اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۱۳ خرداد ۱۴۰۲

بعضی از شیعیان سگ های خود را به نام ابوبکر و عمر نامیده، آنها را لعن می کنند

متن فارسی

7- و بعضی از آنان سگهای خود را به نام ابی بکر و عمر نامیده، آنها را لعن می کنند 1 ر 11.
پاسخ- ما در کتابمان پرهیز می کردیم که صفحاتش را به چیزهائی که ابن تیمیه جبین کتابش را بدانها آلوده کرده است، موهون و آلوده سازیم. چیزهائی که نه تنها صفحات کتابش بلکه صفحات تاریخ زندگانی اش، و تاریخ قومش همه را سیاه کرده است. ولی از آنجا که من ترسیدم بر مردمی ساده لوح این مطالب پوشیده بماند، ترجیح دادم آنها را نقل کنم، و در تعقیب آن بگویم امثال این موهومات که خارج از بحث های علمی و گفتگوی دانشمندان است، تنها نسبت هائی است که مردم دون و اراذل کوچه و بازار به هم می دهند و شاید در بین آنها کسانی باشند که از آوردن این نامها بر جبهه انسانیت خود شرم آرند، زیرا این گونه بافندگیها چیزی جز تهمت نیست که برای وجود خارجی اش جائی جز در اوهام و خیالات ابن تیمیه نمی توان پیدا کرد.
او این لقب های دروغین را از خود می سازد، و در به هم انداختن این دروغهای محض، تعمّد دارد. آنگاه آمده فحش و ناسزا می گوید، تکفیر میکند، و نسبت به شیعه رذالت نشان می دهد، او نه تنها آداب دینی را رعایت نمی کند بلکه رسم علم و ادب تألیف، و امانت در نقل و عفت قلم و بیان را هم نمی فهمد.
خواننده نباید گمان برد، این نسبت های دروغین به قرون گذشته مربوط بوده، و ناشی از جهل و نادانی مردم، نسبت به عقائد و مذاهب اسلامی است که عامل
آن دوری فاصله میان آنان بوده است و دیگر مانند قصه گذشتگان است که تکرار نخواهد شد، زیرا امروز افکار مردم پیشرفته و ارتباطات موجود، کشورهای جهان را سخت به هم نزدیک ساخته، و عقائد هر مذهب مشهور و معروف بین مردم شده است.
بدین ترتیب شایسته است در این عصر (که آن را نابخردان) دوران نورانی اش می خوانند، دیگر کسی پیدا نشود مانند پیشینیان شیعه را به این خیالات و موهومات بی مایه نسبت دهد.
بلی، امّا قلم نویسندگان مصر امروز در صفحات تألیفات خود همین نسبت های دروغین را منتشر می سازد و همین مطالب بی مایه را با اضافاتی که به مراتب در بد- خواهی و بی مایگی از یاوه های دروغین پیشینیان خطرناکتر است به طرفداری از گذشتگان عرضه می کند.
ما به همین زودی شما را به متن این بیانات آگاه می سازیم و نشان می دهیم که نویسنده امروز باطل گرائی اش شدیدتر، و آثارش وقیح تر، و زبانش دروغگوتر، و به باطل و فحشاء از گذشتگانش و استادان یاوه گویش بیشتر است با این وصف جای شگفتی است که همین آقایان امّت اسلامی را به کلمه توحید و وحدت کلمه فرا می خوانند!!

  الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 3، ص: 215

متن عربی

7- و منهم من یسمِّی کلابه باسم أبی بکر و عمر، و یلعنهما (1/11).

الجواب: کنّا نُربئ بکتابنا هذا عن أن نسوِّد شیئاً من صحائفه بمثل هذه الخزایات التی سوّد بها ابن تیمیّة جبهة کتابه و سوّد بها صحیفة تاریخه بل صحیفة تاریخ قومه. لکنّی، خشیة أن تنطلی علی أناس من السذّج، آثرت نقلها و إردافها بأنَّ أمثالها ممّا هو خارج عن الأبحاث العلمیّة و مباحث العلماء، و إنّما هی قذائف تترامی

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 3، ص: 215

بها ساقة الناس و أوباشهم، و لعلَّ فی الساقة من تندی جبهة إنسانیّته عند التلفّظ بها، لأنّها مخاریق مقیلها قاعة الفریة، لیس لها وجود ماثل إلّا فی مخیّلة ابن تیمیّة و أوهامه.

یختلق هذه النسب المفتعلة، و یتعمّد فی تلفیق هذه الأکاذیب المحضة، ثمَّ جاء یسبّ و یشتم و یکفِّر و یکثر من البذاء علی الشیعة، و لا یراعی أدب الدین، أدب العلم، أدب التألیف، أدب الأمانة فی النقل، أدب النزاهة فی الکتابة، أدب العفّة فی البیان.

و لا یحسب القارئ أنَّ هذه النسب المختلقة کانت فی القرون البائدة ربّما تنشأ عن الجهل بمعتقدات الفرق للتباعد بین أهلیها، و ذهبت کحدیث أمس الدابر، و أمّا الیوم فالعقول علی الرقیّ و التکامل، و المواصلات فی البلاد أکیدة جدّا، و معتقدات کلِّ قوم شاعت و ذاعت فی الملأ، فالحریُّ أن لا یوجد هناک فی هذا العصر- الذی یسمّیه المغفَّل عصر النور- من یرمی الشیعة بهذه الخزایات أو یری رأی السلف.

نعم: إنّ أقلام کتّاب مصر الیوم تنشر فی صحائف تآلیفها هذه المخاریق نفسها، و تزید علیها تافهات شائنة أخری أهلک من تُرَّهات البسابس «1») أخذاً بناصر سلفهم، و سنوقفک علی نصِّ تلکم الکلم، و نعرِّفک بأنَّ کاتب الیوم أکثر فی الباطل تحوّراً، و أقبح آثاراً، و أکذب لساناً، و أقول بالزور و الفحشاء من سلفه الصلف و شیخه المجازف، و هم مع ذلک یدعون الأمّة إلی کلمة التوحید و وحدة الکلمة!