اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۴ مهر ۱۴۰۲

جهل خلیفه دوم به طلاق کنیز و برده

متن فارسی

نادانی خلیفه دوم به طلاق کنیز و برده

حافظ دارقطنی و حافظ ابن عساکر نقل کرده اند که دو مرد آمدند نزد عمر بن خطاب و از طلاق برده و کنیز پرسیدند ؟ پس برخاست با آنها آمد تا رسید به جمعیتی در مسجد که در میان آنها مردی بود” اصلع” که جلوی سرش مو نداشت پس گفت : ای اصلع ! چه می گوئی در طلاق کنیز ؟ پس سرش را بلند کرد به سوی او سپس اشاره کرد به او به انگشت سبابه (شهادت) و انگشت میانه، پس عمر به آنها گفت : دو طلاق، پس یکی از آنها گفت” سبحان الله” ما آمدیم نزد تو و حال آنکه تو رهبر مسلمین هستی پس با ما آمدی تا ایستادی بر این مرد و از او پرسیدی و راضی شدی از او که اشاره به سوی تو کند ؟!

رجوع به جزء دوم ص 299 از این کتاب ما” الغدیر” نما .

الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 6، ص: 158

متن عربی

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 6، ص: 158

15- جهل الخلیفة بطلاق الأَمة

أخرج الحافظان الدارقطنی و ابن عساکر «1»: انّ رجلین أتیا عمر بن الخطّاب و سألاه عن طلاق الأَمة، فقام معهما فمشی حتی أتی حلقة فی المسجد فیها رجل أصلع فقال: أیّها الأصلع ما تری فی طلاق الأَمة؟ فرفع رأسه إلیه ثمّ أومأ إلیه بالسبّابة و الوسطی، فقال لهما عمر: تطلیقتان، فقال أحدهما: سبحان اللَّه جئناک و أنت أمیر المؤمنین فمشیت معنا حتی وقفت علی هذا الرجل فسألته فرضیت منه أن أومأ إلیک. الحدیث.

راجع الجزء الثانی (ص 299) من کتابنا هذا.