Warning: session_start(): open(/opt/alt/php74/var/lib/php/session/sess_e7qctq4fbe4mlau8rcjjhn3uma, O_RDWR) failed: Disk quota exceeded (122) in /home/ekmalir/domains/ekmal.ir/public_html/wp-content/plugins/jet-search/includes/ajax-handlers.php on line 176 Warning: session_start(): Failed to read session data: files (path: /opt/alt/php74/var/lib/php/session) in /home/ekmalir/domains/ekmal.ir/public_html/wp-content/plugins/jet-search/includes/ajax-handlers.php on line 176 اسناد و مدارک حدیث «لا سیف الا ذوالفقار و لا فتی الا علی» – اکمال
اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۲۲ شهریور ۱۴۰۳

اسناد و مدارک حدیث «لا سیف الا ذوالفقار و لا فتی الا علی»

متن فارسی

جبریل نادی معلنا                  و النقع لیس بمنجلی

جبرئیل با صدای بلند فریاد زد در حالی که گرد و غبار میدان جنگ بر نشده بود.

و المسلمون قد احدقوا                   حول النبی المرسل
و در حالی که مسلمانها حلقه زده بود در پیرامون پیامبر مرسل

لا سیف الا ذوالفقار                  و لا فتی الا علی

شمشیری غیر از ذوالفقار نیست و جوانمردی هم چون علی وجود ندارد

در این اشعارش حسان به داستان فریاد جبرئیل در روز احد درباره على و شمشیرش اشاره مى‏‌کند.

1- طبری در ص 17 جلد سوم تاریخش از ابی رافع این روایت را نقل کرده:
در روز احد هنگامی که علی (ع) پرچمداران سپاه قریش را کشت و به زمین افکند رسول خدا عده ای از مشرکان قریش را دید، به علی دستور داد به آنان حمله کند حضرت به آنان حمله نمود و آنان را پراکنده کرد و شیبه بن مالک را کشت، سپس جبرائیل گفت: ای رسول خدا این است معنای برابری و برادری. پیغمبر فرمود علی ازمن است و من از او هستم. جبرئیل گفت: من هم از شما هستم.
ابی رافع گوید: در این هنگام مردم صدائی را شنیدند که می گفت: لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار.

2 – این روایت را احمد بن حنبل در کتاب ” الفضائل ” از ابن عباس نقل کرده.

3 – ابن هشام در جلد سوم سیره ص 152 این جریان را از ابن ابی نجیح روایت کرده است.

4-  خثعمی در ” الروض الانف ” جلد دوم ص 143.

5 – ابن ابی الحدید در ” شرح النهج ” جلد یکم ص 9 این روایت را نقل کرد ه است و گوید این روایت مشهور است و درجلد دوم ص 236 گوید که رسول خدا (ص) وقتی این صدا را شنید فرمود: این صدای جبرئیل است. در ج 3 ص 281 نیز این روایت را آورده است.

6 – خوارزمی در ” المناقب ” ص 104 از محمد بن اسحاق بن یسار روایت کند که وی گوید: در روز جنگ احد باد سختی وزیدن گرفت صدائی بگوش همه رسید که می گفت:
لا سیف الا ذوالفقار               و لا فتی الا علی
شمشیری جز ذوالفقار نیست و جوان مردی غیر از علی نیست.
فاذا ندبتم هالکا                  فابکوا الوفی اخا الوفی
هرگاه خواستید بر مرده ای بگریید بر مرد وفاداری که برادر وفادار است بگرید.

7- حموئی مثل همین را در باب چهل و نهم فرائدش روایت کرده و از راه های مختلفی به اسنادش از حافظ بیهقی تا علی بن ابیطالب سلسله سند را آورده است که حضرت علی (ع) فرمود: جبرئیل به حضور پیامبر اکرم مشرف شد و گفت: بتی در یمن وجود دارد که در آهن پوشیده شده است کسی را بفرست تا آن را درهم کوبد و خرد کند و آهن آن را ضبط کن. علی (ع) گوید وقتی جبرئیل این دستور را به رسول اکرم (ص) داد، پیغمبر مرا احضار کرد و این ماموریت را به من داد، من بت را درهم کوبیدم و آهن را گرفتم و به حضور پیامبر آوردم دو شمشیر از آن ساختم یکی را ذوالفقار نامیدم و دیگری را مجذم، رسول خدا ذوالفقار را خود به کمر بست و مجذم را به من داد و بعدها ذوالفقار را نیز به من بخشید، در آن هنگام که پیش روی رسول خدا در روز احد می جنگیدم و شمشیر می زدم، چشم پیغمبر به من افتاد و فرمود:
لا سیف الا ذوالفقار و لا فتی الا علی

8 – در ص 16 تذکره سبط ابن جوزی مذکور است: احمد حنبل در الفضائل متذکر شده که آنان در آن روز صدای تکبیری را از آسمان شنیدند که می گفت:
لا سیف الا ذوالفقار               و لا فتی الا علی،
سپس حسان بن ثابت از رسول خدا اجازه گرفت، تا در این باره شعری بسراید پیامبر به او اجازه داد و حسان هم شعرش را سرود و با این بیت آغاز کرد: جبریل نادی معلنا تا آخر ابیاتی که ذکر شد.(1)
ابن جوزی در این زمینه گفتاری دارد که خلاصه اش این است که: واقعه در روز احد اتفاق افتاد آن چنان که احمد بن حنبل از ابن عباس روایت کرده است و گفته شده که در روز بدر بوده ولی صحیح تر آن است که در روز فتح خیبر اتفاق افتاده است. و هیچ یک از دانشمندان در این سخن آخری (که روز فتح خیبر باشد) نکوهشی ننموده و ایرادی نکرده است (پایان کلام سبط ابن جوزی).

امینی گوید: احادیث متعددی که در این باره وارد شده است به ما می فهماند که جریان چندین مرتبه واقع شده و منادی در روز احد جبرئیل بوده است ولی منادی روز بدر ملک دیگری بوده بنام رضوان و پیشوایان علم حدیث بر نقل این داستان اجماع دارند چنان که گنجی ادعای اجماع کرد ودر ص 144 کتاب کفایه اش از طریق ابی الغنائم نقل کرد،و ابن جوزی، و سلفی، ابن الجوالیقی، و ابن ابی الوفا بغدادی، ابن الولید، ابن ابی الفهم، مفتی عبدالکریم موصلی، محمد بن قاسم عدل، حافظ محمد بن محمود ابن ابی البدر، فقیه عبدالغنی بن احمد، صدقه بن الحسین یوسف بن شروان مقری، صاحب بن ابی المعالی دوامی، ابن بطه، شیخ الشیوخ عبدالرحمن بن اللطیف، علی بن محمد مقری، ابن بکروس، حافظ ابن المعالی و ابی عبدالله محمد بن عمر به اسنادهایشان از سعد بن طریف حنظلی از ابی جعفر محمد بن علی الباقر (ع) که آن حضرت فرمود: در روز بدر ملکی که نامش رضوان بود فریاد زد:
لا سیف الا ذوالفقار                 و لا فتی الا علی

سپس امینی گوید: من گفتم پیشوایان علم حدیث بر نقل این قسمت داستان و روایت اجماع کرده و بزرگان از یکدیگر نقل کرده اند، همانطوری که ما با سپاس پروردگار حدیث را همچون آبی خوشگوار به بهترین وجه و عالی ترین نحوه اسناد از عده بسیاری، در کام خود فرو ریختم و آن را در کتاب خود آوردیم.

این روایت را حاکم به طور مرفوع نقل کرده و بیهقی در ” مناقب ” در سلسله سند بررسی نموده و از حاکم نقل کرده و گوید: این روایت را حافظ ابن نجار و او از طوسی (تا آخر سند) از جابر بن عبدالله به ما خبر داده است که پیامبر در روز جنگ بدر فرمود این رضوان است که فرشته ای از فرشتگان خدا است و صدا می زدند:
لا سیف الا ذوالفقار                 و لا فتی الا علی

محب الدین الطبری در ص 190 “ریاض ” و ص 74 ذخائر العقبی روایت را با همین عبارات نقل کرده است.
خوارزمی درص 101 ” مناقب ” حدیث جابر را نقل کرده. و نصر بن مزاحم در ص 257 کتاب صفین (در چاپ مصر ص 546 از جابر بن نمیر (صحیح عمیر است) انصاری روایت کرده: که گوید: شنیدم از رسول خا (ص) که بارها این بیت را میخواند:
لا سیف الا ذوالفقار             و لا فتی الا علی.

الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج‏2، ص:  102 الی105

متن عربی

و من شعر حسّان فی أمیر المؤمنین:

جبریلُ نادى معلناً             و النقعُ لیس بمنجلی‏

و المسلمون قد أحدقوا             حول النبیَّ المرسلِ‏

لا سیف إلّا ذو الفقار             و لا فتى إلّا علی‏

 

یشیر بها إلى ما هتف به أمین الوحی جبرئیل علیه السلام یوم أُحد فی علیٍّ و سیفه.

أخرج الطبری فی تاریخه «2» (3/17) عن أبی رافع، قال: لمّا قَتل علیُّ بن أبی طالب یوم أُحد أصحاب الألویة، أبصر رسول اللَّه صلى الله علیه و سلم جماعةً من مشرکی قریش، فقال لعلیٍّ: «احمل علیهم». فحمل علیهم ففرّق جمعهم، و قتل عمرو بن عبد اللَّه الجمحی.

قال: ثمَّ أبصر رسول اللَّه صلى الله علیه و سلم جماعةً من مشرکی قریش، فقال لعلیّ: «احمل علیهم». فحمل علیهم ففرّق جماعتهم، و قتل شیبة بن مالک.

فقال جبریل: یا رسول اللَّه إنَّ هذا للمواساة. فقال رسول اللَّه صلى الله علیه و سلم: «إنّه منّی و أنا منه». فقال جبریل: و أنا منکما.

قال: فسمعوا صوتاً:

لا سیف إلّا ذو الفقار             و لا فتى إلّا علی‏

و أخرجه أحمد بن حنبل فی الفضائل «3» عن ابن عبّاس، و ابن هشام فی‏

 

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏2، ص: 103

سیرته «1» (3/52) عن ابن أبی نُجیح، و الخثعمی فی الروض الأُنف «2» (2/143)، و ابن أبی الحدید فی شرح النهج «3» (1/9) و قال: إنَّه المشهور المرویّ. و فی (2/236) و قال: إنَّ رسول اللَّه قال: «هذا صوت جبرئیل»، و (3/281).

و الخوارزمی فی المناقب «4» (ص 104) عن محمد بن إسحاق بن یسار، قال: هاجت ریحٌ فی ذلک الیوم، فسُمِعَ منادٍ یقول:

لا سیف إلّا ذو الفقار             و لا فتى إلّا علی‏

فإذا ندبتمْ هالکاً             فابکوا الوفیَّ أخا الوفیّ «5»

 

و روى الحمّوئی نحوه فی فرائده «6» فی الباب التاسع و الأربعین، و روى بإسناده من طرق شتّى عن الحافظ البیهقی إلى علیّ علیه السلام قال:

 

 «أتى جبریل النبیَّ صلى الله علیه و سلم فقال: إنَّ صنماً فی الیمن مُغفَّراً فی حدید، فابعث إلیه فادققه، و خذ الحدید.

قال: فدعانی و بعثنی إلیه، فدققت الصنم، و أخذت الحدید، فجئت به إلى رسول اللَّه، فاستنصرت منه سیفین، فسمّى واحداً ذا الفقار، و الآخر مِجْذَماً، فتقلّد

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏2، ص: 104

رسول اللَّه ذا الفقار، و أعطانی مِجْذَماً، ثمَّ أعطانی بعد ذا الفقار، و رآنی رسول اللَّه و أنا أقاتل دونه یوم أُحد، فقال:

لا سیفَ إلّا ذو الفقار             و لا فتى إلّا علی»

 

و فی تذکرة سبط ابن الجوزی «7» (ص 16): ذکر أحمد فی الفضائل أیضاً أنَّهم سمعوا تکبیراً من السماء فی ذلک الیوم یوم خیبر و قائلًا یقول:

لا سیف إلّا ذو الفقارِ             و لا فتى إلّا علی‏

 

فاستأذن حسّان بن ثابت رسول اللَّه صلى الله علیه و سلم أن ینشد شعراً، فأذن له، فقال:

جبریلُ نادى مُعلناً             و النقعُ لیس بمنجلی‏

 

إلى آخر الأبیات المذکورة.

ثمّ قال ما ملخّصه یقال: إنَّ الواقعة کانت یوم أُحد، کما رواه أحمد بن حنبل عن ابن عبّاس، و قیل: إنَّ ذلک کان یوم بدر، و الأصحّ أنّه کان فی یوم خیبر، فلم یطعن فیه أحدٌ من العلماء. انتهى.

قال الأمینی: إنَّ الأحادیث تؤذننا بتعدّد الواقعة، و أنَّ المنادی یوم أُحد کان جبریل کما مرَّ، و المنادی یوم بدر ملَک یقال له رضوان. قد أجمع أئمّة الحدیث على نقله، کما قال الکنجی،

و أخرجه فی کفایته «8» (ص 144) من طریق أبی الغنائم، و ابن الجوزی، و السلفی، و ابن الجوالیقی، و ابن أبی الوفاء البغدادی، و ابن الولید، و ابن أبی الفهم، و المفتی عبد الکریم الموصلی، و محمد بن القاسم العدل، و الحافظ محمد بن محمود، و ابن أبی البدر، و الفقیه عبد الغنی بن أحمد، و صدقة بن الحسین، و یوسف‏

 

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏2، ص: 105

ابن شروان المقری، و الصاحب أبی المعالی الدوامی، و ابن بطّة، و شیخ الشیوخ عبد الرحمن بن عبد اللطیف، و علیّ بن محمد المقری، و ابن بکروس، و الحافظ [علیّ‏] بن المعالی، و أبی عبد اللَّه محمد بن عمر، بأسانیدهم عن سعد بن طریف الحنظلی، عن أبی جعفر محمد بن علیّ- الإمام الباقر- قال: «نادى ملَک من السماء یوم بدر یقال له رضوان:

لا سیف إلَّا ذو الفقار             و لا فتى إلّا علی»

 

ثمّ قال: قلت: أجمع أئمّة الحدیث على نقل هذا الجزء کابراً عن کابر، رزقناه عالیاً بحمد اللَّه عن الجمّ الغفیر کما سقناه، و رواه الحاکم مرفوعاً، و أخرجه عنه البیهقی فی مناقبه، أخبرنا بذلک الحافظ ابن النجّار، أخبرنا المؤیَّد الطوسی- إلى آخر السند- عن جابر بن عبد اللَّه قال: قال رسول اللَّه یوم بدر: «هذا رضوان ملک من ملائکة اللَّه ینادی:

لا سیف إلّا ذو الفقار             و لا فتى إلّا علی»

 

و أخرجه محبّ الدین الطبری باللفظ المذکور فی ریاضه «1» (2/190)، و ذخائر العقبى (ص 74)، و الخوارزمی فی المناقب «2» (ص 101) حدیث جابر، و فی کتاب صفّین لنصر بن مزاحم «3» (ص 257) و فی طبع مصر (ص 546) عن جابر بن نُمیر- الصحیح عُمیر- الأنصاری قال: سمعت رسول اللَّه صلى الله علیه و آله و سلم یقول کثیراً:

لا سیف إلّا ذو الفقار             و لا فتى إلّا علی‏