سخنان پیامبر درباره عمار
این است رفتار خلیفه با مردی که قرآن درباره اش نازل گشته و گواهی داده است که دل بر ایمان آسوده داشته و شب تا بسحر با دعا و سجده و نماز بسر آورده و از صحنه رستاخیز بیمناک بوده است. نخستین مسلمانی که خانه خویش را مسجد ساخت و در آن به عبادت پرداخت «1»، مردی که پیامبر خدا (ص) بسیار زبان به ستایشش گشوده و بارها تأکید کرده مبادا کسی با او دشمنی ورزد یا به او اهانت و تحقیر روا دارد و دشنامش دهد. اصحاب متقدم پیامبر (ص) همواره او را بزرگ و گرامی میداشتند و کسی را که به او آزاری رساند یا او را بخشم آورد دشمن میشمردند. با اینهمه، چنان رفتار ناروائی با وی شده و او در برابر آن هیچ عکس العملی نشان نداده و جز به رضای خدا و پیامبرش کاری نکرده و همیشه مدافع حق بوده و دشمن ستیزه گر باطل و ناروا، و در این راه مقدس هیچ نیندیشیده که دیگران خوششان میآید یا بدشان. از نخستین روزهای زندگی خودش و پدر و مادرش چنین بوده اند و همواره خدا و پیامبر (ص) از آنان خشنود بوده است، چنانکه پیامبر اکرم (ص) بارها بر او آفرین خواند، و در حقش دعا فرموده و گفته است:
شکیبا باشید خانواده یاسر! جایگاهتان بهشت است «2»
خانواده یاسر! شما را مژده باد که جایگاهتان بهشت خواهد بود. «3»
خدایا! از خانواده یاسر در گذر، و قطعا در گذشته ای. «4»
در آنهنگام که آغاز نهضت اسلام بود بنی مخزوم عمار و پدر و مادرش- یاسر و سمیّه- را ظهر هر روزی که هوا بشدت گرم بود و خورشید میتابید بیرون آورده بر شن های داغ مکه می خواباندند و باینطریق آن خانواده مسلمان را شکنجه میدادند. پیامبر خدا (ص) بر آنان میگذشت و میفرمود: شکیبا باشید خانواده یاسر! جایگاهتان بهشت است. مقاومت کنید ای خانواده یاسر! زیرا قطعا سرانجامتان بهشت است. «1»
آری، عمار روزگار خویش را چنین گذرانده بود. از آغاز زندگی چنان بود تا بدست گروه تجاوز کار داخلی کشته شد. و این سرنوشت را پیامبر گرامی (ص) برایش پیشگوئی کرده و فرموده بود:
هان! ای پسر سمیه! تو را گروه تجاوز کار داخلی میکشد.
بعبارتی دیگر: عمار را گروه تجاوز کار داخلی میکشد، و قاتلش در آتش (دوزخ) خواهد بود.
یا: آوخ عمار! آوخ پسر سمیه که او را گروه تجاوز کار داخلی میکشد.
یا بعبارتی که معاویه نقل کرده: عمار را گروه تجاوز کار داخلی میکشد:
و بعبارتی که عثمان آورده: ترا گروه تجاوز کار داخلی میکشد، قاتل عمار در آتش خواهد بود.
و بعبارتی دیگر: عمار را گروه تجاوز کار منحرف از راه (اسلام) میکشد، و آخرین غذائی که در دنیا میخورد جرعه ای شیر است.
و بعبارتی که عمار نقل کرده است: دوست من (ص) بمن خبر داده که مرا گروه تجاوز کار داخلی میکشد، و آخرین غذایم جرعه ای شیر است.
و بعبارتی که حذیفه آورده: تو نخواهی مرد تا گروه تجاوز کار داخلی که از حق رو گردان باشد ترا بکشد، آخرین چیزی که در دنیا میخوری جرعه ای شیر است.
بعبارتی دیگر: آوخ عمار! او را گروه تجاوز کار داخلی میکشد، او آنها را به بهشت میخواند و آنها او را به دوزخ میخوانند.
بصورتی که انس نقل کرده: پسر سمیه را گروه تجاوز کار داخلی میکشد، قاتل و آن که اسلحه و جامه اش را بر میگیرد در آتش خواهند بود.
و بصورتی که عایشه آورده: خدایا! برکت خویش بر عمار فرو ریز.
افسوس بر پسر سمیه که ترا گروه تجاوز کار داخلی خواهد کشت، و آخرین غذائی که در دنیا میخوری جرعه ای شیر است.
بعبارتی دیگر: آه بر پسر سمیه! اینها نیستند که تو را میکشند. در حقیقت ترا گروه تجاوز کار داخلی میکشد.
این حدیث از طرق بسیار روایت شده و از حد تواتر در گذشته است، از جمله از طریق عثمان بن عفّان، عمرو بن عاص، معاویة بن ابی سفیان، حذیفة بن یمان، عبد اللّه بن عمر، خزیمة بن ثابت، کعب بن مالک، جابر بن عبد اللّه انصاری، عبد اللّه بن عباس، انس بن مالک، ابو هریره دوسی، عبد اللّه بن مسعود، ابی سعد، ابی امامه، ابی رافع، ابی قتاده، زید بن ابی اوفی، عمار یاسر، عبد اللّه بن ابی هذیل، ابی الیسر، زیاد بن فرد، جابر بن سمره، عبد اللّه بن عمرو عاص، ام سلمه، و عایشه «1».
تمجید و ستایشهای پیامبر گرامی درباره عمار یاسر
سخنانی که از رسولخدا (ص) در ستایش و تمجید عمار رسیده فراوان است. اینک گوهری چند از آن خرمن:
1- عبد اللّه بن عباس از پیامبر خدا (ص) نقل میکند که فرمود: عماراز سر تا قدمش آکنده از ایمان است، و ایمان به گوشت و خونش آمیخته است. «1»
2- ابن عساکر از طریق علی (ع) از پیامبر اکرم روایت میکند که فرمود:عمار، خدا از سر تا قدمش را به ایمان آمیخته است و ایمان را به گوشت و خونش آمیخته است، حق (اسلام) بهر سو بگراید او بهمان سوی خواهد گرائید، و برای آتش روا نباشد که چیزی از پیکرش را درگیرد «2».
3- «بزّار» از قول عایشه آورده است که درباره هر یک از اصحاب پیامبر خدا (ص) اگر بخواهم می توانم چیزی بگویم غیر از عمار. زیرا از پیامبر خدا (ص) شنیده ام که میفرمود: سراسر وجودش آکنده از ایمان است یا بعبارتی که ابو عمر آورده: «عمار تا پاشنه پایش آکنده از ایمان است» و بعبارتی دیگر «عمار یاسر از لاله گوشش تا پاشنه پایش آکنده از ایمان است.
این روایت را هیثمی در مجمع الزوائد آورده و میگوید: رجال سند این روایت رجال صحیح اند. «3» ابن ماجه از طریق علی ع روایت کرده است «4» ابن دیزیل و نسائی از طریق عمرو بن شرحبیل … «5» روایت کرده اند. عبد الرزاق و طبرانی و ابن جریر و ابن عساکر نیز نقل کرده اند و ابو عمر بسه شکل در استیعاب روایت نموده است «6»
4- ابن ماجه و ابو نعیم از طریق هانی بن هانی آورده اند که گفت:ما نزد علی (ع) بودیم که عمار وارد شد. علی (ع) به او گفت: خوش آمدی ای پاک منزه گشته! از پیامبر خدا (ص) شنیده ام که میفرمود: عمار سراسر وجودش از ایمان آکنده است. «1»
5- ابن سعد آورده است که عمار با حق است و حق با عمار، حق به هر سو به گراید عمار به همان سو خواهد گرائید، و قاتل عمار در آتش (دوزخ) خواهد بود «2»
طبرانی و بیهقی و حاکم نیشابوری از طریق ابن مسعود از پیامبر (ص) روایت کرده اند که هر گاه مردم اختلاف پیدا کردند پسر سمیه همراه حق خواهد بود. این روایت را ابن کثیر در تاریخش «3» و سیوطی در جامع الکبیر و کتاب دیگرش آورده است «4»
ابراهیم بن حسین بن دیزیل در شرح حال علی (ع) آورده است که مردی نزد ابن مسعود آمده پرسید: اگر آشوب داخلی رخ داد بنظر تو چه باید بکنم؟
گفت: باید به قرآن تمسک جوئی پرسید: اگر مردمی آمدند که «هر دو دسته در حال کشمکش» به قرآن دعوت میکردند در آنصورت چه کنم؟
جواب داد: من از پیامبر خدا (ص) شنیده ام که میفرمود: هر گاه مردم با هم اختلاف پیدا کردند پسر سمیه با حق خواهد بود «یعنی به جبهه ای بپیوندید که عمار یاسر در آن است».
ابو عمر در استیعاب از طریق حذیفه از پیامبر (ص) روایت کرده است که «پسر سمیه را داشته باشید، زیرا تا بمیرد حق را ترک نخواهد کرد.» یا
فرمود: «او بهر سو که حق بگراید می گراید» «1»
6- ابن ماجه از طریق عایشه از پیامبر (ص) روایت کرده که «عمار هر گاه دو کار به او عرضه و پیشنهاد شود محال است آن را که به هدایت نزدیکتر است انتخاب نکند» یا بعبارتی که احمد حنبل از طریق عبد اللّه بن مسعود نقل کرده «پسر سمیّه هرگز نشد که دو کار به او عرضه و پیشنهاد شود (یا میان دو کار مخیّر شود) و آن را که به هدایت و حق نزدیکتر است انتخاب نکند»، و بعبارتی دیگر از طریق عایشه: «اگر میان دو کار مخیّر شود حتما آن را که به هدایت و حق نزدیکتر است انتخاب میکند.» و بصورتی که ترمذی روایت کرده: «عمّار نشد که میان دو کار مخیر شود و آن را که به هدایت و حق نزدیکتر است انتخاب نکند «2»».
7- ترمذی از قول علی (ع) نقل میکند که فرمود: «عمار از پیامبر (ص) اجازه ورود خواست. فرمود: او را بدرون آورید. خوش آمدی ای پاک منزه گشته!» «3» همین را طبرانی و ابن شیبه و احمد حنبل «4» و بخاری «5» و ابن جریر طبری و حاکم نیشابوری و شاشی و سعید بن منصور و ابو نعیم «6» و بغوی «7» و ابو عمر «8»
و ابن ماجه «1» و ابن کثیر «2» و ابن دیبع «3» و عراقی «4» و سیوطی «5» روایت کرده اند.
8- از انس بن مالک از پیامبر (ص) روایت شده است که «بهشت مشتاق چهار تن است: علی بن ابیطالب، عمار یاسر، سلمان فارسی و مقداد.»
بعبارتی که ترمذی و حاکم نیشابوری و ابن عساکر آورده اند: «بهشت مشتاق سه نفر است: علی و عمار و سلمان.»
یا بصورتی که ابن عساکر آورده: «بهشت مشتاق سه نفر است:مشتاق علی و عمّار و بلال» «6»
9- (بزّار) از طریق علی (ع) از پیامبر (ص) روایت کرده است که «خون عمار و گوشتش بر آتش حرام است که بسوزاند» یا بطوریکه ابن عساکر آورده:
«خون عمار و گوشتش بر آتش حرام است که آنرا بخورد یا متعرض شود» «7»
10- ابن هشام از پیامبر گرامی (ص) روایت میکند که فرمود: «آنها را چه نسبتی است با عمار؟! او آنها را به بهشت می خواند و آنها او را به دوزخ …» «8» ابن ابی الحدید و ابن کثیر همین روایت را باین عبارت آورده اند:
«قریش را چه نسبتی است با عمار؟! او آنها را به بهشت می خواند و آنها او
را به دوزخ، قاتل عمّار و کسی که اسلحه و جامه اش را بر گیرد در دوزخ خواهد بود» «1».
11- طبرانی و ابن عساکر از طریق عایشه روایت کرده اند که «پیامبر فرمود: با انسان که لباسی جز دو جامه کهنه ندارد و اگر بقسم از خدا چیزی بطلبد حتما به او خواهد بخشید و از آنجمله عمار بن یاسر است» «2».
12- احمد حنبل از طریق خالد بن ولید از پیامبر اکرم (ص) روایت کرده که «هر کس با عمار دشمنی کند خدا با او دشمنی خواهد کرد، و هر که نسبت به عمار کینه بورزد خدا با او کینه خواهد ورزید) حاکم نیشابوری و ذهبی و هیثمی این حدیث را صحیح شمرده اند.
باین صورت هم آمده که «هر کس به عمار دشنام دهد خدا او را دشنام خواهد داد و هر که با عمار کینه بورزد خدا با او کینه خواهد ورزید، و هر که عمار را نادان شمارد خدا او را نادان خواهد شمرد» و این را حاکم و ذهبی صحیح شمرده اند.
و این صورت دیگری از آن است: «هر کس به عمار دشنام دهد خدا او را دشنام خواهد داد و هر که با عمار دشمنی ورزد خدا با او دشمنی خواهد ورزید» و این را حاکم و ذهبی صحیح شمرده اند.
احمد حنبل باین عبارت نقل کرده است: «هر که با عمار دشمنی ورزد خدای عزّ و جلّ با او دشمنی خواهد ورزید، و هر که نسبت به وی کینه بورزد خدای عزّ و جلّ با او کینه میورزد، و هر که او را دشنام دهد خدای عزّ و جلّ او را دشنام خواهد داد.»
حاکم نیشابوری و ابن نجار و ابن عساکر و طبرانی با عباراتی مشابه روایت کرده اند. و جمعی کثیر از حدیثدانان و اساتید فن حدیث آن را آورده اند «1».
13- از حذیفه «صحابی معروف پیامبر (ص) روایت شده که (از او پرسیدند: حالا که عثمان کشته شده چکار کنیم؟ جواب داد: با عمار باشید.
گفتند: عمار از علی (علیه السّلام) جدا نمیشود. گفت: حسد بیش از هر چیز انسان را نابود میسازد، و حقیقت این است که نزدیکی عمار با علی سبب میشود که شما از عمار دوری کنید. در حالیکه بخدا قسم علی آنقدر بر عمار برتری دارد که ابر از خاک فاصله دارد، عمّار از نیکان است) «2»
14- عبد اللّه بن جفعر (طیار) میگوید: «کسی را ندیده ام که مثل عمار یاسر و محمد بن ابی بکر دوست نداشته باشد که حتی یک لحظه در برابر خدا نافرمانی نماید و بقدر یک مو از راه حق انحراف پیدا کند» «3»
15- ابشیهی در کتاب (مستطرف) از پیامبر (ص) روایت میکند: «در جنگ احد جبرئیل بخدمت پیامبر (ص) فرود آمد (و درباره یارانش می پرسید)، تا رسید به این سؤال: این که در برابرت از تو دفاع و پاسداری میکند کیست؟
فرمود: عمار یاسر است. گفت: او را به بهشت مژده بده! آتش بر عمار حرام گشته است» «4»
الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 9، ص: 43
الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 9، ص: 35