تمام اقوام و ملل جهان از هر طبقه به تاریخ محتاجند. و این انگیزه در تمام طبقات و در هر قوم و ملت بدون کم و کاست وجود دارد،و هیچ فرقه ای از فرق مسلمین نیازش بتاریخ کمتر از دیگری نمیباشد، منتهی هر صنفی مقصود خود را از تاریخ میجوید و هرگروهی هدف مخصوص بخود را تعقیب مینماید:
1- مورخ به طور کلی، منظورش احاطه بر حوادث روزگار و آگاهی از احوال امم واقوام پیشین و ثبت و ضبط آنهاست
2- جغرافی دان، منظورش در تاریخ تشخیص قسمتهای سیاسی است که پیروزی ها و مغلوبیت های ملل را در جهات گوناگون میجوید، که کدام ملت بر حدود چه ممالکی دست یافته و در آن استقرار گرفته و کدام ملت در اثرمغلوبیت از مرزهای خود رانده شده اند
3- خطیب و سخنور – تاریخ را بررسی میکند تا بر موارد عبرت و پند واقف شود و سرنوشت اقوام و ملل و ملوک – آنها که منقرض و نابود شدند و آنگروه دیگر که جایگزین آنها گشتند بر او روشن گردد و آن ملت هائی را که در کشاکش بدیها و ارتکاب ناروائیها دوچار نکبت و ادبار شدند و بالعکس اقوامی که در اثر نیکی و التزام به امور پسندیده برستگاری و نیک بختی رسیدند بشناسد
4- مرد دینی – میخواهد بوسیله بررسی تاریخ موارد پایه گذاری دین را پیدا کند و مراتب ارتقا و شئونی را که بر آن اساس و پایه نهاده شده احراز نماید و اصول و شئون مزبور را از آنچه در پیرامون آن بر مبنای هوی وهوس و از روی مطامع مادی بصورت دین جلوه گر شده جدا و متمایز نماید
5- اخلاقی – مقصودش از بررسی تاریخ اینست که ملکات پسندیده و عکس العمل آنها را در آن گروهی که خود را بدانها آراسته و در نتیجه بفوز و رستگاری رسیده اندو همچنین اخلاق رذیله و ملکات پلید و آثار شوم آن را در آنگروهی که بدان آلوده گشته و دوچار بدبختی و محرومیت گردیده اند بدست آورد، تا بدینوسیله راه بکار بردن تجربیات حاصله را بمردم زمان خود نشان دهد و در نتیجه افراد جامعه را از سقوط درپرتگاه فساد اخلاق و پیکر اجتماع را از پراکندگی و پریشانی ایمن و مصون بدارد
6- سیاسی – (یعنی آنها که مسئول تامین مصالح ملتی هستند) میخواهد از کاوش تاریخ به راز تقدم و تعالی ملل گذشته مطلع گردد و نیز دریابد که چگونه تمایلات شهوی هواداران و شیفتگان خود را به پستی و هلاکت کشانیده تا بحدی که نامشان را از صفحه روزگار محو نموده تا با وقوف به سرانجام آنان و سختی ها و تنگی ها و مشکلات جبران ناپذیری که گریبانگیر آنان گردیده، با بصیرت کامل برنامه سودمندی برای ملت خود تنظیم و بدان وسیله تقدم و ترقی و سعادت آنان را پیش بینی و تامین نماید
7- ادیب – میخواهد از لابلای تاریخ احوال امم گذشته نکته های دقیق و رقیق ادبی و آنچه را که برای آرایش الفاظ و عظمت معانی بکار میرفته تشخیص و رموز زیبائی اسلوب کلام وتقریب مقصود در شعر و نثر از فنون اشارات و موارد استعارات را بدست آورده و در مورد خود بکار برد
8- فقهای عظام نیز به تاریخ نیازمندند چه آنکه برای تصحیح اسناد وروایت و استوار نمودن مبانی فتوی ناگزیدند به آن قسمت از تاریخ که مربوط بعلم رجال است مراجعه نمایند
9- محدثین – نیز از این نیازمندی بر کنار نبرده و بمنظور تحصیل وثوق و اعتماد به روایات (که ارتباط مستقیم با فن شریف آنان دارد) بایستی بقسمت مربوط به این امر توجه و امعان نظر نمایند، بعلاوه در فن حدیث اصولا موضوعاتی هست که با تاریخ آمیخته است از قبیل داستان پیغمبران و تحلیل تعالیم آنان، که محدث ناگزیر است در این زمینه غور کامل نماید و آنچه راکه در این قسمت بدست آورده با آنچه که در صفحات تاریخ مورد دقت قرار گرفته مورد مقایسه و بررسی او واقع گردد و موارد تطبیق آنها را در احراز حقیقت بدست آورد
10- مفسرین – نیز از تاریخ بی نیاز نبوده و در مورد هر یک از آیات کریمه که مشعر بروقایع گذشتگان و احوال پیشینیان است که به اقتضای پاره ای از حکم و یا اشتمال آن به پند و موعظه بیان گشته و همچنین آیات دیگری که در شئون خاصه نازل گردیده باید به آنچه در زمینه وقایع و قصص و شئون مذکوره در تاریخ بتفصیل بیان شد مراجعه وبررسی کامل نماید
* بالاخره اهل بحث و تحقیق در هر رشته از علوم و فنون که وارد شوند ارتباط و تماس آن را با تاریخ درک نموده و معترف خواهند بود که بدون غور در تاریخ به مقصود خود نخواهند رسید، و بنا بر آنچه ذکر شد،
1- تاریخ گمشده هر دانشمند است
2- مطلوب هر هنرمند است
3- سرمایه اهل تتبع و تحقیق است
4- مورد علاقه هر متدین است
5- مقصد هر سیاستمدار است
6- هدف هر ادیب است
7- تاریخ مورد احتیاج تمام مجتمع بشری است
اکنون باید دانست که تاریخ با این ارتباط و پیوستگی که با تمام مقاصد و اغراض کلیه طبقات خلق دارد،
آن تاریخی است که صحیح و مبتنی بر حقایق و واقعیات باشد. آن تاریخی که جز ثبت حقایق و امور واقعی مقصد و غرض دیگر در تدوین آن دخالت نداشته باشد. بازیچه اغراض گوناگون قرار نگرفته و تمایلات دسته مخصوص و مقاصد مغرضانه و خودخواهانه گروه خاصلی در تدوین آن راه نیافته باشد. بر مبنای جلب نظر پیشوایان و فرمانروایان وقت و تامین رضایت خاطر امرا یا تقویت مرام و اندیشه خاص و یا بمنظور بالا بردن مقام اشخاص و بزرگ نمودن آنها و یا فرودآوردن اشخاص دیگر و پست و بی ارج ساختن آنان و برای رسیدن بمقاصدی که بر حسب اختلاف موارد اغراض و مقاصد مختلفی پیدا میشود فراهم نشده باشد. و یا برای اینکه افراد مکار و فریب شعار به عناصر صالح و درستکار مشتبه شوند تدوین نشده باشد مانند بسیاری از مولفات بنام تاریخ که متاسفانه آلوده به این قبیل امور گشته و اغراض خاصی در تدوین آنها دخالت یافته و مولفین این گونه تاریخهای مشوب و آلوده پنداشته اند که گردآوری یک مشت مطالب واهی و بی اساس حکایت از توسعه دامنه علم و دانش آنان مینماید و این معنی برشهرتشان خواهد افزود این کوته نظران فرومایه نفهمیده اند، که ارزش و منزلت مردان در فهم و درایت است نه در یاوه سرائی و بسیاری روایت اینگونه افراد در اثر همین غفلت و پندار نادرست لغزشهای بیشماری را از پیشینیان خود دریافت و داخل تاریخ نموده اند و متوجه نشده اند که راویان اینگونه اوهام و مطالب بی مایه و بی اساس خود مزدوران و مدافعین گروهی، و دشمنان و معاندین نسبت به گروه دیگر بوده اند و یا داستان سرایان بی معرفتی بوده اند که از پر گوئی و یاوه سرائی باکی نداشته و بمنظور کسب مزید شهرت و یا تسکین ولع و حرصی که بمقتضای امیال پست در آنها بوده دست بچنین جنایاتی زده اند آنها چنین کردن و ساده لوحانی چند در اعصار بعدی آن مطالب واهی را از آنان گرفته و بعنوان حقایق مسلمه در کتب و مولفات خود نقل نمودند ؟ آنگاه افرادی کنجکاو و باریک بین بر چگونگی آن آثار و منقولات واقف و چون آنها را خرافی و موهوم یافتند بطرد و رد آن پرداخته و بی باکانه زبان و قلم به طعن بر تاریخ گشودند آن ساده لوحان ندانستند که این آثار بی اساس، و کورکورانه دست بدست گشته و آلت اجراء مطامع اشخاصی بوده، و این افراد دقیق و متتبع نیز توجه نکرده اند که آنچه در خور طعن و طرد است، همان پر گوئی ها وبدکرداریهای نویسندگان بی شخصیت است و اصل فن تاریخ در خور طعن و سرزنش نبوده – و اگر بخواهیم شواهد این دسته از ترهات و یاوه سرائی ها را که تاریخ به آن ممزوج گشته بیان کنیم سخن بطول می انجامد و با وضع این کتاب سازش ندارد. بلی :اینطور. حقایق و واقعیات در بین دو روش نامطلوب افراط و تفریط پنهان گشته و فدای امیال و شهوات گردید پس بر اهل بحث وتحقیق است، که در غور و بررسی در این وادی از آهنگهای ناموزون فرق مختلفه و هو و جنجال بر کنار مانده و بدون تمایل به گروه خاص و دور از عوامل حب و بغض، فقط اصول مسلمه را مقیاس تشخیص قرار دهند و آنچه با مقیاس مزبور تطبیق نکرد بی دریغ آنرا طرد و آنچه مورد اعتماد قرار گرفت بپذیرند بتفصیلی که در اینجا گنجایش شرح آن نیست
الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج1، ص: 21