اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۸ مهر ۱۴۰۲

توهم قصیمی درباره صفت «قسیم النار و الجنه» حضرت علی(ع)

متن فارسی

قمیصی گوید: یکی ازآفات شیعه عقیده آنان به اینکه علی، روز تشنگی محشر مردم را از آب دور ساخته، دوستانش را سیراب می سازد و او قسمت کننده آتش است و آتش از او اطاعت می کند و هر که را بخواهد از آن بیرون می آورد.

پاسخ علامه امینی: در جلد دوم صفحه 321 سندهای حدیث اول را از امامان و حافظان حدیث آوردیم و شما را آگاه ساختیم که بسیاری از طرق اسناد این حدیث را ائمه و حفاظ تصحیح کرده اند و بقیه طرق آن را تائید و تاکید آن پنداشته اند، بنابراین چنین حدیثی تنها از پندارهای شیعیان نیست و با آنان در این حدیث، حاملان علوم و احادیث از هم مذهبان آن مرد، شریک اند، ولی قصیمی از آنجا که آنها را نمی داند و از روایاتشان بی خبر است و یا از روی کینه ای که بر هر کس حدیثی درباره امیر المومنین (ع) روایت کند،دارد، آنها را از آفات شیعه پنداشته است. اما حدیث دوم مثل حدیث اول از آفات شیعه نیست بلکه از برجسته ترین فضائل آنها نزد همه اهل اسلام است از اینرو حافظ ابواسحاق ابن دیزیل متوفی 280 یا 281 هجری از اعمش از موسی بن ظریف از عبایه روایت کرده که گوید: شنیدم علی می گفت: اناقسیم النار یوم القیامه اقول خذی ذا و ذری ذا ” من قسمت کننده آتشم روز قیامت گویم بگیر این را و رها کن آن را ” ابن ابی الحدید در شرحش ج1،ص200 و حافظ ابن عساکر در تاریخش از طریق حافظ ابی بکر خطیب بغدادی، آن را روایت کرده اند. و درباره این حدیث چنانچه ” محمد بن منصور طوسی ” گوید: از امام احمد به این شرح سوال شد: ما نزد احمد بن حنبل بودیم. مردی به او گفت: یا ابا عبد الله درباره این حدیث که روایت شده: علی گوید، من قسمت کننده آتش ام، چه می گوئی؟ احمدگفت: مگر چه چیز این حدیث را منکرید؟ آیا نه اینست که برای ما روایت کرده اند که پیغمبر (ص) به علی فرمود: لا یحبک الا مومن و لا یبغضک الا منافق؟ گفتیم: بلی، گفت: پس مومن در کجا خواهد بود؟ گفتیم: در بهشت، گفت: و منافق در کجا؟ گفتیم: در آتش گفت: پس علی قسمت کننده آتش است. و چنین در طبقات اصحاب احمد آمده است. و حافظ کنجی در کفایه: 22 از او نقل کرده است. کاش قصیمی سخن امامش را می دانست.

این تعبیر را امیر المومنین (ع) از بیان رسول خدا (ص) گرفته در آنجا که عنتره از او (ص) روایت کرده که فرمود: انت قسیم الجنه والنار یوم القیامه تقول للنار هذا لیو هذا لک، و به همین لفظ ابن حجر درصواعق ص 75 روایت کرده است. و اشتهار این حدیث نبوی را بین اصحاب از احتجاج امیر المومنین (ع) روز شوری می توان یافت که گفت: انشدکم الله هل فیکم احد قال له رسول الله (ص”)یا علی انت قسیم الجنه یوم القیامه ” غیری؟ قالوا: اللهم لا. بزرگان معتقدند این جمله حدیث احتجاج قطعا صحیح است. و دار قطنی بنا بر آنچه در اصابه ص: 75 آمده آن را روایت کرده است و ابن ابی الحدید معتقد است. هر دو حدیث نبوی و احتجاج علوی به نقل مستفیض (فراوان) نقل شده است. وی در شرحش بر نهج البلاغه 448:20 گوید:در حق او (یعنی علی بن ابیطالب) خبر مشهور و مستفیض آمده است که او: قسمت کننده بهشت و دوزخ است “و ابو عبید هروی در ” الجمع بین الغریبین ” گوید: گروهی از پیشوایان ادبیات عرب آن را تفسیر کرده گفته اند ” زیرا وقتی دوستدارش اهل بهشت باشد و دشمن اهل جهنم، او به این اعتبار قسمت کننده بهشت و دوزخ خواهد بود ” ابو عبید گوید: غیر ازکسانی که نام بردیم دگران گفته اند: علی خود قسمت کننده بهشت و دوزخ است، واقعا گروهی را به بهشت وگروهی را به دوزخ وارد کند. مطلبی که ابو عبید اخیرا در اینجا یاد کرده، مطابق روایات وارده است که در آنها آمده علی (ع) می گوید به آتش: این از آن من، پس تو او را رها کن، واین از آن تو بگیر او را. م-و قاضی در الشفاء روایت را ” انه قسیم النار ” ذکر کرده و خفاجی در شرح خودج3،ص163 گوید: ظاهر کلامش نشان می دهد”این امر چیزی است که پیغمبر (ص) بدان خبر داده، ولی گویند: کسی از محدثان جزابن اثیر آن را نقل نکرده است.

وی در نهایه گوید: اینکه علی رضی الله عنه گفته است: انا قسیم النار یعنی مقصودش اینکه مردم بر دو دسته اند دسته ای با من اند و آنها براه هدایت من می روند، و دسته ای علیه من اند که به گمراهی از راه من می روند، پس نیمی از مردم با من در بهشت، و نیمی به مخالفت با من در آتش اند پایان (سخن ابن اثیر).من(خفاجی) می گویم: ابن اثیر، مرد مورد وثوقی است و آنچه علی گفته است از پیش خود نمی گوید و حکمی است که بدست او رسیده، زیرا جای اجتهاد نیست و معنی اش اینکه: من و هر کس با من باشد قسیم اهل آتش خواهیم بود، یعنی در مقابل اهل دوزخیم، زیرا علی (و هر کس با اوست) از اهل بهشت است. و بعضی گویند قسیم به معنی قسمت کننده است مانند جلیس و سمیر(به معنی جالس و سامر ” قصه گو) ” و بعض گفته اند مقصود از آنها خوارج، و کشندگان اویند چنانکه در نهایه آمده است.

 ( الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب ج3 ص 412 الی 414 )

متن عربی

7- قال: من آفات الشیعة قولهم: إنَّ علیّا یذود الخلق یوم العطش، فیسقی منه أولیاءه و یذود عنه أعداءه، و إنَّه قسیم النار و إنّها تطیعه یخرج منها من یشاء (2/21).

الجواب: لقد أسلفنا فی الجزء الثانی (ص 321) أسانید الحدیث الأوّل عن الأئمّة و الحفّاظ، و أوقفناک علی تصحیحهم لغیر واحد من طرقه، و بقیّتها مؤکِّدة لها، فلیس هو من مزاعم الشیعة فحسب، و إنّما اشترک معهم فیه حَمَلة العلم و الحدیث من أصحاب الرجل، لکنَّ القصیمیّ، لجهله بهم و بما یروونه أو لحقده علی من رُوی الحدیث فی حقِّه، یحسبه من آفات الشیعة.

و أمّا الحدیث الثانی فکالأوّل لیس من آفات الشیعة بل من غرر الفضائل عند أهل الإسلام،

فأخرجه الحافظ أبو إسحاق بن دیزیل المتوفّی (280، 281) عن الأعمش، عن موسی بن طریف، عن عبایة، قال: سمعت علیّا و هو یقول: «أنا قسیم النار یوم القیامة، أقول: خذی ذا، و ذری ذا».

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 3، ص: 412

و ذکره ابن أبی الحدید فی شرحه «1» (1/200)، و الحافظ ابن عساکر فی تاریخه «2» من طریق الحافظ أبی بکر الخطیب البغدادی.

 

و هذا

الحدیث سُئل عنه الإمام أحمد، کما أخبر به محمد بن منصور الطوسی، قال: کنّا عند أحمد بن حنبل فقال له رجلٌ: یا أبا عبد اللَّه ما تقول فی هذا الحدیث الذی یُروی: أنَّ علیّا قال: «أنا قسیم النار»؟

فقال أحمد: و ما تنکرون من هذا الحدیث؟ ألیس رُوینا أنَّ النبیّ صلی الله علیه و آله و سلم قال لعلیّ: «لا یحبّک إلّا مؤمن و لا یبغضک إلّا منافق»؟ قلنا: بلی. قال: فأین المؤمن؟ قلنا فی الجنّة. قال: فأین المنافق؟ قلنا: فی النار. قال: فعلیٌّ قسیم النار. کذا فی طبقات أصحاب أحمد و حکی عنه الحافظ الکنجی فی الکفایة «3» (ص 22)،

فلیت القصیمیّ یدری کلام إمامه.

هذه اللفظة أخذها- سلام اللَّه علیه- من قول رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم له، فیما

رواه عنترة [عن الرضا علیه السلام ] عنه صلی الله علیه و آله و سلم أنّه قال: «أنت قسیم الجنّة و النار فی یوم القیامة، تقول للنار: هذا لی و هذا لک». و بهذا اللفظ رواه ابن حجر فی الصواعق «4» (ص 75).

و یعرب عن شهرة هذا الحدیث النبویِّ بین الصحابة احتجاج أمیر المؤمنین علیه السلام به یوم الشوری،

بقوله: «أنشدکم باللَّه هل فیکم أحدٌ قال له رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم: یا علیُّ أنت قسیم الجنّة یوم القیامة غیری؟» قالوا: اللهمَّ لا.

و الأعلام تری هذه الجملة من حدیث الاحتجاج صحیحاً. و أخرجه الدارقطنی کما فی الصواعق (ص 75)، و یری ابن أبی الحدید استفاضة کلا الحدیثین

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 3، ص: 413

النبویّ و المناشدة العلویّة، فقال فی شرحه «1» (2/448):

فقد جاء فی حقّه الخبر الشائع المستفیض: أنّه قسیم النار و الجنّة، و ذکر أبو عبید الهروی فی الجمع بین الغریبین: أنّ قوماً من أئمّة العربیّة فسّروه فقالوا: لأنّه لَمّا کان محبّه من أهل الجنّة و مبغضه من أهل النار، کان بهذا الاعتبار قسیم النار و الجنّة. قال أبو عبید: و قال غیر هؤلاء: بل هو قسیمها بنفسه فی الحقیقة، یدخل قوماً إلی الجنّة و قوماً إلی النار، و هذا الذی ذکره أبو عبید أخیراً هو ما یطابق الأخبار الواردة فیه: یقول للنار: هذا لی فدعیه، و هذا لکِ فخذیه.

و ذکره القاضی فی الشفا «2»: أنَّه قسیم النار. و قال الخفاجی فی شرحه (3/163): ظاهر کلامه أنَّ هذا ممّا أخبر به النبیّ صلی الله علیه و سلم إلّا أنّهم قالوا: لم یروه أحد من المحدِّثین إلّا

ابن الأثیر، قال فی النهایة «3»: إلّا أنَّ علیّا رضی الله عنه قال: «أنا قسیم النار»

، یعنی أراد أنّ الناس فریقان: فریق معی فهم علی هدی، و فریق علیَّ فهم علی ضلال، فنصف معی فی الجنّة، و نصف علیَّ فی النار. انتهی. قلت: ابن الأثیر ثقة، و ما ذکره علیٌّ لا یُقال من قبل الرأی فهو فی حکم المرفوع، إذ لا مجال فیه للاجتهاد، و معناه: أنا و من معی قسیم لأهل النار، أی مقابل لهم، لأنّه من أهل الجنّة، و قیل: القسیم: القاسم کالجلیس و السمیر، و قیل: أراد بهم الخوارج و من قاتله، کما فی النهایة.