پاره ای از روایات جعلی در فضیلت عثمان
ابونعیم از طریق زکریا بن یحیی المقری از ابن عمر روایت می کند که ” پیامبر خدا (ص) فرمود: عثمان پرشرم ترین و بزرگوارترین فرد امت من است .
امت محمد (ص) ! اگر عثمان پر شرم ترین و بزرگوارترین فردش باشد چه ارزش و اهمیت و قدری خواهد داشت ؟ عثمانی که بخاطر گناهان و رسوائی هایش به دست اصحاب عادل و راست رو و سرآمد شخصیت های امت اسلامی به قتل رسید، زاده شجره ای که در قرآن” ملعونه ” لقب یافته، فرزند ابی العاص که پیامبر (ص) طبق حدیث ” صحیح ” و درستی درباره اش گفته هر گاه فرزندانش به سی مرد برسند مال خدا (یا درآمد و اموال عمومی) را در انحصار خویش درآورده در میان خویش دست به دست می گردانند و بندگان خدا را برده خویش می سازند و دینش را غش دار می نمایند. و در دوره حکومت عثمان – که خود رئیس و یک تن از ایشان بود – شماره شان به سی رسید، چنانکه اشاره رفت و سخن ابوذر که آنها را تحت نظر داشت در این خصوص آوردیم. مگر ممکن است از این خانواده موصوف فرزندی جز از قماش خودش بزاید؟ باور کردنی است که پیامبر (ص) از میان همه اصحابش این حدیث را فقط به گوش پسر عمر خوانده باشد؟ یا می توان تصور کرد در جمع آنان اعلام داشته ولی گوششان کر بوده یا نشنیده گرفته اند یا شنیده و همان روز فراموش کرده اند؟ یا به خاطر سپرده اند اما روزی که نعش پر شرم ترین و بزرگوارترین فرد امت را سه روز در محل زباله رها کرده و دفن نکردند از یاد برده اند ، آن زمان که عده ای شبانه دفنش کردند و بدون غسل و کفن و بی آنکه نماز میت بر او بخوانند، و آن هنگام که جنازه اش را سنگباران کرده یکی از دنده هایش را شکستند و در گورستان یهودیان به خاک سپردند و از ترس اینکه گورش را بیابند و بشکافند هیچ سنگ و نشانه ای بر آن ننهادند. بعلاوه، سند روایت درست و اساسی نیست، زیرا ” زکریا بن یحیی ” در آن است و او ” ضعیف ” است و شیخ و استادش در بیان سند و متن به خطا می رفته و در احادیث بسیاری دچار اشتباه گشته است، و بسیار حدیث غریب و بیگانه از ذهن آورده و بسیار که هیچکس جز او روایت نه نموده است.
( الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب ج 9 ص 396 )