اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۸ مهر ۱۴۰۲

تحریف در آیه ولایت و حدیث «من کنت مولاه»

متن فارسی

11- ابو شکور محمّد بن عبد السعید بن محمّد کشی، سالمی حنفی در «التمهید فی بیان التوحید» می گوید، رافضیان می گویند: امامت برای علی بن ابی طالب رضی اللّه عنه منصوص است، به دلیل این که پیغمبر صلی اللّه علیه و آله او را وصی خود و خلیفه بعد از خود قرار داد، آنجا که فرمود: آیا خشنود نیستی که برای من به منزله هارون به موسی باشی جز این که بعد از من پیغمبری نیست، پس (همان طور که) هارون علیه السلام خلیفه موسی علیه السلام بود، همچنین است علی رضی اللّه عنه، و دلیل دوم این است که پیغمبر صلی اللّه علیه و آله او را ولی مردم قرار داد، پس از آن که از مکه مراجعت فرمود و در غدیر خم فرود آمد  پیغمبر صلی اللّه علیه و آله امر کرد که جهاز اشتران را گرد آورند و آنها را به صورت منبری ساخت و بر آن بالا رفت و فرمود: «الست باولی المؤمنین من انفسهم» گفتند آری، پس فرمود: «من کنت مولاه فعلیّ مولاه، اللّهمّ وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله».

و خدای جلّ جلاله می فرماید: إِنَّما وَلِیکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا: الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکعُونَ
این آیه که در شأن علی رضی اللّه عنه نازل گشته، دلالت دارد بر این که او بعد از رسول خدا صلی اللّه علیه و آله اولای (سزاوارترین) مردم بوده. سپس در جواب از آنچه ذکر شد، می گوید: و اما سخن (رافضیان) که پیغمبر علیه السلام، علی علیه السلام را ولی قرار داد، می گوییم: مراد او (پیغمبر صلی اللّه علیه و آله) در وقت او (علی علیه السلام) است، یعنی بعد از عثمان رضی اللّه عنه و در زمان معاویه رضی اللّه عنه و ما نیز همین را میگوییم. همچنین جواب به قول خدای تعالی که فرمود: انّما ولیکم اللّه و رسوله و الّذین آمنوا … ما میگوییم که: علی رضی اللّه عنه به این دلیل ولی و امیر بوده، در ایام خود و در وقت خود و آن بعد از عثمان رضی اللّه عنه است و امّا قبل از آن وقت چنین سمتی را نداشته (!) «1».

    الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 1، ص: 689

متن عربی

– قال أبو شکور محمد بن عبد السعید بن محمد الکشّی، السالمیّ، الحنفیّ فی التمهید فی بیان التوحید «2»:

قالت الروافض: الإمامة منصوصةٌ لعلیِّ بن أبی طالب رضی الله عنه بدلیل أنَّ النبیَّ صلی الله علیه و سلم جعله وصیّاً لنفسه و جعله خلیفةً من بعده، حیث

قال: «أما ترضی أن تکون منّی بمنزلة هارون من موسی إلّا أنَّه لا نبیّ بعدی»

، ثمّ هارون علیه السلام کان خلیفة موسی علیه السلام فکذلک علیٌّ رضی الله عنه. و الثانی: و هو أن النبیّ علیه السلام جعله والیاً للناس لمّا رجع من مکّة و نزل فی غدیر خُمّ، فأمر النبیُّ أن یجمع رحال الإبل، فجعلها کالمنبر، و صعد علیها،

فقال:

 «أ لست بأولی المؤمنین «3» من أنفسهم؟ فقالوا: نعم.

فقال صلی الله علیه و سلم: من کنتُ مولاه فعلیٌّ مولاه، اللّهمّ والِ من والاه، و عادِ من عاداه، و انصر من نصره، و اخذل من خذله»

، و اللَّه- جلَّ جلاله- یقول: (إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ

) نزلت فی شأن علیّ رضی الله عنه، دلّ علی أنَّه کان أَولی الناس بعد رسول اللَّه صلی الله علیه و سلم.

ثمّ قال فی الجواب عمّا ذکر:

و أمّا قوله: بأنّ النبیّ علیه السلام جعله ولیّا، قلنا: أراد به فی وقته یعنی بعد عثمان رضی الله عنه، و فی زمن معاویة رضی الله عنه و نحن کذا نقول، و کذا الجواب عن قوله تعالی: (إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ

 

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 1، ص: 689

وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا

…) الآیة. فنقول: إنَّ علیّا رضی الله عنه کان ولیّا و أمیراً بهذا الدلیل فی أیّامه و وقته، و هو بعد عثمان رضی الله عنه، و أمّا قبل ذلک فلا.