبرانی، وهیثمی در مجمع جلد9 ،صفحه102آورده و هیثمی گوید: اسنادش حسن است و نیز شیخ الاسلام حموی در فرائد باب 48 آن را نقل کرده است.

13- در یکی او نامه های امیر المومنین(ع) است که به معاویه نوشت: شایسته ترین کس در تصدی امور این امت، از مسلمانان قدیم و جدید، کسی است که نسبش به رسول خدا نزدیک تر، و بکتاب خدا آگاه تر، و در دین خدا بیناتر باشد، اسلامش پیش از همگان و جهادش از دیگران برتر {کتاب صفین نصر بن مزاحم ص168 چاپ مصر{

 14- در حدیثی از امیر المومنین است که فرمود: نه بخدا سوگند اگر من اول کس بودم که اورا تصدیق کردم، اول کسی نخواهم بود که او را تکذیب کند .{المحاسن و المساوی ج1:ص36، تاریخ قرمانی حاشیه کامل ابن اثیر ج1:ص218}

  15- رسول خدا (ص) روز دوشنبه مبعوث شد و من روز سه شنبه اش اسلام آوردم.{ مجمع الزوائد،ج9:ص102،تاریخ قرمانی ج1:ص215 ، صواعق ص72، تاریخ الخلفاء سیوطی  ص12 ، اسعاف الراغبین ص148}

16- در یکی از نامه های آنحضرت (ع ) به معاویه چنین آمده است: وقتی محمد (ص )مردم را به ایمان به خدا و توحیدش فرا خواند، ما اهل بیت اول کسانی بودیم که به اوایمان آوردیم، و آنچه را آورده بود، تصدیق کردیم، سالیانی دراز بر ما گذشت که در سرزمین های مسکون عرب غیراز ما کسی خدا را نمی پرستید {کتاب صفین ابن مزاحم ص110}

17- روز صفین خطاب به اصحاب معاویه گفت: وایبر شما من اول کسی هستم که به کتاب خدا فرا خوانده شدم و بدان پاسخ گفتم .{کتاب نصر  ص561}

 18- معاذه دختر عبد الله عدویه گوید: علی بن ابیطالب بر منبر رسول خدا (ص ) میفرمود: منم صدیق اکبر، قبل از ابی بکر ایمان آوردم، و پیش از آنکهاو اسلام آورد اسلام اختیار کردم .مراجعه کنید جلد 2، صفحه 314 ترجمه الغدیر

 19- در سخنرانی اش که در لشگرگاه صفین ایراد کرد، گفت: آیا میدانید خداوند در کتابش پیشرو را بردنباله رو ترجیح داده و دراطاعت خداو رسول او حدی از این امت بر من پیشی نجسته؟ گفتند: بلی.  مراجعه کنیدبه جلد 1،صفحه195 ترجمه الغدیر.

 20- سه سال زودتر از آنکه دیگر مردم با رسول خدا (ص ) نماز گزارند، من با او نماز گزاردم. احمد با دو سند این حدیث را نقل کرده است.

21- روزی شوری در حدیثی که قبلا گذشت فرماید: آیا کسی هست بین شما که پیشاز من خدا را به یگانگی شناخته باشد؟گفتند: نه- آیا از شما کسی هست که پیش از من به دو قبله نماز گزارده باشد؟ گفتند: نه مراجعه کنید 163:159:1به جلد1،صفحات159و163ترجمه الغدیر ، و این جمله حدیث را ابن ابی الحدید از روایات مستفیضه شمرده است .

 22- سبقتکم الی الاسلام طرا غلاما ما بلغت اوان حلمی  مراجعه کنید جلد 2 صفحه 25 ترجمه الغدیر از ابیات آن حضرت خطاب به معاویه

23- انا اخو المصطفی لا شک فی نسبی  — به ربیت وسبطاه هما ولدی  —  صدقته و جمیع الناس فی بهم — من الضلاله و الاشرک و النکد

 ابن طلحه شافعی در مطالب السول ص11 این شعر را به علی (ع )نسبت داده گوید: جابر گفت: شنیدم علی این اشعار را انشاد کرد و پیغمبر (ص) آنرا شنید آنگاه تبسم فرموده گفت: راست گفتی یا علی …

(الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب ج 3 ص 312)

متن عربی

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 3، ص: 312

 «لم أؤمر بذلک»، فخطبها علیٌّ فزوّجه إیّاها، و قال لها: «زوّجتکِ أقدم الأمّة إسلاماً».

روی هذا الحدیث جماعة من الصحابة، منهم: أسماء بنت عمیس، و أمّ أیمن، و ابن عبّاس، و جابر بن عبد اللَّه. شرح ابن أبی الحدید «1» (3/257).

 

کلمات أمیر المؤمنین علیه السلام:

1-

قال علیه السلام: «أنا عبد اللَّه، و أخو رسول اللَّه، و أنا الصدّیق الأکبر، لا یقولها بعدی إلّا کاذبٌ مُفترٍ؛ و لقد صلّیت مع رسول اللَّه قبل الناس بسبع سنین، و أنا أوّل من صلّی معه». إسناده من طریق ابن أبی شیبة «2»، و النسائی «3»، و ابن ماجة «4»، و الحاکم «5»، و الطبری «6»، صحیح رجاله ثقات، راجع الجزء الثانی من کتابنا (ص 314).

2-

قال علیه السلام: «أنا أوّل رجل أسلم مع رسول اللَّه صلی الله علیه و سلم». أخرجه أبو داود بإسناده الصحیح، کما فی شرح ابن أبی الحدید «7» (3/258).

3-

قال علیه السلام: «أنا أوّل من أسلم مع النبیّ صلی الله علیه و سلم». أخرجه الخطیب البغدادی فی تاریخه (4/233).

4-

قال علیه السلام: «أنا أوّل من صلّی مع رسول اللَّه صلی الله علیه و سلم». أخرجه أحمد، و الحافظ الهیثمی فی مجمع الزوائد «8»، و قال: رجاله رجال الصحیح غیر حبّة العرنی و قد وُثّق،

 

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 3، ص: 313

و أخرجه أبو عمر فی الاستیعاب «1» (2/458)، و ابن قتیبة فی المعارف «2» (ص 74) من طریق أبی داود، عن شعبة، عن سلمة بن کهیل، عن حبّة عنه علیه السلام. و الإسناد صحیح رجاله ثقات.

5-

قال علیه السلام: «أسلمت قبل أن یسلم الناس بسبع سنین». الریاض النضرة «3» (2/158).

6-

قال علیه السلام: «عبدت اللَّه مع رسول اللَّه صلی الله علیه و سلم سبع سنین، قبل أن یعبده أحد من هذه الأمّة». مستدرک الحاکم «4» (3/112).

7-

عن حکیم مولی زاذان قال: سمعت علیّا یقول: «صلّیت قبل الناس سبع سنین، و کنّا نسجد و لا نرکع، و أوّل صلاة رکعنا فیها صلاة العصر». شرح ابن أبی الحدید «5» (3/258).

8-

قال علیه السلام: «عبدت اللَّه قبل أن یعبده أحد من هذه الأمّة خمس سنین». الاستیعاب «6» (2/448)، الریاض النضرة «7» (2/158)، السیرة الحلبیّة «8» (1/288).

9-

قال علیه السلام: «آمنت قبل الناس سبع سنین». خصائص النسائی «9» (ص 3).

10-

قال علیه السلام: «ما أعرف أحداً من هذه الأمّة عبَدَ اللَّه بعد نبیّنا غیری، عبدت

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 3، ص: 314

اللَّه قبل أن یعبده أحد من هذه الأمّة تسع سنین». خصائص النسائی «10» (ص 3).

11-

من خطبة له علیه السلام یوم صفِّین: «و ابن عمِّ نبیِّکم معکم بین أظهرکم، یدعوکم إلی طاعة ربِّکم، و یعمل بسنّة نبیِّکم- صلّی اللَّه علیه-، فلا سواء من صلّی قبل کلِّ ذَکَر، لم یسبقنی بصلاتی مع رسول اللَّه». کتاب نصر «11» (ص 355)، شرح ابن أبی الحدید «12» (1/503).

12-

قال علیه السلام: «اللهمَّ لا أعرف عبداً من هذه الأمّة عَبَدَک قبلی غیر نبیِّک- قاله ثلاث مرّات- ثمَّ قال: لقد صلّیت قبل أن یصلّی الناس- و فی لفظ-: قبل أن یصلّی أحدٌ». أخرجه أحمد «13»، أبو یعلی، البزّار، الطبرانی «14»)، الهیثمی فی المجمع (9/102) و قال: إسناده حسنٌ، شیخ الإسلام الحمّوئی فی الفرائد «15» الباب ال (48).

13-

من کتاب له علیه السلام کتبه إلی معاویة: «إنَّ أولی الناس بأمر هذه الأمّة قدیماً و حدیثاً أقربها من رسول اللَّه، و أعلمها بالکتاب، و أفقهها فی الدین، و أوّلها إسلاماً، و أفضلها جهادا». کتاب صفِّین لابن مزاحم «16» (ص 168) طبع مصر.

14-

فی حدیث عنه علیه السلام: «لا و اللَّه إن کنت أوّل من صدّق به فلا أکون أوّل من کذب علیه». المحاسن و المساوئ «17» (1/36)، تاریخ القرمانی «18» هامش الکامل لابن الأثیر (1/218).

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 3، ص: 315

15-

قال علیه السلام: «بُعث رسول اللَّه صلی الله علیه و سلم یوم الإثنین، و أسلمت یوم الثلاثاء». مجمع الزوائد (9/102)، تاریخ القرمانی «1» (1/215)، الصواعق «2» (ص 72)، تاریخ الخلفاء للسیوطی «3» (ص 112)، إسعاف الراغبین (ص 148).

16-

من کتاب کتبه علیه السلام إلی معاویة: «إنَّ محمداً صلی الله علیه و سلم لمّا دعا إلی الإیمان باللَّه و التوحید، کنّا أهل البیت أوّل من آمن به، و صدّق بما جاء به، فلبثنا أحوالًا مجرَّمة- أی کاملة- و ما یعبد اللَّه فی رَبع ساکن من العرب غیرنا». کتاب صفِّین لابن مزاحم «4» (ص 100).

17-

قال علیه السلام یوم صفِّین مخاطباً أصحاب معاویة: «وَیْحَکم أنا أوّل من دعا إلی کتاب اللَّه، و أوّل من أجاب إلیه». کتاب نصر «5» (ص 561).

18-

قالت معاذة بنت عبد اللَّه العدویّة: سمعت علیَّ بن أبی طالب علی منبر رسول اللَّه صلی الله علیه و سلم یقول: «أنا الصدّیق الأکبر، آمنت قبل أن یؤمن أبو بکر، و أسلمت قبل أن یسلم أبو بکر». راجع الجزء الثانی (ص 314).

19-

قال علیه السلام فی خطبة خطبها فی معسکر صفِّین: «أ تعلمون أنّ اللَّه فضّل فی کتابه السابق علی المسبوق، و أنَّه لم یسبقنی إلی اللَّه و رسوله أحد من الأمّة؟». قالوا: نعم. راجع الجزء الأوّل (ص 195).

20-

قال علیه السلام: «صلّیت مع رسول اللَّه صلی الله علیه و سلم ثلاث سنین، قبل أن یصلّی معه أحدٌ من الناس». أخرجه أحمد بإسنادین.

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 3، ص: 316

21-

قال علیه السلام یوم الشوری فی حدیث أسلفناه: «أمنکم أحد وحّد اللَّه قبلی؟». قالوا: لا. [قال:] «أ مِنکم أحدٌ صلّی القبلتین غیری؟» قالوا: لا. راجع (1/159- 163)،

و هذه الفقرة من الحدیث عدّها ابن أبی الحدید ممّا استفاضت به الروایات.

22-

مرَّ فی الجزء الثانی (ص 25) فی أبیات له علیه السلام کتبها إلی معاویة:

          سبقتکمُ إلی الإسلام طرّا             غلاماً ما بلغت أوان حلمی

23-

ذکر ابن طلحة الشافعی فی مطالب السؤول (ص 11) له علیه السلام:

          أنا أخو المصطفی لا شکَّ فی نسبی             به ربیت «1» و سبطاه هما ولدی

             صدّقتُهُ و جمیعُ الناسِ فی بُهُمٍ             من الضلالةِ و الإشراک و النکدِ

قال: قال جابر: سمعت علیّا ینشد بهذا و رسول اللَّه یسمع، فتبسّم رسول اللَّه و قال: «صدقت یا علیّ».