تقى الدین ابو محمد حسن بن على بن داود حلّى که او برترى و نبوغى در فقه و حدیث و رجال و عربیت و در عدوم متفرّقه داشت و دو نفر درباره او اختلاف نداشتند که وى از نوادر و مردان کمیاب و بینظیر این طایفه رستگار و از دانشمندان معروف ایشان بوده و علماء او را در کتب رجال و اجازات خود بهر نکوئى ستودهاند هر چند که بعضى از دانشمندان در مقدار کتاب رجال او که معروف است برجال ابن داود سخنى گفته است: پس بعضى (مانند شیخ حسین بن عبد الصمد پدر شیخنا البهائى) که اعتماد کننده بر آن است براى توجیه کردن آن هم حاضر است و بعضیکه (مانند شیخ عبد اللّه شوشترى) نهایت اعراض را آنان کردهاند لکن بهترین کارها میانه رویست و آن نظریه بیشتر علماء ما میباشد که کتاب او هم مانند غیر آن از اصول و ریشههاى علم رجال است که بر آن اعتماد شده و گاهى هم انتقاد شده است. و امّا شعرا او را پس حقیقتا نظم آنرا بنهایت خوبى زمانى بعد ازمان تعریف کردهاند.
وى در پنجم جمادى دوّم سال 647 در حلّه بدنیا آمد و دانش را از سید ابو الفضایل احمد بن طاووس حلّى متوفى 673 فرا گرفته و از او روایت نموده و از عدّهاى دیگر از بزرگان امامیه روایت میکند که از ایشانست:
1- محقق نجم الدین جعفر بن حسن حلّى متوفى 676 و او یکى از اساتید قرائت اوست.
2- شیخ نجیب الدین ابو زکریا یحى بن سعید حلّى پسر عموى محقق یاد شده متوفى 689.
3- فیلسوف بزرگ خواجه نصیر الدین طوسى متوفى 672.
4- سید غیاث الدین عبد الکریم بن سید ابو الفضائل احمد بن طاووس حلّى یاد شده متوفى 693.
5- شیخ سدید الدین یوسف بن على بن مطهر حلى پدر علّامه حلى.
6- شیخ مفید الدین محمد بن جهیم (جهم) اسدى که او را ابن داود در رجالش از اساتیدش شمرده است.
شاگردان و راویان از او
1- شیخ رضى الدین ابو الحسن احمد مزیدى حلّى متوفى 757.
2- سید ابو عبد الله محمد بن قاسم دیباجى حلى مشهور به ابن معّیه متوفى 776.
3- شیخ زین الدین على بن طراد مطار آبادى متوفى در حله در سال 754
نامبرده در کتاب رجالش براى خود تألیفات گرانقدرى یاد کرده که ما در زیر یاد میکنیم:
(1) تحفه سعد (2) عده الناسک در قضاء مناسک منظوم
(3) تکلمه المعتبر (4) المقتصر از مختصر
(5) اللؤلؤ در خلاف اصحاب امامیه (6) کتاب الدرج
(7) کتاب الرایع (8) خریدة الزهراء در عقیده غرّاء
(9) البغیة در قضایا (10) کتابى در فقه
(11) الدّر الثعین در اصول دین (12) کتاب النکت
(13) مختصر (14) ایضاح
(15) مختصر الاسرار (16) الغریبة در نحو
(17) حروف العجم (18) لمعه در نماز
(19) حل الاشکال در عقد الاشکال (20) تحصیل المنافع
(21) الاکلیل در عروض
(22) احکام القضیه در احکام القضیه (23) خلاف المذاهب
(24) الرائض در فرائض
(25) شرح قصیده (26) الساوى در عروض
(27) اصول دین (28) قرة عین الخلیل در شرح نظم الجلیل ابن حاجب در عروض.
(29) الجوهرة در نظم تبصره.
از وفات صاحب ترجمه (ابن داود) مطّلع نشدم فقط میدانم که از کتاب رجالش در سال 757 فارغ شده است در حالیکه از عمرش شصت سال گذشته بود و صاحب (ریاض العلماء) (مرحوم میرزا عبد الله افندى) نسخهاى از کتاب (الفصیح) بخط شاعر ترجمه شده ما دیده که در آخرش بوده، نوشت آنرا مملوک حقیقى او حسن بن على بن داود که خدا بیامرزد او را در سیزدهم ماه رمضان المبارک سال 741 در حالیکه سپاسگذار و صلوات فرستنده و استغفار کننده بود پس در سال 741 زنده و 94 سال از عمرش گذشته بود.
و از اشعار ترجمه شده ابیاتى در مرثیه شیخ شمس الدین محفوظ بن و شاح حلى در جلد 5 صفحه 442 گذشت.
الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج6، ص: 15