اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۱۱ خرداد ۱۴۰۲

زیارت٬ نماز و دعا نزد قبور از دیدگاه قمیصی و ابن تیمیه

متن فارسی

 ” قصیمی ” مولف کتاب ” الصراع ” که راه ابن تیمیه را پیموده و روش او را اتخاذ کرد و پیروی از هوای او نمود، بالنتیجه در قرن بیستم همانند استادش دروغ و راستی را بهم بافته فحش و ناسزاهائی گفته مخالفاتش را متهم به کفر و ارتداد کرده، همه ناسزاها و فحش ها را نثار آنان نموده است و به مردم اعلام کرد که، این اعمال یعنی: زیارت و دعا و نماز نزد قبور و تبرک و توسل و استشفاع به آن، همه از آفات شیعه است و آنان با این اعمالشان ملعون و خارج از ریسمان اسلامند او در این زمینه، داد سخن و با زبان تند و فحش و ناسزا که از ادب مناظره و بحث بیرون است به شیعه حمله کرده است. او در کتاب ” الصراع ” جلد 1 صفحه 54 گفته است “: و با این غلوی که از طائفه شیعه درباره پیشوایانشان دیدی و با این خدای که از شیعیان درباره علی و فرزندانش شنیدی آنان قبور و صاحبان آن را عبادت کرده و برای آنان قبه و بارگاه ساخته اند و از راه دور و نزدیک، هموار و ناهموار به زیارت آنان رفته. نذرها و هدایا و قربانی برایشان تقدیم می کنند و روی آن خون و اشک می ریزند و آن چنان نسبت به آن اظهار اخلاص می کنند که برای خدا چنان خضوع و خشوع ابراز نمی نمایند.او در جلد 1 صفحه 178 از همان کتاب گفته است “: کارهای مشروع از قبیل: درود و تحیت بر پیامبران اکرم، فرقی در آن، میان دور و نزدیک نیست زیرا این نوع کارها در هر دو حالت مقدور، اما دیدن قبر آن حضرت و یا سنگ و ساختمان آن فضیلت و ثوابی، به اتفاق همه علماء ندارد، بلکه دیدن خود آن بزرگوار در زمان حیاتش ذاتا فضیلتی نداشته فضیلت تنها در ایمان به او و تعلم از او و پیروی از او و پیمون راه و یاری دین او است. و به طور خلاصه، هیج کسی نمی تواند برای زیارت قبر شریف پیامبر اکرم کوجکترین فضیلتی اثبات کند و این حقیقت از سیره مسلمین صدر اسلام بخوبی آشکار است.

 شاید خواننده محترم از انکار شدید این مرد و داد و فریادش (که استاد بدعته ها و گمراهی و تنها مرجع این گونه مزخرفات وچرندیات اقای ابن تیمیه به این صفت شناخته شده) فکر کند که: برای گفتارش محلی از حقیقت و رمزی از صداقت است، در صورتی که بزرگان مذاهب اسلامی، در قرون گذشته، قرت هشتم زمان ابن تیمیه و بعد از آن، زمان محمد بن عبد الوهاب که این کهنه ها را تجدید کرده تا زمان حاضر، منکر این سفسطه بازی ها و جرندیات بوده، حکم به کفر کسانی که به این عقائد نادرست و آراء گمراه کننده و دور از سیره مسلمین گرویده کرده اند و به شدت علیه آنها تاخته و عقائدشان را مورد انتقاد قرار داده اند.

و خواننده محترم بخوبی می داند که این گفتار نادرست، نمی تواند گفته انسان مسلمانی که در برابر خدا تسلیم است و به پیامبر اکرم مومن است و آنچه که در کتاب و سنت آمده باور دارد، باشد گفتاری که مکارم اخلاق و مبادی انسانیت آن را تجویز نمی کند و ادب اسلامی آن را شایسته نمی داند.

(الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب ج 5 ص 138)

متن عربی

القصیمیّ صاحب الصراع، حذا حذو ابن تیمیّة و اتّخذ وتیرته و اتّبع هواه، فجاء فی القرن العشرین کشیخه یموِّه، و یدجِّل، و یتسدّج «2»، و یتحرّش بالسباب المقذع، و یقذف مخالفیه بالکفر و الردّة، و یرمیهم بکلِّ معرّة و مسبّة، و یُری المجتمع أنَّ هاتیک الأعمال من الزیارة و الدعاء عند القبور المشرّفة و الصلاة لدیها و التبرّک و التوسّل و الاستشفاع بها کلّها من آفات الشیعة، و هم بذلک ملعونون خارجون عن ربقة الإسلام، و بسط القول فی هذه کلّها بألسنة حداد مقذعاً مستهتراً خارجاً عن أدب المناظرة و الجدال، قال فی الصراع (1/54):

و بهذا الغلوّ الذی رأیت من طائفة الشیعة فی أئمّتهم، و بهذا التألیه الذی سمعت منهم لعلیّ و ولده، عبدوا القبور و أصحاب القبور، و أشادوا المشاهد، و أتوها من کلّ مکانٍ سحیق و فجٍّ عمیق، و قدّموا لها النذور و الهدایا و القرابین، و أراقوا فوقها الدماء و الدموع، و رفعوا لها خالص الخضوع و الخشوع، و أخلصوا لها ذلک و خصّوها به دون اللَّه ربِّ الموحِّدین.

و قال فی (1/178): الأشیاء المشروعة کالصلاة و السلام علی الرسول الکریم لا فرق فیها بین القرب و النأی، فإنَّها حاصلة فی الحالتین، و أمّا مشاهدة القبر الشریف نفسه، و مشاهدة الأحجار نفسها، فلا فضل فیها و لا ثواب بلا خلاف بین علماء الإسلام، بل إنَّ مشاهدته- علیه الصلاة و السلام- حینما کان حیّا لا فضل لها بذاتها، و إنَّما الفضل فی الإیمان به و التعلّم منه و الاقتداء به و النهج منهجه و مناصرته، و بالإجمال إنَّ أحداً من الناس لن یستطیع أن یثبت لزیارة القبر الشریف فضلًا ما،

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 5، ص: 139

و هذا واضحٌ من سیرة المسلمین الأوّلین… إلی آخر خرافاته و مخاریقه.

لعلّ القارئ یزعم من شدّة الرجل هذه و حدّته فی النکیر، و الجلبة و اللغط فی القول- التی هی شنشنةٌ یُعرف بها ابن تیمیّة شیخ البدع و الضلال و المرجع الوحید فی هذه الخزایات و الخزعبلات- أنَّ لکلامه مقیلًا من الحقیقة و رمزاً من الصدق، ذاهلا عن أنَّ أعلام المذاهب الإسلامیّة فی القرون الخالیة، منذ القرن الثامن من یوم ابن تیمیّة، و بعده یوم محمد بن عبد الوهاب الذی أعاد لتلکم الدوارس جدّتها و حتی العصر الحاضر، أنکروا علی هذه السفسطات و السفاسف و حکموا بکفر من ذهب إلی هذه الآراء المضلّة و المعتقدات الشاذّة عن سیرة المسلمین، و شنّوا علیه الغارة و بالغوا فی الردّ علیه.

و القارئ جدُّ علیم بأنَّ هذه اللهجة القارصة لیست من شأن من أسلم وجهه للَّه و هو محسن، و آمن بالنبیِّ الطاهر، و اعتنق بما جاء به من کتاب و سنّة، و لا تسوِّغها مکارم الأخلاق و مبادئ الإنسانیّة، و لا یحبِّذها أدب الإسلام المقدّس؛