سرپرستى امور حج به دو قسمت تقسیم میشود: گاه رهبرى کاروان منظور است و گاه اقامه مناسک حج. رهبرى کاروان نیازمند سیاست و کفایت و تدبیر است و رئیس کاروان باید مردى فرمانروا، صاحب نظر، شجاع، با ابهت و کاردان باشد تا بتواند از عهده وظائف دهگانه خود برآید:
1- گرد آوردن همگان و جلوگیرى از تشتت و پراکندگى که مایه هلاکت اموال و جانهاست.
2- تقسیم بندى گروهها، براى حرکت و فرود، تا موجب درگیرى و گمراهى از راه و مقصد نگردد.
3- کاروان را با نرمى و هموارى حرکت دهد که ضعیفان، درمانده نشوند، و آنها که احیانا عقب ماندهاند، یاوه نشوند، از اینروست که پیامبر فرمود: «امیر کاروان کسى است که از همگان ضعیفتر است» یعنى آنکه چارپایش کند و ناتوان است دیگران باید در حرکت و فرود تابع او باشند و جانب او را رعایت کنند.
4- شاهراه امن و پر نعمت را براى حرکت کاروان در نظر داشته باشد و از راه خشک و سنگلاخ بپرهیزد.
5- اگر آب کمیاب باشد، قبلا در تهیه آن باشد و اگر چراگاه کم است، در فکر علوفه چارپایان.
6- هر گاه در منزلى فرود آیند، با اعوان خود، بمراقبت و پاسبانى قیام کند و چون براه افتند، گرداگرد آنان بچرخد تا از شر سارقان و طراران در امان مانند.
7- اگر راهزنان راه کاروان را ببندند، با تمام امکانات خود، مقابله کند، اگر میتواند با نبرد و قتال، و اگر نه با بذل اموال، راه کاروان را باز کند که حجاج از وظائف و اعمال حج عقب نمانند، البته بذل اموال، در صورتى است که حجاج از جان و دل بپذیرند، زیرا در این گونه موارد، بذل اموال واجب نیست.
8- در نزاع و درگیرى، میان افراد کاروان وساطت کند تا صلح و صفا برقرار گردد، و اگر مجاز نیست، بدون رضایت آنان داورى ننماید، و در صورتى که مجاز باشد یعنى اهلیت داورى داشته و فرمان لازم صدور یافته باشد، میتواند شخصا داورى کند، و اگر به شهرى وارد شوند که حاکم شرع در آن مستقر است، میتواند داورى را بدو محول کند.
9- ستمگران را بجاى خود بنشاند و خطاکاران را ادب کند، و جز در صورتى که مجاز باشد و از اهل اجتهاد، حدود الهى را اجرا نکند.
10- مراقب وقت و هنگام باشد که به موقع مناسک حج را دریابند، و حتى- المقدور، محتاج به سرعت و تاختن نشوند که باعث رنج و خستگى خواهد بود. و موقعى که به میقات رسیدند به حد کافى فرصت دهد که بانجام واجبات و مستحبات احرام موفق شوند.
اما اقامه حج و بپاداشتن مناسک آن:
کسى که متصدى این کار میشود، و او را امیر الحاج گویند، بمنزله امام جماعت است در نمازهاى روزانه، و علاوه بر شرائطى که در امام جماعت معتبر است، بایستى به احکام و مناسک حج مطلع باشد و وقت و هنگام آنرا بشناسد. دوره این سرپرستى و نظارت، فقط 7 روز است که از نماز ظهر روز هفتم ذیحجه شروع و روز 13 خاتمه مییابد.
امیر الحاج، پنج وظیفه قطعى دارد و یک وظیفه ششم که در لزوم آن اختلاف شده:
1- اعلام کردن به مردم که روز احرام و حرکت براى درک مشاعر چه روزى است تا همگان تابع او باشند و به راه و روش او اقتدا کنند.
2- مناسک و اعمال حج را با همان ترتیبى که در شرع مقرر شده، چه بر وجه استحباب و یا بر وجه لزوم، یادآور شده عملى سازد تا دیگرانهم از او پیروى نمایند.
3- توقف در عرفات و مشاعر و منى از حد لازم تجاوز نکند، بموقع معین کوچ کند تا دیگران هم بمتابعت کوچ نمایند.
4- راهنمائى حجاج که در ارکان وظائف از او پیروى کنند، و به راز و نیازى که با خالق کعبه دارد، توجه کرده آمین گویند.
5- امامت در نمازهاى یومیه.
6- قضاوت و داورى در میان حجاج و اجراء کیفر از قبیل حد و «تعزیر»، که مورد اختلاف مذاهب است.
شریف رضى، از دوران جوانى، تا اواخر زندگى، عهدهدار این مقام منیع بود چه در زمان پدر بزرگوارش به عنوان یار و معین یا نیابت، و چه بطور استقلال از سال 380 هجرى، و در این پست، خدمات عظیمى انجام داده که در تاریخ ثبت شده و یاد او را جاویدان ساخته است.
ابو القاسم، ابن فهد هاشمى در کتاب «اتحاف الورى باخبار القرى» ضمن حوادث سال 389 مینویسد: در این سال، شریف مرتضى و شریف رضى به حج مشرف شدند، در راه حج، ابن جراح طائى، آن دو را متوقف ساخت. نه هزار دینار از مال خود بدو عطا کردند، تا خود را بمراسم حج برسانند.
الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج4، ص: 286