شاه صاحب، در مورد حدیث غدیر (و خطبه پیغمبر صلی الله علیه و آله) گوید: همانا لفظ (اولی) در گفتار رسول خدا صلی الله علیه و آله که فرمود: «الست اولی بالمومنین من انفسهم» مشتق از ولایت است، به معنای دوستی…
پس گفته میشود ” اولی بالمومنین” یعنی: محبوب تر نزد آنان
و گفته میشود: “بصر به” و “نظر الیه” و “رآه” همه یکی است، یعنی “او را دید”، و این اختلاف را در اکثر الفاظ مترادفه که رمانی -متوفای 384- آنها را در یک تالیف جداگانه شامل 45 ص چاپ مصر 1321 جمع نموده خواهید یافت
و احدی از علمای لغت نسبت به این امر به مجرد اختلاف کیفیت با پیوستن حروف انکار ننموده است، همان طور که بسیاری، اختلافات وارده از حیث ترکیب انکاری ننموده اند.
(مثلا) گفته میشود: “عندی درهم غیر جید ” و اجازه داده نشده که گفته شود عندی درهم الا جید (غیر و الا هر دو از ادات استثنا هستند و موارد استعمال آنها مختلف است)
و گفته میشود: انک عالم، ولی گفته نمیشود: ان انت عالم (اِنَّ و اِنْ هر دو از حروف مشبهه بالفعل است و موارد استعمال آن مختلف است)
و (الی) بر ضمیر داخل میشود ولی (حتی) داخل بر ضمیر نمیشود با اینکه معنای آنها یکی است،
یا ملاحظه کنید در دو حرف “ام” و “او” که هر دو در مورد تردید استعمال میشوند ولی در ترکیب کلام به چهارم وجه از یکدیگر جدا هستند.
و همچنین، هل و همزه که هر دو در مورد استفهام استعمال میشوند ولی از ده جهت با یکدیگر فرق دارند،
و “ایان” و “حیث” از حیث معنی متحدند و در عین حال از سه جهت با یکدیگر در استعمال فرق دارند،
و “کم” و “کَأیِّن” یک معنی میدهند ولی از پنج جهت با یکدیگر در استعمال فرق دارند،
و “ای” و “من” با وجود اتحاد معنی از شش جهت فرق دارند،
و “عند” و “لدن” و “لدی” با اتحاد معنی از شش جهت متباین هستند
و شاید نظام الدین نیشابوری در تفسیر خود بعد از نقل محصل کلام رازی تا آنجا که گفته: و در این هنگام استدلال به ان ساقط میشود به همین گزافه گوئی او اشاره نموده که بعد از نقل آخرین کلام او گوید: در این اسقاط (ساقط کردن استدلال) بحثی است که (بر ارباب خرد) پوشیده نیست!
الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج1، ص: 627