خطیب در تاریخ خود – 78 / 14 (از طریق عبد الله بن احمد بن حنبل و او از هذیل واو از مطرح بن یزید و او از عبید الله بن زحر و او از علی بن زید و اواز قاسمبن عبد الرحمن و او از ابو امامه) آورده است که رسول خدا (ص)گفت چون به بهشت درآمدم در برابر خودآوازی شنیدم، پرسیدم این چیست؟ گفتند بلال است. پس برفتم و دیدم بیشتر بهشتیان، همان تهیدستان مهاجران و زادگان مسلمانانند و در آنجا هیچکس را کمتر از توانگران و زنان ندیدم – و تا آنجا که گفت: سپس از یکی از درهای بهشت دوم بیرون شدیم، چون نزدیک در رسیدم ترازویی آوردند ومرا در یک کفه آن و امتم را در کفه دیگرش نهادند، کفه من بر همگان بچربید، سپس بوبکر را آوردند و او را در یک کفه و همه امتم را در کفه دیگرش نهادند، کفه ابوبکر بچربید سپسعمر را آوردند و او را در یک کفه و همه امتم را در کفه دیگرش نهادند کفه عمر بچربید . سپس ترازو را بسوی آسمان برداشتند. گزارش بالا را حکیمترمذی هم در نوادر الاصول ص 288 آورده است .
این هم از میانجیان زنجیره گزارش:
1- مطرح بن یزید کوفی: دوری از ابن معین نقل کرده که وی بی ارزش است و ابو زرعه نیز حدیث او را ضعیف می شمرده و ابو حاتم گفته حدیث وی استوار نیست و سست است. حدیث هایی از زبان ابن زحر – علی بن یزید – روایت کرده که نمی دانم آفت خودش بهآنها خورده یا آفت علی بن یزید. و آجری گوید: ابو داود گفته گمان بر آن است که آفت از سوی علی بن یزید بوده و نسایی گوید حدیث وی سست و خودش بی ارزش است. و ابن عدی گوید: گزارش های او از ابن زحر را شایسته پرهیز می دانند و نشانه های سستی در گزارش وی آشکار است . میزان الاعتدال174 / 3 تهذیب التهذیب 2 171 / 10
2- عبید الله بن زحر افریقی . چنانچه درمیزان آمده همه در سستی احادیث وی همداستانند . احمد احادیث وی را سست می شمرده و ابن معین گفته او بی ارزشاست و همه حدیث هایش در دیده من ضعیفاست و ابن مدینی گوید: حدیث های او نکوهیده است و حاکم گفته حدیثش نکوهیده است و ابن عدی گفته در حدیث های وی به چیزهایی بر می خوریم که شایسته پیروی نیست و ابو مسهر گفته صاحب هر حدیث معضل او است و دارقطنیگفته احادیثش سست است و ابن حبان گفته: وی گزارش های ساختگی از زبان بزرگان روایت می کرده و چون به گزارشاز زبان علی بن یزید می پرداخته چیزها می بافته که بزرگترین گرفتاری ها برای دین بشمار است و چوندر زنجیره یک گزارش هم نام عبید اللهبن زحر باشد و هم نام علی بن یزید و هم قاسم بن عبد الرحمن باید گفت متن خبر را هم یکی از همه سه تن آفریده اند . امینی گوید پس در این گزارش همکه نام هر سه را می بینیم باید آن راساخته ایشان بدانیم.
3- علی بن یزید الهانی . ابن معین گفته روایات علی بن یزید از قاسم از ابو امامه همه اش سست است و یعقوب گفته احادیث وی بی پایه است و گزارش های نکوهیده در آن ها بسیار و جوزجانی گفته: تعدادی از امامان را دیدم احادیثی راکه عبید الله بن زحر از زبان وی گزارش کرده نکوهیده می شمارند و ابو زرعه گفته: حدیث وی استوار نیست و ابو حاتم گفته حدیث وی ضعیف است و گزارش هایش نکوهیده و بخاری گفته حدیث وی سست و نکوهیده است و نسایی گفته: مورد وثوق نیست و گزارش های وی متروک است، و ازدی و دار قطنی و برقی گفته اند او متروک است و ابو احمد حاکم گفته از سر احادیثش باید گذشت و ساجی گفته همه دانشوران در سستی احادیثش همداستانند و بو نعیم گفته حدیث وی نکوهیده است و ابن حجر گفته وی متهم به حدیث سازی است . میزان الاعتدال 240 / 2 تهذیب التهذیب 13 / 7 و 4 396
4- قاسم بن عبد الرحمن شامی: احمد گفته این گزارش های نکوهیده ای که جعفر و بشر و مطرح از زبان او بازگو کرده اند گزارش های ناپسندی است که راویان موثق، ساختن آن را به گردن قاسم انداخته اند و اثرم گفته احمد آن را به گردن قاسم انداخته و گفته من این کار را جز از چشم قاسم نمی بینم و حرانی گفته: احمد گوید من این گناه را جز به گردن قاسم نمی اندازم و غلابی گفته حدیث او نکوهیده است و ابن حبان گفته او گزارش های معضل از زبان صحابه بازگو کرده . میزان الاعتدال 34 / 2 تهذیب التهذیب323 / 8 حدیث یاد شده را هیثمی در مجمع الزواید – 59 / 9 – آورده و می نویسد احمد و طبرانی آن را گزارش کرده اند و در زنجیره میانجیان گزارشنام مطرح بن زیاد و علی بن یزید الهانی را می بینیم که همه می گویند گزارش های این دو سست است. امینیگوید: این بود حال و روز زنجیره و میانجیان گزارش که دیدی . و هیثمی نیز متن آن را دلیل بر سستی آن آوردهاست بنگرید به مجمع الزواید ج 9 ص 59.
الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 7، ص: 385