اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۱۶ آبان ۱۴۰۳

رافضیان گروهی هستند که به فاصله 25 سال پس از رحلت پیامبر(ص) به وجود آمدند!!!

متن فارسی

1- رافضیان مسلمان نیستند اینان دسته هائی هستند که به فاصله بیست و پنج سال پس از رحلت پیغمبر پدید آمدند. آغاز کارشان برای پاسخ به دعوت کسی بود (خذله اللّه) که با اسلام مکر و دشمنی می ورزید و درست مانند یهود و نصاری کفر و دروغ نشان می داد.
پاسخ- سوگند به حق، که او با این عبارات کوبنده اش، انسانیت را شرمگین کرده، و اگر او بخواهد از عهده سخنش بر آید باید از شرم و آزرم سراپا عرق ریزد.
من نمی دانم چگونه می توان منکر اسلام مردمی شد که در نمازهای خود رو به سوی قبله می ایستند و به شهادتین اقرار می کنند، قرآن را حامل اند و به آن عامل، از سنت های پیغمبر اکرم پیروی می کنند، کتابهای آنان در عقائد و احکام
دنیا را پر کرده و همه گواه صدق گفتار ما است و عمل خارجی آنان، اسلامشان را نشان می دهد. چگونه این مرد می تواند حکم قطعی به نامسلمانی این طائفه کند در حالیکه هزارها کس از شیعیان بوده اند که استادان و رجال بزرگ اهل سنت، روایات خود را در زمینه مذهب از آنها گرفته اند و راویان احادیثشان در صحاح ست و سایر روایات مسنده آنها را شیعیان تشکیل می دهند.
این روایات در حقیقت مرجع عقائد، احکام و آراء دینی این قوم است.
و اینک برخی از مشایخ اهل سنت که شیعه مذهب اند. به ترتیب حروف تهجی مذکور میشوند:
1- ابان بن تغلب 2- ابراهیم بن زید کوفی
3- ابو عبد اللّه جدلی 4- احمد بن مفضل حفری
5- اسماعیل بن ابان کوفی 6- اسماعیل بن خلیفه کوفی
7- اسماعیل بن زکریا کوفی 8- اسماعیل بن عبد الرحمن
9- اسماعیل بن موسی کوفی 10- تلید بن سلیمان کوفی
11- ثابت ابن ابو حمزه ثمالی 12- ثویر بن ابی فاخته کوفی
13- جابر بن یزید جعفی 14- جریر بن عبد الحمید کوفی
15- جعفر بن زیاد کوفی 16- جعفر بن سلیمان بصری
17- جمیع بن عمیرة الکوفی 18- حارث بن حصیرة الکوفی
19- حارث بن عبد اللّه همدانی 20- حبیب بن ابی ثابت کوفی
21- حسن بن حیّ همدانی 22- حکم بن عتیبه کوفی
23- حماد بن عیسی جهنی 24- خالد بن مخلد قطوانی
25- ابو الحجاف ابن ابی عوف 26- زبید بن حارث کوفی
27- زید بن حباب کوفی 28- سالم بن ابی جعده کوفی
29- سالم بن ابی حفصه کوفی 30- سعد بن طریف کوفی
31- سعید بن خثیم هلالی 32- سلمة بن فضل الابرش
33- سلمة بن کهیل الحضرمی 34- سلیمان بن صرد کوفی
35- سلیمان بن طاخان بصری 36- سلیمان بن قرم کوفی
37- سلیمان بن مهران کوفی 38- شعبة بن حجاج بصری
39- صعصعة بن صوحان عبیدی 40- طاوس بن کیسان همدانی
41- ظالم بن عمرو دوئلی 42- ابو الطفیل عامر مکی
43- عباد بن یعقوب کوفی 44- عبد اللّه بن داود کوفی
45- عبد اللّه بن شداد کوفی 46- عبد اللّه بن عمر کوفی
47- عبد اللّه بن لهیعه حضرمی 48- عبد اللّه بن میمون قداح
49- عبد الرحمن ابن صالح ازدی 50- عبد الرزاق بن همام حمیری
51- عبد الملک بن اعین 52- عبد اللّه بن موسی الکوفی
53- عثمان بن عمیر کوفی 54- عدی بن ثابت کوفی
55- عطیة بن سعید کوفی 56- علاء بن صالح کوفی
57- علقمة بن قیس نخعی 58- علی بن بدیمه
59- علی بن جعد جوهری 60- علی بن زید بصری
61- علی بن صالح 62- علی بن غراب کوفی
63- علی بن قادم کوفی 64- علی بن منذر طرائفی
65- علی بن هاشم کوفی 66- عمار بن معاویه کوفی
67- عمار بن زریق کوفی 68- عمرو بن عبد اللّه سبیعی
69- عوف بن ابی جمیله بصری 70- فضل بن دکین کوفی
71- فضیل بن مرزوق کوفی 72- فطر بن خلیفه کوفی
73- مالک بن اسماعیل کوفی 74- محمّد بن حازم کوفی
75- محمّد بن عبید اللّه مدنی 76- محمّد بن فضیل کوفی
77- محمّد بن مسلم طائفی 78- محمّد بن موسی المدنی
79- محمّد بن عمار کوفی 80- معروف بن خربوذ کوفی
81- منصور بن معتمر کوفی 82- منهال بن عمرو کوفی
83- موسی بن قیس حضرمی 84- نفیع بن حارث کوفی
85- نوح بن قیس حدّانی 86- هرون بن سعد کوفی
87- هاشم بن برید کوفی 88- هبیرة بن بریم حمیری
89- هشام بن زیاد بصری 90- هشام بن عمار دمشقی
91- وکیع بن جراح کوفی 92- یحیی بن جزار کوفی
93- یزید بن ابی زیاد کوفی «1»
اینان گروهی از شیعیان اند که اهل سنت در صحاح ششگانه شان به احادیث آنان احتجاج می کنند. گذشته از اینها، رجال شیعه از صحابه پیغمبر و تابعین و شخصیت- های بزرگ خاندان علوی بسیارند که اهل سنت حدیث آنان را مورد استناد قرار می دهند و پیشوایانشان، اسناد خود را در صحاح و سنن و مسانید، به آنها رسانده اند و در توثیق و عدالتشان سخت پافشاری می کنند.
پس اگر شیعه (چنانکه ابن حزم پنداشته است) مسلمان نباشند، این کتب روایات چه ارزشی دارد؟ و این صحاح و مسانید در چه پایه ای از حقیقت اند و برای مؤلفان کتابهاشان که از بزرگان، پیشوایان و حافظان احادیث اهل سنت اند چه ارزشی می توان قائل شد؟ و اصولا برای عقائد و آرائی که از آنها گرفته شده، با اینکه همه مشایخ آن غیر مسلمان اند، چه اهمیت و ارزشی می توان تصور کرد.
بار الها تو بر ما ببخشای که باز گشت همه بسوی تو است و توئی داور بحق.
بلی، تنها گناه شیعیان که نزد ابن حزم قابل بخشودگی نیست، دوستی و ولاء
آنان نسبت به علی بن ابیطالب و اولاد او از ائمه طاهرین علیهم السّلام است که بر طبق کتاب و سنت بدان گرویده اند و در نتیجه همین ولای اهل بیت عرض و آبروئی که از هر مسلمانی محترم است، از آنان مباح می شود، و این خدا است که باید میان ما، داوری قاطع نماید.
امّا اینکه پنداشته است آغاز تشیع به دعوت کسی بود که با اسلام مکر و دشمنی می کرد، مقصودش عبد اللّه سبا میباشد که امیر المؤمنین او را به گفتار الحاد آمیزش به آتش سوزانید و شیعیان علی در لعن او، و اظهار نفرت از او، از آن بزرگوار پیروی کردند.
می پرسیم آیا چه موقع این پلیدی در حزب علوی دیده شده، تا تشیّع تاریخش را از آن گرفته باشد و آیا در همه نسلها و دوره های تشیع یک نفر شیعه را پیدا می کند که به این مرد منحرف گرویده یا منسوب باشد؟
ولی این مرد اصرار دارد شیعیان را به هر دروغ و فضیحتی نسبت دهد.
اگر او در صدد یافتن حقیقت بود با آگاهی کامل در می یافت که بذر افشان تشیع در حقیقت مؤسّس اسلام پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله است از همان روزی که دوستان علی را شیعیانش نامید و با تعریف و تمجید آنان را بدو نسبت می داد و امت را به دوستی و پیرویش فرا می خواند. «1»
و از آنجا که این نسبت سخت بی پایه و بی اساس است، بیش از این در ردّ آن تفصیل نمی دهیم، تنها به یک سخن طلائی از استاد محمّد کرد علی «2» اکتفاء می کنیم که گفته است «اینکه پاره ای از نویسندگان معتقدند مذهب تشیع بدعت عبد اللّه بن سبا معروف به ابن سوداء است، ناشی از جهل و نادانی نسبت به این مذهب است، کسی که ارزش این مرد را نزد شیعیان بشناسد و بداند آنان از او و اعمال و گفتارش بیزاری می جویند
و دانشمندانشان بدون خلاف او را مورد توبیخ و حمله قرار می دهند، بخوبی می داند این سخن تا چه پایه نا صحیح است …»
  الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 3، ص: 135

متن عربی

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 3، ص: 135

فطفق ینسّق الأقاویل، و یروقه تکثیر المذاهب، و قذف من یخالفه فی المبدأ. فإلیک نماذج من تحکّماته، قال:

1- إنّ الروافض لیسوا من المسلمین، إنّما هی فِرَقٌ حدث أوّلها بعد موت النبیّ صلی الله علیه و سلم بخمس و عشرین سنة، و کان مبدؤها إجابةً ممّن خذله اللَّه لدعوة من کاد الإسلام، و هی طائفةٌ تجری مجری الیهود و النصاری فی الکذب و الکفر «1».

الجواب: لعمر الحقّ إنّ هذه جملٌ قارصة تندی منها جبهة الإنسانیّة، و لو کان الظاهریُّ یحملها لوجب أن یتصبّب عرقاً و لکن…

و لیت شعری! کیف یمکن سلب الإسلام عن قوم یستقبلون القبلة فی فرائضهم، و یلهجون بالشهادتین فیها، و یحملون القرآن و یعملون به، و یتّبعون سنّة النبیّ الأقدس؟ و مل ء الدنیا کتبهم فی العقائد و الأحکام، فهی شهیدةٌ لهم علی ما قلناه بعد أعمال هم الخارجیّة.

و کیف یسع الرجل هذا الحکم الباتّ، و آلافٌ من الشیعة هم مشایخ أعلام السنّة و رواة الحدیث فی صحاحهم الستّة و غیرها من المسانید، و هی مراجع قومه فی معتقداتهم و أحکامهم و آرائهم؟ نظراء:

أبان بن تغلب الکوفی/ إبراهیم بن یزید الکوفی/ أبو عبد اللَّه الجدلی/

أحمد بن المفضّل الحفری/ إسماعیل بن أبان الکوفی/ إسماعیل بن خلیفة الکوفی/ إسماعیل بن زکریّا الکوفی/ إسماعیل بن عبد الرحمن/ إسماعیل بن موسی الکوفی/

تلید بن سلیمان الکوفی/ ثابت أبو حمزة الثمالی/ ثُویر بن أبی فاختة الکوفی/

جابر بن یزید الجعفی/ جریر بن عبد الحمید الکوفی/ جعفر بن زیاد الکوفی/

جعفر بن سلیمان البصری/ جُمیع بن عُمیر الکوفی/ الحارث بن حصیرة الکوفی/

الحارث بن عبد اللَّه الهمدانی/ حبیب بن أبی ثابت الکوفی/ الحسن بن حیّ الهمدانی/

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 3، ص: 136

حکم بن عُتیبة الکوفی/ حمّاد بن عیسی الجهنی/ خالد بن مخلد القطوانی/

أبو الجَحّاف [داود] بن أبی عوف/ زبید بن الحارث الکوفی/ زید بن الحباب الکوفی/

سالم بن أبی الجعد الکوفی/ سالم بن أبی حفصة الکوفی/ سعد بن طریف الکوفی/

سعید بن خثیم الهلالی/ سلمة بن الفضل الأبرش/ سلمة بن کهیل الحضرمی/

سلیمان بن صرد الکوفی/ سلیمان بن طرخان البصری/ سلیمان بن قرم الکوفی/

سلیمان بن مهران الکوفی/ شعبة بن الحجّاج البصری/ صعصعة بن صوحان العبدی/

طاووس بن کیسان الهمدانی/ ظالم بن عمرو الدؤلی/ أبو الطفیل عامر المکّی/

عبّاد بن یعقوب الکوفی/ عبد اللَّه بن داود الکوفی/ عبد اللَّه بن شداد الکوفی/

عبد اللَّه بن عمر الکوفی/ عبد اللَّه بن لهیعة الحضرمی/ عبد اللَّه بن میمون القدّاح/

عبد الرحمن بن صالح الأزدی/ عبد الرزاق بن همام الحمیری/ عبد الملک بن أعین/

عبید اللَّه بن موسی الکوفی/ عثمان بن عُمیر الکوفی/ عدیّ بن ثابت الکوفی/

عطیّة بن سعد الکوفی/ العلاء بن صالح الکوفی/ علقمة بن قیس النخعی/

علیّ بن بزیمة/ علیّ بن الجعد الجوهری/ علیّ بن زید البصری/

علیّ بن صالح/ علیّ بن غراب الکوفی/ علیّ بن قادم الکوفی/

علیّ بن المنذر الطرایقی/ علیّ بن هاشم الکوفی/ عمّار بن معاویة الکوفی/

عمّار بن زُریق الکوفی/ عمرو بن عبد اللَّه السبیعی/ عوف بن أبی جمیلة البصری/

فضل بن دکین الکوفی/ فضیل بن مرزوق الکوفی/ فطر بن خلیفة الکوفی/

مالک بن إسماعیل الکوفی/ محمد بن حازم الکوفی/ محمد بن عبید اللَّه المدنی/

محمد بن فضیل الکوفی/ محمد بن مسلم الطائفی/ محمد بن موسی المدنی/

محمد بن عمّار الکوفی/ معروف بن خربوذ الکرخی/ منصور بن المعتمر الکوفی/ المنهال بن عمرو الکوفی/ موسی بن قیس الحضرمی/ نفیع بن الحارث الکوفی/

نوح بن قیس الحدّانی/ هارون بن سعد الکوفی/ هاشم بن البرید الکوفی/

هُبیرة بن یریم الحمیری/ هشام بن زیاد البصری/ هشام بن عمّار الدمشقی/

وکیع بن الجرّاح الکوفی/ یحیی بن الجزّار الکوفی/ یزید بن أبی زیاد الکوفی «1».

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 3، ص: 137

أضف إلیهم رجال الشیعة من الصحابة الأکرمین، و التابعین الأوّلین، و أعلام البیت العلویّ الطاهر من الذین یُحتجُّ بهم و بحدیثهم، و أنهی أئمّة أهل السنّة إلیهم الإسناد فی الصحاح و السنن و المسانید، و هم مصرّحون بثقتهم و عدالتهم.

فلو کانت الشیعة- کما زعمه ابن حزم- خارجین عن الإسلام، فما قیمة تلک الصحاح، و تلک المسانید، و تلک السنن؟ و ما قیمة مؤلّفیها أولئک المشایخ، و أولئک الأئمّة، و أولئک الحفّاظ؟ و ما قیمة تلکم المعتقدات و الآراء المأخوذة ممّن لیسوا من المسلمین؟ اللهمّ غفرانک و إلیک المصیر، و أنت القاضی بالحق.

نعم؛ ذنبهم الوحید الذی لا یُغفر عند ابن حزم أنّهم یُوالون علیّا أمیر المؤمنین علیه السلام و أولاده الأئمّة الأمناء- صلوات اللَّه علیهم- اقتداءً بالکتاب و السنّة، و من جرّاء ذلک یستبیح صاحب الفصَل من أعراضهم ما لا یُستباح من مسلم، و اللَّه هو الحکم الفاصل.

و أمّا ما حسبه من أنّ مبدأ التشیّع کان إجابةً ممّن خذله اللَّه لدعوة من کاد الإسلام، و هو یرید عبد اللَّه بن سبأ الذی قتله أمیر المؤمنین علیه السلام إحراقاً بالنار علی مقالته الإلحادیّة، و تبعته شیعته علی لعنه و البراءة منه.

فمتی کان هذا الرجس من الحزب العلویّ حتی تأخذ الشیعة منه مبدأها القویم؟ و هل تجد شیعیّا فی غضون أجیالها و أدوارها ینتمی إلی هذا المخذول و یمتُّ إلیه؟ لکنّ الرجل أبی إلّا أن یقذفهم بکلّ مائنة شائنة، و لو استشفّ الحقیقة لعلم بحقّ الیقین أنّ ملقی هذه البذرة- التشیّع- هو مشرّع الإسلام صلی الله علیه و آله و سلم یوم کان یُسمّی من یوالی علیّا علیه السلام بشیعته، و یضیفهم إلیه و یطریهم، و یدعو أمَّته إلی موالاته و اتّباعه. راجع (ص 78).

و لتفاهة هذه الکلمة لا نسهب الإفاضة فی ردّه، و نقتصر علی کلمة ذهبیّة للأستاذ محمد کرد علی فی خطط الشام (6/251) قال: أمّا ما ذهب إلیه بعض الکتّاب

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 3، ص: 138

من أنّ مذهب التشیّع من بدعة عبد اللَّه بن سبأ المعروف بابن السوداء، فهو وهمٌ و قلّة علم بتحقیق مذهبهم، و من علم منزلة هذا الرجل عند الشیعة و براءتهم منه و من أقواله و أعماله، و کلام علمائهم فی الطعن فیه بلا خلاف بینهم فی ذلک، علم مبلغ هذا القول من الصواب. انتهی.