” یافعی ” در ” روض الریاحین ” ص 165 نقل کرده است: ” هنگامی که عمر بن عبدالعزیز رضی الله عنه به خلافت رسید، چوپانان گوسفند بر بالای کوهها می گفتند که این خلیفه صالحی که بر مردم فرمانروایی می کند کیست؟ گفتند مراد شما از دانستن نام او چیست؟ گفتند: هر آن گاه که خلیفه صالحی حکومت کند، گرگان و شیران دست از گوسفندان ما بر می دارند”
” امینی ” می گوید: گرگان درنده در طول قرنها، چه می دانند که خلیفه صالح و طالح چیست، تا از درندگی دست بردارند. و این انسان نادان جفا کار، چه نادان است که روی در مخاصمه و دشمنی و کینه با اینها دارد. هر گاه این سیرت در میان درندگان در ادوار گوناگون تاریخ درست بود و اختصاص به عصر ” عمر بن عبدالعزیز ” نداشت، لازم می آمد که تمام گوسفندان دنیا در زمان ” معاویه ” و ” یزید ” و نظایر آنها هلاک می شدند و چیزی از آنها نمی ماند.
(الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب ج 11 ص 156)