اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۶ مرداد ۱۴۰۳

موارد صدور حدیث منزلت از ناحیه پیامبر(ص)

متن فارسی

حدیث ” منزلت ” را نیز پیامبر (ص) در مواقع و موارد متعدد به زبان آورده از جمله در جنگ تبوک -که در جلد سوم خواندیم- و همه اصحاب سرشناس در آن حضور داشتند و آن فضیلت را برایش می شناختند و از آن افتخار آگاه بودند. پس اگر معاویه عذر بیاورد که چون مشرک بوده در آن حضور نیافته، عذرش به دلیلی که درمورد جنگ خبیر متذکر شدیم غیر موجه و ناپذیرفتنی است.

همچنین در روز ” غدیر خم ” به زبان آورده و اعلام داشته است آنگاه که معاویه خود حاضر بوده و با بیش از یکصد هزار تن شنیده است. . با این همه چون ایمان به آن نیاورده به گوش نگرفته است و پس از شنیدن و درک فرمایش رسول در حق علی باز با علی جنگیده و با او دشمنی ورزیده و دستور داده بر او لعنت بفرستند. بانگ رسای پیامبر گرامی در گوشش طنین انداز بوده که «خدایا! هر که علی را دوست می دارد دوستش بدار و هر که را که دشمن می داردش دشمن بدار. هر که را یاریش می کند یاری کن و هر که را خوارش می گذارد خوار گردان» در گوش او و در گوش همه جهانیان.

همچنین بنابر روایتی که احمد حنبل از محدوج بن زید باهلی ثبت کرده در روز عقد پیمان برادری، آن حدیث را اعلام داشته است. می گوید: پیامبر خدا (ص) میان مهاجران و انصار پیمان برادری بست. علی بگریست. پیامبر خدا (ص) پرسیدش: چرا گریه می کنی؟ گفت: چون مرا با کسی برادر نساختی. فرمود: ترا گذاشتم برای خودم. و افزود: تو نسبت به منزلتی را داری که هارون با موسی داشت.

و نیز روزی که حضرتش در خانه ام سلمه بود و علی (ع) آمده اجازه ورود خواست.
پیامبر (ص) از ام سلمه پرسید: می دانی این کیست؟ گفت: آری، علی است. فرمود:
گوشت و خونش با گوشت و خونم آمیخته است و همان منزلتی را برایم دارد که هارون برای موسی داشت با این تفاوت که پس از من پیامبری نخواهد بود.
وانگهی حدیث «منزلت» را بنابر روایتی که احمد حنبل از طریق ابی حازم ثبت کرده و در «ریاض النضره» 2/195 نیز آمده خود معاویه هم روایت کرده است.

الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 10، ص: 363

متن عربی

و أمّا حدیث المنزلة، فقد نطق به رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم فی موارد عدیدة، منها غزاة تبوک، علی ما مرّ تفصیله فی الجزء الثالث (ص 198) و قد حضرها وجوه الصحابة و أعیانهم، و کلّهم علموا بهاتیک الفضیلة الرابیة، فالاعتذار عن معاویة بأنّه لم یحضرها لإشراکه یومئذٍ مدفوع بما قلناه فی واقعة خیبر.

و من جملة موارده یوم غدیر خمّ الذی حضره معاویة و سمعه هو و مائة ألف

الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 10، ص: 364

أو یزیدون، لکنّه لم یعِهِ بدلیل أنّه ما آمن به، فحارب علیّا علیه السلام بعده، و عاداه، و أمر بلعنه محادّة منه للَّه و لرسوله، و عقیرة رسول اللَّه المرفوعة

بقوله صلی الله علیه و آله و سلم فی علیّ «اللّهمّ والِ من والاه، و عادِ من عاداه، و انصر من نصره، و اخذل من خذله».

بعدُ ترنّ فی أُذن الدنیا.

و من موارده یوم المؤاخاة کما

أخرجه أحمد «1»، باسناده عن محدوج بن زید الباهلی، قال: آخی رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم بین المهاجرین و الأنصار، فبکی علیّ علیه السلام فقال رسول اللَّه: «ما یبکیک فقال: لم تواخِ بینی و بین أحد. فقال: إنّما ادّخرتک لنفسی ثم قال: أنت منّی بمنزلة هارون من موسی» «2».

و منها یوم کان رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم فی دار أُمّ سلمة، إذ أقبل علیّ علیه السلام یرید الدخول علی النبیّ صلی الله علیه و آله و سلم، فقال: یا أُمّ سلمة هل تعرفین هذا؟ قالت: نعم، فقال: «هذا علیّ سیط لحمه بلحمی و دمه بدمی، و هو منّی بمنزلة هارون من موسی إلّا أنّه لا نبیّ بعدی».

راجع الجزء الثالث (ص 116).

علی أنّ حدیث المنزلة قد جاء من طریق معاویة نفسه، رواه فی حیاة علیّ علیه السلام فیما أخرجه أحمد فی مناقبه من طریق أبی حازم، کما فی الریاض النضرة «3» (2/195).