اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۱۹ آبان ۱۴۰۳

تجسس و تفتیش خلیفه دوم از مسائل خصوصی مردم

متن فارسی

تجسس خلیفه دوم به تهمت

سعید بن منصور و ابن منذر از حسن نقل کرده اند که گفت: مردی نزد عمر بن خطاب آمد و گفت: که فلانی درست نمی شود پس عمر بر او داخل شد و گفت من بوی شراب می یابم ای فلانی تو به این کاری ؟ مردی گفت : ای پسر خطاب و تو به این کاری آیا خدا تو را نهی نکرد که تجسس و تفتیش نکنی پس عمر شناخت اشتباهش را پس عمر او را واگذارد و راهی شد.

امینی نور الله مرقده گوید: آیا می بینی چگونه خلیفه ترتیب اثر بر تهمت داده بدون شاهدی و بدون آنکه منع کند خبر چین تهمت زننده را از آنچه که مرتکب شده از بدگوئی درباره برادر مسلمانش به بهتان و اشاعه دادن کار زشت در بین کسانی که ایمان آورده اند یا غیبت کردن مرد مسلمانی پس واقع شود از کشیدن همه اینها در محظور دیگری از تجسس منع شده از آن به صریح قرآن حکیم لکن او به شتاب ممانعت نکرد به سبب منصرف کردن آن مرد نظر او را به حکم شرعی.

الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 6، ص: 266

متن عربی

64- تجسّس الخلیفة بالسعایة

أخرج سعید بن منصور، و ابن المنذر عن الحسن رضی الله عنه، قال: أتی عمر بن الخطّاب رجل فقال: إنّ فلاناً لا یصحو. فدخل علیه عمر رضی الله عنه فقال: إنّی لأجد ریح شراب یا فلان أنت بهذا؟ فقال الرجل: یا ابن الخطّاب و أنت بهذا؟ أ لم ینهک اللَّه أن تجسّس؟ فعرفها عمر فانطلق و ترکه. الدرّ المنثور «4» (6/93)

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 6، ص: 266

قال الأمینی: أ تری الخلیفة کیف رتّب الأثر علی التهمة من غیر بیّنة؟ من دون أن ینهی المخبر المتّهم عمّا ارتکبه من الوقیعة فی أخیه المسلم بالبهت و إشاعة الفاحشة فی الذین آمنوا أو اغتیاب الرجل، فوقع من جرّاء ذلک کلّه فی محظور آخر من التجسّس المنهیّ عنه بنصّ الذکر الحکیم، لکنّه سرعان ما ارتدع بلفت الرجل نظره إلی الحکم الشرعی.