اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۶ مرداد ۱۴۰۳

سبقت ایمان حضرت علی(ع) در نهج البلاغه

متن فارسی

  علامه امینی در باره سبقت ایمان حضرت علی (ع) می فرماید:شخص محقق می تواند دراین زمینه که اشارت رفت نیز از خطبه امیر المومنین (ع) که شریف رضی در نهج البلاغه :ج1،ص392 آورده درسهای مترقیانه ای برگیرد، و خطبه اینست: ( 1)« من در کودکی سینه های اعراب را بزمین رساندم و شاخه های نو برآمده قبیله ربیعه و مضر را شکستم و شما قدر و منزلت مرا نسبت به رسول خدا( ص) از نظر خویشی نزدیک و مقام بلند و احترام مخصوص میدانید. در کودکی مرا در کنار خود می پرورید و به سینه می چسبانید و در بسترش از من نگهداری می کرد، و مرا در آغوش می کشید و از بوی خوشش مرا بهره ور می داشت و خوراکی را خود جویده در دهن من می گذاشت، در گفتارم دروغی نیافت و در کردارم اشتباهی ندید، و خداوند بزرگترین فرشته ای از فرشتگانش را از روزیکه پیامبر( ص) از شیر گرفته شد همنشین او گردانید تا او را در شب و روز براه بزرگواری و محاسن اخلاق جهان رهبری کند از آن موقع من پی او گام می نهادم مانند رفتن بچه بدنبال مادرش، و هر روز برای من از اخلاق خود پرچمی می افراشت و مرا به پیروی از آن امر می فرمود هر سال به کوه حرا رفته اقامت می گزید، تنها من او را می دیدم و غیر من او را نمی دید.

در آن زمان اسلام در خانه ای جز خانه رسول خدا( ص) و خدیجه که من سوم ایشان بودم، نیامده بود، من نور وحی و رسالت را می دیدم و بوی نبوت را استشمام می کردم، و هنگامی که وحی بر آن حضرت( ص) نازل شد صدای شیطان را شنیدم، گفتم: ای رسول خدا( ص)! این چه صدائی است؟ فرمود: این شیطان است که از پرستش مردم نسبت به خود نومید شده است آنچه من می شنوم، تومی شنوی و آنچه من می بینم تو می بینی، جز اینکه تو پیامبر نیستی، ولی تو وزیری و تو براه خیر و نیکی سلوک می کنی.»

الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 3، ص: 340

متن عربی

و فی وسع الباحث أن یتّخذ دروساً راقیة حول ما نرتئیه من

خطبةٍ لأمیر المؤمنین علیه السلام و قد ذکرها الشریف الرضی فی نهج البلاغة «3» (1/392) ألا و هی: «أنا وضعت فی الصغر بکلا کل العربِ، و کسرت نواجم قرون ربیعة و مضر، و قد علمتم موضعی من رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم بالقرابة القریبة، و المنزلة الخصیصة، وضعنی فی حِجره و أنا ولید، یضمّنی إلی صدره، و یَکنُفُنی فی فراشه، و یُمسُّنی جسدَه، و یُشمّنی عَرفه، و کان یمضغ الشی ء ثمَّ یُلقِمُنیه، و ما وجد لی کَذْبَةً فی قول، و لا خَطلةً فی فعل، و لقد قرن اللَّه به صلی الله علیه و آله و سلم من لدن أن کان فطیماً، أعظمَ مَلَکٍ من ملائکته، یسلُکُ به طریق المکارم، و محاسن أخلاق العالَم، لیله و نهاره، و لقد کنتُ أتّبعه اتِّباع الفصیل أَثَر أمِّه، یرفع لی فی کلّ یوم من أخلاقه عَلَماً، و یأمرنی بالاقتداء به، و لقد کان یجاور فی کلِّ سنة بحِراء، فأراهُ و لا یراه غیری، و لم یجمع بیت واحد یومئذ فی الإسلام غیر رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم و خدیجة و أنا ثالثهما، أری نور الوحی و الرسالة، و أشمُّ ریحَ النبوّة، و لقد سمعت رَنّة الشیطان حین نزل الوحی علیه صلی الله علیه و آله و سلم فقلت: یا رسول اللَّه ما هذه الرنّة؟ فقال: هذا الشیطان قد أیس من عبادته، إنَّک تسمع ما أسمع، و تری ما أری، إلّا أنَّکَ لستَ بنبیٍّ، و لکنَّک لَوزیرٌ؛ و إنَّک لعلی خیرٍ»

الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 3، ص: 341