2 انتصار « تألیف أبی الحسین عبد الرحیم الخیّاط المعتزلی»خواننده عزیز، شما اگر این کتاب را مصدر اکاذیب بخوانید، دروغ نگفته اید. و اگر نام صفحات آن را که پیش از 173 صفحه نیست، دروغ نامه بگذارید خلافی مرتکب نشده اید. شما اگر خلال این صفحات کاوش کنید، از دروغهای شاخدار، ادعای بی دلیل، طنزهای درد آور و نسبت های ساختگی او، سخت به شگفتی خواهید افتاد. ما امیدواریم این بررسی کوتاه باعث شود شما به خود کتاب که در مصر چاپ و منتشر شده، دست بیابید تا ما بیش از این، چهره صفحات کتابمان را به نقل افسانه هایش سیاه نکنیم.
در اینجا فقط به ذکر نمونه هائی از آن می پردازیم تا به میزان زیاده- روی او در نسبت های دروغین، و یاوه های بی اساس، و شدت غلیان کینه در ضمیر او، که باعث شده نام و شهرت ملتی بزرگ و پاک و منزه را آلوده کند، واقف گردید. او گفته است:
1- رافضیان معتقدند خدای آنها دارای صورت و هیئتی است که حرکت می کند بی حرکت می ماند، محو می شود و جابجا می گردد. او در آغاز دانا نبوده، سپس دانا شده (تا آنجا که گوید) این است توحید همه رافضیان، مگر تعداد ناچیزی از آنها که با معتزله همنشین بوده اند و به عقیده توحید گرائیده اند، در نتیجه این گروه را رافضیان از خود طرد کرده و از آنان بیزاری جسته اند. اما غالب آنها و بزرگانشان مثل «هشام سالم»، «شیطان الطاق»، (مراد مؤمن طاق است) «علی بن میثم»، «هشام بن حکم بن منصور» و «سکاک» عقیده آنان همان است که بیان داشتیم (ص 5).
2- رافضیان را عقیده این است که می گویند خدایشان دارای پیکری است
با شکل و صورت حرکت می کند، بی حرکت می ماند، زوال می پذیرد، نقل مکان می دهد، نادان بوده سپس دانا شده است. (ص 7)
3- در روی زمین یک نفر رافضی پیدا نمی شود، مگر اینکه معتقد است که خدا شکل دارد در این باره روایاتی می آورند، و به احادیثی از پیشوایانشان احتجاج می کنند؟! مگر آن عده از آنها که با معتزلیان از قدیم هم نشینی کرده، عقیده به توحید پیدا کرده اند در نتیجه رافضیان آنان را طرد و از خود دور ساخته اند (ص 144).
4- رافضیان معتقدند صد مرد در یک روز، می توانند بدون پاک شدن و نگهداشتن عده، زنی را به مباشرت گیرند، و این امر مخالف عقیده همه امت محمد است (ص 89).
به زودی وضع همه این مطالب به وضوح، آشکار خواهد شد و معلوم می گردد شیعیان از روز نخست، از این سخنان مبرا بوده اند.
«هر گاه پیروی از هواهای نفسانی آنان کنی، با وجود علمی که ترا فرا رسیده در این صورت تو از ستمگران خواهی بود «1»».
الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 3، ص: 132
در اینجا فقط به ذکر نمونه هائی از آن می پردازیم تا به میزان زیاده- روی او در نسبت های دروغین، و یاوه های بی اساس، و شدت غلیان کینه در ضمیر او، که باعث شده نام و شهرت ملتی بزرگ و پاک و منزه را آلوده کند، واقف گردید. او گفته است:
1- رافضیان معتقدند خدای آنها دارای صورت و هیئتی است که حرکت می کند بی حرکت می ماند، محو می شود و جابجا می گردد. او در آغاز دانا نبوده، سپس دانا شده (تا آنجا که گوید) این است توحید همه رافضیان، مگر تعداد ناچیزی از آنها که با معتزله همنشین بوده اند و به عقیده توحید گرائیده اند، در نتیجه این گروه را رافضیان از خود طرد کرده و از آنان بیزاری جسته اند. اما غالب آنها و بزرگانشان مثل «هشام سالم»، «شیطان الطاق»، (مراد مؤمن طاق است) «علی بن میثم»، «هشام بن حکم بن منصور» و «سکاک» عقیده آنان همان است که بیان داشتیم (ص 5).
2- رافضیان را عقیده این است که می گویند خدایشان دارای پیکری است
با شکل و صورت حرکت می کند، بی حرکت می ماند، زوال می پذیرد، نقل مکان می دهد، نادان بوده سپس دانا شده است. (ص 7)
3- در روی زمین یک نفر رافضی پیدا نمی شود، مگر اینکه معتقد است که خدا شکل دارد در این باره روایاتی می آورند، و به احادیثی از پیشوایانشان احتجاج می کنند؟! مگر آن عده از آنها که با معتزلیان از قدیم هم نشینی کرده، عقیده به توحید پیدا کرده اند در نتیجه رافضیان آنان را طرد و از خود دور ساخته اند (ص 144).
4- رافضیان معتقدند صد مرد در یک روز، می توانند بدون پاک شدن و نگهداشتن عده، زنی را به مباشرت گیرند، و این امر مخالف عقیده همه امت محمد است (ص 89).
به زودی وضع همه این مطالب به وضوح، آشکار خواهد شد و معلوم می گردد شیعیان از روز نخست، از این سخنان مبرا بوده اند.
«هر گاه پیروی از هواهای نفسانی آنان کنی، با وجود علمی که ترا فرا رسیده در این صورت تو از ستمگران خواهی بود «1»».
الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 3، ص: 132