اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۳ مهر ۱۴۰۲

علت نامگذاری حضرت زهرا(س) به فاطمه(س)

متن فارسی

قسطلانی در «المواهب» و زرقانی در شرح آن 3/203 گوید: چنانچه از ابن مسعود روایت شده است (اینکه فاطمه را فاطمه نامیدند) از طریق الهام از خدا به رسولش بوده، اگر تولد او قبل از زمان نبوت باشد و از طریق وحی بوده اگر تولدش بعد از آن صورت گرفته باشد، زیرا خدا او و ذریه او را روز قیامت از آتش باز گرفته است.
«فطمها» از فطم یعنی منع و فطم الصبی از همان معنا گرفته شده (یعنی کودک را از شیر باز گرفتن)، اما نسبت به خود فاطمه (ع) و دو فرزندش (ع)، این بازگیری از آتش، به طور مطلق است و اما نسبت به دیگر فرزندان او آنچه از آنان جلوگیری شده، جاودان بودن در آتش است و این امر مانع آن نیست که برخی به خاطر تطهیر در آتش داخل شوند. و این امر بشارتی به اهل بیت پیامبر (ص) است که آنها همه با مسلمانی، بدرود زندگی گویند و هیچ کدام از آنها سرانجام کارشان به کفر منتهی نشود، شبیه آنچه شریف «سمهودی» در روایت شفاعت نسبت به کسانی که در مدینه بمیرند، گفته است با اینکه عقیده به شفاعت برای هر کس مسلمان بمیرد، قطعی است یا بگوئیم خداوند برای احترام فاطمه (ع) گنهکاران را خواهد آمرزید و آنان را موفق به توبه نصوح (بدون بازگشت بگناه) خواهد کرد. و تا هنگام مرگ هم که باشد، توبه آنها را می پذیرد (این روایت را حافظ دمشقی یعنی ابن عساکر نقل کرده است).
و غسّانی و خطیب روایت کرده اند (و گوید: در اسناد آن افراد مجهول هستند) که: فاطمه را به این دلیل فاطمه خوانده اند، که خداوند او را و دوستانش را از آتش قطع کرده است.
و در این روایت مژده عمومی برای هر مسلمانی است که او را دوست دارد و تأویلاتی که در بالا ذکر شد در این روایت نیز هست و اما روایتی که ابو نعیم و خطیب نقل کرده اند که از علی بن موسی الرضا (ع) پرسیدند از حدیث:
ان فاطمة احصنت فرجها فحرمها اللّه و ذریتها علی النار.
«فاطمه که اندامش را حفظ کرد، خداوند او و فرزندانش را بر آتش حرام ساخت».
پس او فرمود: مقصود از ذریه، حسن و حسین (ع) است. و آنچه اخباریین از آن حضرت نقل کرده اند که برادرش زید را توبیخ کرده، که چرا بر مامون خروج نموده است و فرموده.
تو به رسول خدا چه خواهی گفت؟
آیا تو را مغرور ساخت آنچه فرمود: ان فاطمة احصنت … تا آخر، بدانکه این حدیث مخصوص کسی است که از شکم فاطمه خارج شده باشد نه برای من و تو.
بخدا سوگند! به این مقام نرسیدند مگر به وسیله طاعت خدا و تو اگر بخواهی با معصیت خداوند به همان مقامی برسی که آنان به وسیله طاعتش بدان مقام رسیده اند، پس باید تو نزد خدا از آنها گرامی تر بوده باشی!، این سخنان همه از باب تواضع است و ترغیب به اطاعت. و مغرور نشدن به فضائل، هر چند فضائل بسیار هم باشد، چنانکه اصحاب پیغمبر (ص) که قطعا اهل بهشت بودند به نهایت درجه خوف و مراقبت بسر می بردند، و گرنه لفظ «ذریه» در زبان عرب مخصوص به کسی نیست که از بطن او خارج شده باشد. و من ذریته داود و سلیمان … تا آخر با اینکه فاصله میان آدم و داود و سلیمان، قرنهای بسیاری است پس مقصود علی الرضا با مقام فصاحت و آشنائی به لغت عرب انحصار ذریه در فرزند بلا واسطه نیست. گذشته از اینکه تقید
به مطیع بودن، خصوصیت ذریه و دوستدارانش را، باطل می سازد. مگر اینکه گفته شود خدا می تواند مطیع را عذاب کند، و خصوصیت در این است که او را به احترام فاطمه (ع) عذاب نمی کند. «1»
«م» و حافظ دمشقی به اسنادش از علی رضی اللّه عنه روایت کرده، گوید: رسول خدا (ص) به فاطمه- رضی اللّه عنها- گفت: ای فاطمه! آیا می دانی چرا فاطمه نامیده شدی؟ علی رضی اللّه عنه گوید: چرا فاطمه نامیده شد؟ فرمود: زیرا خدای بزرگ او و ذریه اش را روز قیامت از آتش محفوظ داشته است. و امام علی بن موسی الرضا (ع) به اسناد خود آن را از رسول خدا به این لفظ نقل کرده است که فرمود:
خدای دخترم فاطمه و اولادش و آنها که ایشان را دوست دارند از آتش باز داشت. «2»

الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 3، ص: 406

متن عربی

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 3، ص: 406

قال القسطلانی فی المواهب «1»، و الزرقانی فی شرحه (3/203): رُوی عن ابن مسعود رفعه: «إنّما سُمِّیت فاطمة»

بإلهام من اللَّه لرسوله إن کانت ولادتها قبل النبوّة، و إن کانت بعدها فیحتمل بالوحی

 «لأنّ اللَّه قد فطمها»

من الفطم و هو المنع و منه فطم الصبیّ

 «و ذرّیتها من النار یوم القیامة»

أی منعهم منها، فأمّا هی و ابناها فالمنع مطلق، و أمّا من عداهم فالممنوع عنهم نار الخلود فلا یمتنع دخول بعضهم للتطهیر، ففیه بشری لآله صلی الله علیه و سلم بالموت علی الإسلام، و أنَّه لا یختم لأحد منهم بالکفر، نظیره ما قاله الشریف السمهودی فی خبر الشفاعة لمن مات بالمدینة مع أنَّه یشفع لکلّ من مات مسلماً، أو أنَّ اللَّه یشاء المغفرة لمن واقع الذنوب منهم إکراماً لفاطمة و أبیها صلی الله علیه و سلم، أو یوفّقهم للتوبة النصوح و لو عند الموت و یقبلها منهم. أخرجه الحافظ الدمشقی هو ابن عساکر «2».

و روی الغسّانی «3» و الخطیب «4» و قال: فیه مجاهیل مرفوعاً: «إنَّما سُمِّیت فاطمة لأنَّ اللَّه فطمها و محبّیها عن النار»

ففیه بشری عمیمة لکلّ مسلم أحبّها، و فیه التأویلات المذکورة.

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 3، ص: 407

و أمّا مارواه أبو نعیم و الخطیب «1»: أنَّ علیّا الرضا بن موسی الکاظم بن جعفر الصادق سُئل عن حدیث: «إنَّ فاطمة أحصنت فرجها فحرّمها اللَّه و ذرّیتها علی النار». فقال: «خاصٌّ بالحسن و الحسین»و ما نقله الأخباریّون عنه من توبیخه لأخیه زید حین خرج علی المأمون،و قوله: «ما أنت قائل لرسول اللَّه؟ أغرّک قوله: إنَّ فاطمة أحصنت …؟ إنّ هذا لِمن خرج من بطنها لا لی و لا لک، و اللَّه ما نالوا ذلک إلّا بطاعة اللَّه، فإن أردت أن تنال بمعصیته ما نالوه بطاعته، إنَّک إذاً لأکرم علی اللَّه منهم».

فهذا من باب التواضع و الحثّ علی الطاعات و عدم الاغترار بالمناقب و إن کثرت، کما کان الصحابة المقطوع لهم بالجنّة علی غایةٍ من الخوف و المراقبة، و إلّا فلفظ ذرّیة لا یختصُّ بمن خرج من بطنها فی لسان العرب (وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ ) «2». الآیة. و بینه و بینهم قرون کثیرة، فلا یرید بذلک مثل علیِّ الرضا مع فصاحته و معرفته لغة العرب، علی أنَّ التقیید بالطائع یبطل خصوصیّة ذرّیتها و محبّیها، إلّا أن یُقال: للَّه تعذیب الطائع فالخصوصیّة أن لا یُعذِّبه إکراماً لها. و اللَّه أعلم «3».

و أخرج الحافظ الدمشقی بإسناده عن علیٍّ رضی الله عنه قال: «قال رسول اللَّه صلی الله علیه و سلم لفاطمة: یا فاطمة تدرین لِمَ سُمِّیتِ فاطمة؟ قال علیٌّ رضی الله عنه: لِمَ سُمِّیت؟ قال: إنَّ اللَّه عزَّ و جلَّ قد فطمها و ذرّیتها عن النار یوم القیامة».

و قد رواه الإمام علیّ بن موسی الرضا فی مسنده «4» و لفظه: «إنَّ اللَّه فطم ابنتی فاطمة و ولدها و من أحبّهم من النار» «5».