از ابی هریره به طور مرفوع آمده است: هنگامی که رسول خدا وارد مدینه شد و در آن جا متوطن گردید، خواست ازدواج کند به مسلمان ها فرمود به من زن بدهید، جبرئیل با پارچه ای از بهشت که طول آن دو ذرع و عرضش یک وجب بود و در آن تصویری که هیچ کسی زیباتر از آن ندیده بود و جود داشت آمد و آن را باز کرد و گفت: ای محمد خدا به تو می گوید: زنی که همانند این تصویر باشد ازدواج کن رسول خدا به جبرئیل فرمود: چنین زنی را کجا پیدا کنم؟ جبرئیل به او گفت: خداوند می فرماید: دختر ابی بکر را ازدواج کن، آنگاه رسول خدا به خانه ابی بکر رفت و در زد و گفت: ای ابو بکر خداوند به من امر کرده است که دامادت شوم. ابو بکر دارای سه دختر بود، هر سه تا را بر رسول خدا عرضه کرد، رسول خدا فرمود: خداوند به من امر کرده است که این دختر یعنی عایشه را ازدواج نمایم آنگاه رسول خدا با او ازدواج فرمود.
خطیب در تاریخش جلد 2 صفحه 194 آن را آورده و آن را از ساخته های محمد بن حسن زیاد دعا خوان کر حدیث ساز با اسناد رجالش که همه ثقات بودند دانسته است.
و ذهبى در میزانش جلد 3 صفحه 44 گفته است: از محمد بن حسن حدیثى دیدم که اسنادش جز او مورد اعتمادند و آن حدیث دروغ درباره فضیلت عایشه است.
و خطیب بغدادى در تاریخش جلد 11 صفحه 222 از عایشه آورده است که:
جبرئیل طاقهایی از حریر که در آن تصویر عایشه بوده براى پیامبر اکرم آورد و گفت: این همسرت در دنیا و آخرت است.
این حدیث را از طریق ابى خیثمه مصعب بن سعید مصیصى که از ثقات مطالب نا درست حدیث مىکرده و آنها را تصحیف مىنموده روایت کرده است چنانچه در میزان الاعتدال ذهبى آمده و بعد از ذکر احادیثى از او گفته است: اینها جز چیزهاى نا درست و مصیبت بار نیستند.
الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج5، ص:514