اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۲۶ خرداد ۱۴۰۴

سؤال یهودی از امیرالمؤمنین(ع)

متن فارسی

از ابی الطفیل روایت شده که گوید: من حاضر شدم بر نماز بر ابی بکر صدیق سپس جمع شدیم بر عمربن خطاب و با او بیعت کردم و چند روزی ماندیم و بمسجد رفت و آمد میکردیم و پیش عمر میرفتیم تا آنکه او را امیر المومنین نامیدیم پس در بینیکه ماپیش او نشسته بودیم ناگاه یک یهودی از یهودیان مدینه پیش عمر آمد که یهودیها خیال میکردند او از فرزندان هارون برادر موسیبن عمران علیهما السلام است تا آنکه ایستاد دربرابر عمر و گفت باو: ای امیر مومنان کدام یک شما داناتر به پیامبر شما و کتاب پیامبر شماست تا از او سئوال کنم از آنچه میخواهم پس عمر اشاره به علی علیه السلام کرد و گفت: این اعلم و داناتر به پیامبر ما وقرآن پیامبر ماست.یهودی گفت: آیا تو چنین هستی ای علی (ع): فرمود: به پرس از هر چه که میخواهی گفت من سئوال میکنم تو را از سه تا و سه تا ویکی علی علیه السلام فرمود و چرا نمیگوئی من میپرسم از تو از هفت چیز، یهودی گفت: از سه تای اول میپرسم اگر جواب درست
دادی از سه تای دیگر و یکی میپرسم و اگر جواب ندادی یا غلط جواب دادی دیگر سئوالی نمیکنم.علی علیه السلام باو فرمود: از کجا میدانی اگر پرسیدی و من تو را جواب دادم که خطا رفتم یا درست گفتم، گوید: پس یهودیدستی در آستین خود برد و کتاب کهنه ای بیرون آورد و گفت این کتاب میراث من از پدران و نیاکان من است با ملاء و دیکته موسی و خط هارون و در آن این خصال است که میخواهم از تو سئوال کنم، پس علی علیه السلام فرمود: قسم بخدااگر جواب درست بتو دادممسلمان میشوی یهودی بآنحضرت گفت: قسم بخدا اگر جواب درست دادی همین ساعت بدست تو مسلمان میشوم: علی علیه السلام
فرمود: سئوال کن یهودی گفت: خبر بده بمن از اول سنگی که بر روی زمین گذارده شد و از اول درختیکه روی زمین روئیده شد واول چشمه ای که روی زمین جاری گردید چه بود؟علی علیه السلام فرمود: ای یهودی بدرستیکه اول سنگی که بر روی زمین نهاده شد یهود خیال میکند که صخره و قله بیت المقدس بود و دروغ گفتند آن حجر الاسود بود که آدم آن را با خودش از بهشت بزمین آوردپس آنرا در رکن بیت الله الحرام قرارداد و مردمآن را لمس میکنند و او را میبوسند و با آن تجدید عهد و پیمان میکنند در میان خودشان و خدا، یهودی گفت: گواهی میدهم بخدا قسم که تو راست گفتی.علی علیه السلام باو فرمود: و اما اول درختیکه بر روی زمین روئیده شد یهود پنداشته که آن درخت زیتون بود و دروغ گفته و لیکن آن درخت خرمای نوعی است (خرمای عجوه) که آدم آنرا از بهشت با خود بزمین آورد و کاشت پس اصل همه خرماها از عجوه است، یهودی گفت شهادت میدهم بخدا که راست گفتی.فرمود: و اما اول چشمه ایکه بر روی زمین جاری شد یهود گمان کرده که آن چشمه ئی است که زیر صخره بیت المقدس است ودروغ پنداشته و لیکن آن چشمه حیات و آب زنده گیست که رفیق موسی (یوشع) ماهی نمک سود شور را فراموش کرد پیش آن وچون آب بماهی رسید زنده شد و در آب پرید و موسی و رفیقش عقب او را گرفتند تا بخضر رسیدند، پس یهودی گفت بخدا قسم که راست گفتی.علی علیه السلام فرمود:سئوال کن گفت: مرا خبر بده از منزل محمد که در کجای بهشت است علی علیه السلام فرمود: منزل محمداز بهشت، بهشت عدن در میان بهشتها است نزدیکترین بهشتها بعرش خدای رحمن عز وجل است، یهودی گفت شهادت میدهم بخداقسم که راست گفتی.علی علیه السلام فرمود: به پرس، گفت: خبر بده مرا از وصی محمد در اهلش چه اندازه میماند بعد از آنحضرت و آیا میمیرد یا کشته میشود، علی علیه السلام فرمود: ای یهودی سی سال بعد از او میماند و رنگین میشود این از این و اشاره کرد بسر و محاسن
مبارکش گوید:پس یهودی از جا پرید و گفت: شهادت میدهم ان لا اله الا الله و ان محمد رسول الله.حافظ عاصمی در زین الفتی در شرح سوره هل اتی نقل کرده و در حدیث افتاده است چنانچه میبینی و در آن تصریح عمر است براینکه علی علیه السلام اعلم امت است به پیامبر آن و کتاب او، و موسی صاحب الوشیعه میگوید: عمر اعلم امت است علی الاطلاق بعد از ابی بکر، و الانسان علی نفسه بصیره، و آدمی بر خودش بیناتر است.

الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 6، ص: 378

متن عربی

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 6، ص: 378

83- الخلیفة و یهودی مدنی

عن أبی الطفیل قال: شهدت الصلاة علی أبی بکر الصدّیق ثمّ اجتمعنا إلی عمر ابن الخطّاب فبایعناه و أقمنا أیّاماً نختلف إلی المسجد إلیه حتی أسموه أمیر المؤمنین، فبینما نحن عنده جلوس إذا أتاه یهودیّ من یهود المدینة- و هم یزعمون أنّه من ولد هارون أخی موسی بن عمران علیهما السلام- حتی وقف علی عمر فقال له: یا أمیر المؤمنین أیّکم أعلم بنبیّکم و بکتاب نبیّکم حتی أسأله عمّا أُرید؟

فأشار له عمر إلی علیّ بن أبی طالب فقال: هذا أعلم بنبیّنا و بکتاب نبیّنا.

قال الیهودیّ: أ کذاک أنت یا علیّ؟

قال: «سل عمّا ترید».

قال: إنّی سائلک عن ثلاث و ثلاث و واحدة؟

قال له علیّ: «و لِمَ لا تقول إنّی سائلک عن سبع؟»

قال له الیهودی: أسألک عن ثلاث فإن أصبت فیهنّ أسألک عن الواحدة، و إن أخطأت فی الثلاث الأُوَل لم أسألک عن شی ء.

و قال له علیّ: «و ما یدریک إذا سألتنی فأجبتک أخطأت أم أصبت؟».

قال: فضرب بیده علی کمّه فاستخرج کتاباً عتیقاً فقال: هذا کتاب ورثته عن آبائی و أجدادی بإملاء موسی و خطّ هارون، و فیه هذه الخصال التی أُرید أن أسألک عنها.

فقال علیّ: «و اللَّه علیک إن أجبتک فیهنّ بالصواب أن تسلم».

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 6، ص: 379

قال له: و اللَّه لئن أجبتنی فیهنّ بالصواب لأسلمنّ الساعة علی یدیک.

قال له علیّ: «سل».

قال: أخبرنی عن أوّل حجر وُضع علی وجه الأرض، و أخبرنی عن أوّل شجرة نبتت علی وجه الأرض، و أخبرنی عن أوّل عین نبعت علی وجه الأرض.

قال له علیّ: «یا یهودیّ إنّ أوّل حجر وُضع علی وجه الأرض فإنّ الیهود یزعمون أنّه صخرة بیت المقدس، و کذبوا، لکنّه الحجر الأسود نزل به آدم معه من الجنّة فوضعه فی رکن البیت، فالناس یمسحون به و یقبّلونه و یجدّدون العهد و المیثاق فیما بینهم و بین اللَّه».

قال الیهودی: أشهد باللَّه لقد صدقت.

قال له علیّ: «و أمّا أوّل شجرة نبتت علی وجه الأرض فإنّ الیهود یزعمون أنّها الزیتونة و کذبوا، و لکنّها نخلة العجوة نزل بها معه آدم من الجنة، فأصل التمر کلّه من العجوة».

قال له الیهودی: أشهد باللَّه لقد صدقت.

قال: «و أمّا أوّل عین نبعت علی وجه الأرض فإنّ الیهود یزعمون أنّها العین التی تحت صخرة بیت المقدس، و کذبوا، و لکنّها عین الحیاة التی نسی عندها صاحب موسی السمکة المالحة، فلمّا أصابها ماء العین عاشت و سمرت «1» فاتبعها موسی و صاحبه فأتیا الخضر».

فقال الیهودی: أشهد باللَّه لقد صدقت.

قال له علیّ: «سل».

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 6، ص: 380

قال: أخبرنی عن منزل محمد أین هو فی الجنة؟

قال علیّ: «و منزل محمد من الجنّة جنّة عدن فی وسط الجنّة أقربه من عرش الرحمن عزّ و جلّ».

قال الیهودی: أشهد باللَّه لقد صدقت.

قال له علیّ: «سل».

قال: أخبرنی عن وصیّ محمد فی أهله کم یعیش بعده و هل یموت أو یقتل؟

قال علیّ: «یا یهودیّ یعیش بعده ثلاثین سنة و یخضب هذه من هذه» و أشار إلی رأسه.

قال: فوثب الیهودیّ و قال: أشهد أن لا إله إلّا اللَّه و أنّ محمداً رسول اللَّه.

أخرجه الحافظ العاصمی فی زین الفتی فی شرح سورة هل أتی.

و فی الحدیث سقط کما تری، و فیه: نصّ عمر علی أنّ علیّا أعلم الأُمّة بنبیّها و بکتابه، و موسی الوشیعة یقول: عمر أعلم الأُمّة علی الإطلاق بعد أبی بکر، و الإنسان علی نفسه بصیرة.