اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۴ مهر ۱۴۰۲

لعن اللَّه القائد و الراکب و السائق

متن فارسی

1- علی بن اقمر، از زبان عبد اللّه بن عمر، نقل می کند که «پیامبر خدا از راهی پست بالا آمد و ابو سفیان را که سواره بود و معاویه و برادرش همراه او بودند یکی دهانه کش بود، و دیگری ستورران، دید و چون به آنها نظر افکند فرمود: خدایا!
دهانه کش و ستورران و سوار را لعنت کن». از عبد اللّه بن عمر پرسیدیم: تو خودت از پیامبر خدا (ص) شنیدی؟ گفت: «آری، اگر دروغ بگویم گوشم کر باد چنانکه دیدگانم کور.» «1»
طبری در تاریخش چنین می نویسد: «پیامبر (ص) ابو سفیان را که بر خری سوار بود و معاویه دهانه آن را می کشید و پسرش یزید، آن را می راند، دید و فرمود:
خدا دهانه کش و سوار و ستورران را لعنت کند» «2»
امام مجتبی، به همین حدیث اشاره دارد آنجا که خطاب به معاویه می فرماید:
«ترا بخدا قسم می دهم ای معاویه! آیا بیاد داری که پدرت سوار بر شتر سرخ موئی آمد و تو می راندیش و برادرت همین عتبه می کشیدش، و پیامبر خدا (ص) شما را دید و فرمود: خدایا! سوار و دهانه کش و ستورران را لعنت کن؟» «3» و محمد بن ابی بکر در نامه ای به معاویه به همین اشاره دارد که می گوید: «تو ملعون پسر ملعونی!» نامه اش به تمامی انشاء اللّه خواهد آمد.
2- براء بن عازب می گوید: ابو سفیان همراه معاویه آمد. رسول خدا (ص) فرمود: خدایا! آن جلوئی و دنباله روش را لعنت کن. خدایا! آن چموشک را بگیر.
پسر براء از پدرش (که این حدیث را نقل می کرده) می پرسد: چموشک کیست؟
جواب می دهد: معاویه «4»
لعنت پیامبر (ص) هر جانثار ربا خواران و میگساران و باده فروشان و باده خران و باده کشان و باده گیران گشته گریبان پلید معاویه را که قهرمان این تبهکاری ها هست، گرفته است. و داستان آلایشش به این گناهان شرم آور، خواهد آمد.

الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 10، ص: 199

 

متن عربی

1-عن علیّ بن الأقمر، عن عبد اللَّه بن عمر، قال: خرج رسول اللَّه من فجّ فنظر إلی أبی سفیان و هو راکب، و معاویة و أخوه أحدهما قائد و الآخر سائق، فلمّا نظر إلیهم رسول اللَّه قال: «اللّهمّ العن القائد و السائق و الراکب». قلنا: أنت سمعت رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم قال: نعم، و إلّا فصمّتا أُذنای کما عمیتا عینای «2».

و فی تاریخ الطبری (11/357): «3» قد رأی صلی الله علیه و آله و سلم أبا سفیان مقبلًا علی حمار و معاویة یقود به، و یزید ابنه یسوق به قال: «لعن اللَّه القائد و الراکب و السائق».

و إلی هذاالحدیث أشار الإمام السبط فیما یخاطب به معاویة بقوله، «أنشدک اللَّه

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 10، ص: 199

یا معاویة، أتذکر یوم جاء أبوک علی جمل أحمر و أنت تسوقه و أخوک عتبة هذا یقوده، فرآکم رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم فقال: اللّهمّ العن الراکب و القائد و السائق؟» «4».

و إلیه أشار محمد بن أبی بکر فی کتاب کتبه إلی معاویة بقوله: و أنت اللعین ابن اللعین. و سیوافیک الکتاب إن شاء اللَّه تعالی.

2-عن البراء بن عازب، قال: أقبل أبو سفیان و معه معاویة، فقال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم: «اللّهمّ العن التابع و المتبوع، اللّهمّ علیک بالأُقیعس»، فقال ابن البراء لأبیه: من الأُقیعس؟ قال: معاویة «5».

و معاویة فُظاظة «6» من لعن رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم حیثما لعن آکل الربا، و الخمر و شاربها و بائعها و مبتاعها و حاملها و المحمولة إلیه. و الرجل أعرف شخصیّة بهذه المخازی، کما سیوافیک حدیثه.