اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۴ مهر ۱۴۰۲

شیعه واقعی، به خلفا دشنام نمی‌دهد

متن فارسی

“ابو عمرو زاهد ” از ” علی بن محمد بن صائغ ” و او از پدرش روایت کرده اند که گفت: حسین را دیدم که وارد حضور معاویه شد، در حالی که روز جمعه بود و معاویه بر منبر خطبه می خواند. مردی از اصحاب گفت: ای امیر المومنین، اجازت ده که حسین نیز بالای منبر برود. معاویه گفت: وای بر تو، بگذار که افتخار کنم آنگاه خدا را حمد و سپاس گفت. سپس اظهار داشت: ای ابو عبدالله، تو را به خدا سوگند می دهم که بگویی که آیا من زائر بطحاء مکه نیستم؟ جواب داد: آری، به خدائی که جدم را بشارت دهنده بر حق فرستاده است. سپس گفت: “تو را به خدا ای ابو عبدالله، بگو ببینم آیا من خال المومنین (دائی مومنان) نیستم؟ گفت: “آری به خدایی که جدم را به پیغمبری برانگیخته است، سپس پرسید: تو را به خدا آیا من کاتب وحی نبودم؟ گفت: آری به خدایی که جدم را فرستاد تا مردم را بیم دهد. آنگاه معاویه از منبر پائین آمد و حسین بن علی بالای منبر رفت و خدا را به ستایش هایی که هیچ یک از گذشتگان و آیندگان نمی توانست، بستود. سپس گفت: پدرم از جدم و او از جبرئیل و او از خدای تعالی روایت کرده که در زیر ستون عرش ورق کبودی است که بر آن چنین نوشته است: خدایی جز خدای یگانه نیست، محمد پیامبر خدا است، ای شیعیان آل محمد در قیامت کسی از شما که لا اله الا الله می گوید، نمی آید مگر آنکه خدایش وارد بهشت می کند. معاویه گفت: تو را به خدا سوگند ای ابو عبدالله، شیعیان آل محمد چه کسانی هستند؟ گفت: کسانی هستند که شیخین (ابو بکر و عمر) را دشنام نگویند و عثمان را دشنام نگویند و پدرم را دشنام نگویند و تو را نیز ای معاویه دشنام نگویند. ” این روایت را ” ابن عساکر ” در تاریخ ” خود 312 و 313 آورده گفته: این حدیث منکری است که اسنادش به حسین نمی پیوندد. “

“امینی” می گوید: آیا تعجب آور نیست از حافظ حدیثی که با اینکه حدیث منکر غیر مسند است، باز آن را روایت می کند؟ آیا “ابو عمر زاهد محمد بن عبد الواحد” همان دروغ زن کذابی نیست که در فضائل “معاویه ” بابی آورده و از راویان این حدیث دروغ نیز بوده است؟ آیا در راویان این حدیث “علی بن محمد صائغ” همان کسی نیست که “خطیب” در “تاریخ” خود 222:3 آن را جدا ضعیف شمرده است؟ آیا این “حافظ” نیست که می گوید: “علی بن محمد صائغ ” کسی است که “ابو محمد جرجانی” متوفی 374 از او روایت می کند و این هم از “مالک” متوفی 179 با یک واسطه نقل می کند، بنابر این پدرش از “امام حسین” سبط پیغمبر صلی الله علیه و اله که به سال 60 شهادت یافته، چگونه ممکن است که او “معاویه” را درک کرده و در خطبه اش حاضر شود؟ چرا الفاظ این روایت، صحت آن را رد نکند؟ آیا چنین روایتی، با آن روایاتی که از حدیث ثابت و صحیح رسول الله صلی الله علیه و اله پیش از این آوردیم، می توان یک جا جمع و مقایسه کرد، یا با روایاتی که در کتابی یا از شخصی نقل شده برابر دانست و آیا آن مطالبی که در سیره “معاویه” در طول حیات خودش با “علی” علیه السلام آمده، می تواند به نفع او باشد؟ بخوانید و داوری کنید.

(الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب  ج 11 ص 103 -104)

متن عربی

 15- قال أبو عمرو الزاهد: أخبرنی علیّ بن محمد بن الصائغ عن أبیه أنّه قال: رأیت الحسین و قد وفد على معاویة زائراً، فأتاه فی یوم جمعة و هو قائمٌ على المنبر خطیباً، فقال له رجلٌ من القوم: یا أمیر المؤمنین ائذن للحسین یصعد المنبر، فقال له معاویة: ویلک دعنی أفتخر، فحمد اللَّه و أثنى علیه ثم قال: سألتک باللَّه یا أبا عبد اللَّه ألیس أنا ابن بطحاء مکة؟ فقال: إی و الذی بعث جدّی بالحقِّ بشیراً. ثم قال: سألتک باللَّه یا أبا عبد اللَّه ألیس أنا خال المؤمنین؟ فقال: إی و الذی بعث جدّی نبیّا، ثم قال: سألتک باللَّه یا أبا عبد اللَّه ألیس أنا کاتب الوحی؟ فقال: إی و الذی بعث جدّی نذیراً. ثم نزل معاویة و صعد الحسین بن علیّ فحمد اللَّه بمحامد لم یحمده الأوّلون و الآخرون بمثلها ثم قال: حدّثنی أبی عن جدّی عن جبریل عن اللَّه تعالى: أنَّ تحت قائمة کرسیِّ العرش ورقة آس خضراء مکتوب علیها: لا إله إلّا اللَّه، محمد رسول اللَّه، یا شیعة آل محمد لا یأتی أحدکم یوم القیامة یقول: لا إله إلّا اللَّه إلّا أدخله اللَّه الجنّة، فقال له معاویة: سألتک باللَّه یا أبا عبد اللَّه من شیعة آل محمد؟ فقال: الذین لا یشتمون الشیخین أبا بکر و عمر، و لا یشتمون عثمان، و لا یشتمون أبی، و لا یشتمونک یا معاویة!

أخرجه ابن عساکر فی تاریخه «2» (4/312، 313) و قال: هذا حدیثٌ منکرٌ و لا أرى إسناده متّصلًا إلى الحسین.

قال الأمینی: ألا تعجب من حافظ یروی مثل هذا الحدیث و یراه منکراً غیر مسند؟ ألیس فی إسناده أبو عمرو الزاهد محمد بن عبد الواحد الذی ألّف من الأکاذیب جزءاً فی فضائل معاویة و منها هذه الأُکذوبة الفاحشة؟ ألیس فیه علیّ بن محمد الصائغ الذی قال [عنه‏] الخطیب فی تاریخه (3/222): ضعیفٌ جدّا؟ ألا یقول

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏11، ص: 104

الحافظ: إنَّ علیّ بن محمد الصائغ الذی یروی عنه أبو أحمد الجرجانی المتوفّى (374) الذی یروی عن مالک المتوفّى (179) بواسطة کیف یروی أبوه عن الحسین السبط علیه السلام الشهید سنة (60)؟! و کیف یُعقل إدراکه معاویة و حضوره فی خطبته؟!

و هل لا یأبى لفظ الروایة صحّتها؟ هل تجتمع هی مع ما أسلفناه من حدیث رسول اللَّه الثابت الصحیح، و من حدیث أمیر المؤمنین و الحسن السبط و من حدیث الحسین السبط نفسه، و مع ما ثبت عنهم من کتاب أو مقال فی الرجل؟ و هل یساعدها ما کان من سیرة معاویة فی علیّ أمیر المؤمنین طیلة حیاته؟ أقرأ و احکم.