اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۱۷ آذر ۱۴۰۳

شراب یک شهر، سرکه شده است

متن فارسی

«داود بن بدر حسینی» متوفی 881 در بعضی نواحی «قدس» بزرگ شد. که مردم آنجا همه نصاری بودند و مسلمانی جز شیخ و خاندانش در آنجا یافت نمی شد. شغل همه اهالی، فشردن انگور و فروختن آن بود و این بر او خیلی دشوار بود. به سبب همین کار، متوجه مراقبت شد تا آنکه همه انگورهایشان سرکه و آب شد و در نتیجه اهالی از این عمل عاجز شده و از آنجا کوچیدند و جز شیخ و اطرافیانش کسی آنجا نماند .
 «امینی» گوید: نظر شما درباره جماعتی که شغلی جز تهیه عصاره انگور و فروش آن ندارند، چیست؟ آیا فقط این حرفه، اهالی آنها را از دیگر حرفه ها می تواند بی نیاز کند؟ و آیا حرفه نصاری منحصر به این کار بوده و هیچ کسی حرفه دیگری نداشته است؟ و آیا خود شیخ و خاندانش می خواستند بقیه حرفه هایی را که مردم عالم بدان نیازمندند بعهده بگیرند؟

(الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب ج 11 ص 241)

                       

متن عربی

88- خمر بلدة صارت خلّا

نشأ داود بن بدر الحسینی المتوفّی (881) بشرافات من أعمال القدس، و کان أهلها کلّهم نصاری لیس فیهم مسلمٌ إلّا الشیخ و أهل بیته، و کانت حرف أهل القریة

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 11، ص: 241

عصر العنب و بیعه فشقَّ ذلک علیه، فتوجّه بسببهم فصار کلّ شی ء عملوه خلّا و ماءً و عجزوا فارتحلوا منها، و لم یبق فیها إلّا الشیخ و جماعته «1».

قال الأمینی: ما ظنّک ببیئة لم تکن فیها حرفة إلّا عصر العنب و بیعه؟ و کیف کانت تغنی هذه الحرفة أهل تلک القریة عن سائر المکاسب؟ و هل تنحصر حرفة النصاری بعصر العنب و بیعه، و لا یوجد منهم ذو حرفة أخری؟ و هل کان الشیخ و أهل بیته یدیرون کلّ تلکم المکاسب و المهن التی تحتاج إلیها کلّ جامعة بشریّة؟