قاضى شرف الدین حسن پسر قاضى جمال الدین على پسر جابر پسر صلاح پسر احمد پسر ناحى پسر احمد پسر عمر پسر حنظل پسر مطهر پسر على هبلى «2» خولانى یمن صنعانى، یکى از بزرگان و ادباى مشهور یمن بود. دانشمندى نویسنده و شاعر بود. دیوانى بنام «قلائد الجواهر» دارد و در «نسمة السحر» چنین آمده که: یمن از آغاز تاریخ تا ولادت این شاعر، شاعرى تواناتر از او ندیده. و از آثار نثرى او تقریظى است که بر کتاب «سمط اللئالى» تألیف سید ابو الحسن «1» اسمعیل پسر محمّد نگاشته است.
از اشعار اوست:
قامت و اندامى که نیزههاى بلند و باریک در پیش او شرم میدارند، و با قامت او، قیامت عاشقان و شیفتگانش برپا میشود، آنجا که چهره بگشاید و چشم اندازش نمایان شود.
این شاعر، در سن جوانى، در ماه صفر سال 1079 در صنعا درگذشت. پدرش و دیگران او را رثا گفتهاند.
صاحب «خلاصة الاثر» از او یاد کرده، و درج 2 ص 30 کتاب خود او را ستوده و بسیارى از اشعارش را نقل کرده است. از آن جمله ابیات زیر است:
آن نخست بار که بار سفر به این جهان بستیم، از هر جا که آمدیم، بزودى بدانجا خواهیم شتافت.
– مردم این جهان، به شتاب، به دار بقا رهسپار گشتهاند، و ما هم بدنبال ایشان کوچ خواهیم کرد.
– این جهان منزلگه ما نیست، منزلگاه راستین ما آخرت است.
– تو که ما را از گردش زمانه بر حذر میدارى، کاشکى که گوش شنوا و خرد پذیرا داشتم.
– آدمى در این دنیا، آرزوهاى طولانى در سر میپروراند، و حال آنکه مرگ به سراغ همین انسان آرزومند میآید.
– دنیا انسان را از طاعت سازنده باز میدارد، و خدا هرگز از کردار انسانى غفلت ندارد.
– اى دوست، این زندگى جاى عیش و لذت نیست. تو چه میدانى که مرگ چه وقت فرا میرسد؟
– مرگ، یکایک دوستان را از جمع یاران فرا میخواند، و آنان نیز یکایک پاسخ مثبت میدهند.
– اى انسان نادان که در معاش تلاش میورزى، و خوردن و آشامیدنت دلگرم داشته است.
– اى انسانى که بر جمع مال حریصى، آرام باش که فردا از حساب مال سؤال خواهى شد.
– بر زوال مال و خواسته و بر آنچه گذشته، تأسف مکن که سرنوشت، آینده است.
– فرداى قیامت، در برابر آن داورى که به عدالت حکم خواهد راند و هرگز خطا نمیکند، چه میتوانیم گفت؟
– آن روز که همه گویندگان فصیح و رسا سخن، در موقف سؤال، لال و ناتوان خواهند بود، ما در پیشگاه خدا چه خواهیم گفت؟
– هرگاه از گفتهها و کردار، در آنروز از ما سؤال شود.
– هیچ عالمى، با علم خود، نمیتواند آنجا راه رستگارى جوید.
– فقط این اعمال ما است که راه منحصر بفرد رهایى و رستگارى است.
و ابیات زیر را که در آن جناس کامل بکار رفته، چنین آورده است:
– از اینهمه گناهان که اندوختهاى، دست نگهدار. تو بر تحمل آتش جهنم توانائى ندارى.
– آیا میپسندى که فرداى قیامت، بدون ذخیره علم و تقوى با خداى بزرگ دیدار کنى؟
الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج11، ص: 403