اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۴ مهر ۱۴۰۲

علمای قرن پنجم که واقعه غدیر را نقل کرده‌اند

متن فارسی

192- متکلّم، قاضى- محمّد بن طیّب بن محمّد- ابو بکر باقلانى متوفاى 403، از اهل بصره است که در بغداد اقامت گزیده، سخنان و تصنیف او در (کلام) بیش از دیگران است، خطیب در جلد 5 تاریخش ص- 379 او را توثیق و ستایش نموده، نامبرده حدیث موالات و حدیث تهنیت را در کتاب خود «التمهید» در ردّ بر مذاهب روایت نموده، که خواهد آمد،

193- حافظ- محمّد بن عبد اللّه بن محمّد، ابو عبد اللّه- حاکم ضبّى- معروف به (ابن البیّع) نیشابورى- متوفاى 405- صاحب «مستدرک» بر صحیحین (صحیح مسلم و صحیح بخارى) که مورد نظر همگان و مشهور است- در سال 321 ولادت یافته و از دوران کودکى در تحصیل و طلب حدیث بوده و در سن 30 سالگى صلاحیت شنیدن و حفظ حدیث را احراز کرده خطیب و ذهبى- و ابن کثیر در جلد 6 تاریخش ص 273 و در جلد 3 «تذکره» صفحه 242 و در جلد 11 (البدایه و النهایه) صفحه 355 او را توثیق نموده‏اند، حدیث غدیر را در مستدرک خود بطرق مختلف که صحت اکثر آنها را تصریح نموده، روایت کرده، از جمله آنها در صفحات 48 و 66 و 72 و 78 و 88 و 92 و 97 و 103 گذشت، و روایت او در حدیث مناشده رحبه بلفظ زید بن یثیع باسناد صحیح که رجال آن ثقه هستند و در حدیث احتجاج روز جمل، خواهد آمد.

194- احمد بن محمّد بن موسى بن قاسم بن صلت- ابو الحسن مجبّر بغدادى متوفاى 405، خطیب در جلد 5 تاریخش صفحه 95 شرح حال او را ثبت و از دقّاق حکایت نموده که: نامبرده استادى با صلاحیت و متدیّن بوده، روایت او در حدیث مناشده مردى عراقى بر جابر انصارى باسناد صحیح خواهد آمد.

195- حافظ- عبد الملک بن ابى عثمان- ابو سعد نیشابورى- مشهور به (خرکوشى) «1» متوفاى 407، ذهبى در (عبر) شرح حال او را ثبت و از قول حاکم گوید: جامع‏تر از او از حیث علم و زهد و تواضع و ارشاد بسوى خداوند ندیدم، حدیث تهنیت از او بدو طریق خواهد آمد.

196- حافظ- احمد بن عبد الرحمن بن احمد- ابو بکر فارسى- شیرازى متوفاى 407/411؛ ذهبى در جلد 3 «تذکره» صفحه 267 شرح حال او را ثبت و درباره او چنین گوید: حافظ، پیشوا، محیط و جولان‏گر (در احادیث)، و از ابى الفرج بجلى حکایت نموده که او را: موصوف بصدق و حفظ که در این رشته بسیار نیکو از عهده بر آمده ذکر نموده است، حدیث از ابن عباس را در آیاتى که از قرآن درباره على علیه السّلام نازل شده، با بررسى در اسناد روایت نموده، حدیث منسوب باو در صفحه 99 گذشت، و در مورد آیه تبلیغ نیز خواهد آمد

197- حافظ- محمّد بن احمد بن محمّد بن سهل- ابى الفتح بن ابى الفوارس (جدّ او- سهل- کنیه‏اش ابو الفوارس بوده)- در سال 338 متولد و در 412 وفات یافته، خطیب در جلد 1 تاریخش صفحه 352 شرح حال او را ثبت و درباره او چنین مینگارد:

بسیار نوشته و گردآورده و داراى قوه حفظ و معرفت و امانت و ثقه بوده و مشهور بصلاحیت است، و مردم از روى تشخیص و انتخاب او احادیثى را که از اساتید بدست آورده استنساخ و نوشته‏اند، روایت او در حدیث تهنیت خواهد آمد.

198- حافظ- احمد بن موسى بن مردویه- اصفهانى- ابو بکر متوفاى 410، ذهبى در جلد 3 «تذکره» صفحه 252 او را ذکر نموده و درباره او چنین نگاشته: حافظ داراى دقت نظر و علّامه، در رشته بررسى احادیث و جمع آن ثابت قدم و داراى بصیرت بحال رجال حدیث و تحقیق او بسیار و داراى تصانیف نمکین و مطلوب میباشد، حدیث منسوب باو در صفحات 40 و 84 و 86 و 99 و 100 گذشت، و روایت او در داستان رکبان و در مورد آیه اکمال دین و در حدیث تهنیت خواهد آمد.

199- ابو على- احمد بن محمّد بن یعقوب- ملقّب به (مسکویه) صاحب کتاب «التجارب» متوفاى 421، ابو حیّان در جلد 1 «الامتاع» صفحه 35 و یاقوت در جلد 5 «معجم الادباء» صفحه 5- 19 و ابن شاکر در جلد 2 «الوافی بالوفیات» ص 269 و غیر آنها او را ستوده‏اند، نامبرده حدیث غدیر خم را در «ندیم الفرید» روایت نموده که لفظ او در احتجاج مأمون خلیفه عباسى بر فقهاء بحدیث غدیر خواهد آمد.

200- قاضى- احمد بن حسین بن احمد- ابو الحسن- معروف به «ابن سمّاک بغدادى» (در سنّ 95 سالگى در 424 وفات یافته)، نامبرده مرد بزرگى بوده و در جامع منصور مجلس وعظى داشته که در آن مجلس- سخنرانى میکرده، خطیب در جلد 4 تاریخش صفحه 110 این موضوع را ذکر کرده، نامبرده حدیث نزول آیه اکمال دین را درباره على علیه السّلام روایت نموده است.

201- ابو اسحق احمد بن محمّد بن ابراهیم ثعلبى نیشابورى- مفسّر مشهور- متوفاى 427 ر 37، ابن خلکان در جلد 1 تاریخش صفحه 22 شرح حال او را ثبت و گوید: نامبرده در علم تفسیر یگانه عصر و زمان خود بوده و تفسیر کبیر را که برتر از سایر تفاسیر است، تصنیف نموده، و فارسى- در تاریخ نیشابور او را نام برده و گفته: ثعلبى آنچه نقل میکند- صحیح و مورد وثوق و اعتماد است، او از ابى طاهر بن خزیمه و امام ابى بکر بن مهران مقرى حدیث میکند و حدیث او بسیار و مشایخ و استادان او زیادند، در تفسیر خود «الکشف و البیان» حدیث نزول آیه تبلیغ و حدیث نزول آیه سأل سائل را پیرامون واقعه غدیر با بررسى در اسناد آن روایت نموده است.

202- ابو محمّد عبد اللّه بن على بن محمّد بن بشران- در سال 355 متولد و در 429 وفات یافته، شیخ خطیب بغدادى در جلد 10 تاریخش صفحه 14 گوید: من از احادیث او نوشتم و آنچه را با شنیدن از اساتید و مشایخ خود نقل کرده صحیح است، حدیث او در داستان تهنیت و روزه غدیر باسناد صحیح که رجال آن همگى ثقه هستند، خواهد آمد.

203- ابو منصور عبد الملک بن محمّد بن اسمعیل ثعالبى- نیشابورى- متوفاى 429 صاحب «یتیمة الدهر» ابن خلکان در جلد 1 تاریخش ص 315 شرح حال او را ثبت و او و تألیفات وزین و گرانبهایش را ستوده، و ابن کثیر در جلد 12 تاریخش ص 44 او را نام برده و گفته: نامبرده در لغت و اخبار و حوادث ایام خلق پیشوا و محیط و وجود سودمندى بوده، حدیث غدیر را در ص 511 کتاب «ثمار القلوب» روایت نموده، لفظ او در- عید غدیر، خواهد آمد.

204- حافظ- احمد بن عبد اللّه- ابو نعیم اصفهانى- در سال 336 متولد و در 430 وفات یافته، شرح حال و ستایش او در بسیارى از کتب تاریخ و شرح حال رجال مندرج و ثبت است، ابن خلکان در جلد 1 تاریخش ص 27 گوید: نامبرده از محدثین بنام و مشهور و از بزرگان حفاظ مورد اعتماد و وثوق است، از افاضل محدثین گرفته و افاضل از او اخذ و بحدیث او منتفع شده‏اند، و کتاب او «حلیة الاولیاء» از بهترین کتب است، و ذهبى در جلد 3 تذکره‏اش ص 292 از قول ابن مردویه نقل کرده که: ابو نعیم در زمان خود کسى بوده که طالبان حدیث براى درک مجلس و بهره‏گیرى از او بار سفر مى‏بستند و بسوى او مى‏شتافتند، و در افق اقطار جهان احدى در قوه حفظ و سندیّت کلام چون او نبوده، او یگانه حافظ دنیا (در زمان خود) بوده، همگان در نزد او جمع میشدند و هر یک از حاضرین بنوبه خود در هر روز آنچه از احادیث مورد نیازش بود تا نزدیک ظهر در محضرش قرائت مینمود و تصحیح میکرد، احادیث او (در غدیر خم) در صفحات 47 و 54 و 57 و 61 و 76 و 79 و 83 و 84 و 103 و 111 و 120 گذشت، و حدیث او در داستان (مناشده) رحبه و در باب احتجاج عمر بن عبد العزیز و در نزول آیه تبلیغ و آیه اکمال دین درباره على علیه السّلام خواهد آمد که بسیارى از اسناد آن صحیح و رجال آن ثقه هستند.

205- ابو على- حسن بن على بن محمّد تمیمى- واعظ معروف به (ابن المذهّب) (در سال 444 در سن 89 سالگى وفات یافته) خطیب در جلد 7 تاریخش ص 390 شرح حال او را ثبت و گفته که: مسموعات او نسبت بمسند احمد از قطیعى صحیح است، مگر در بعض اجزاء آن که اسم او در آنها الحاق شده- ابن کثیر (در جلد 12 ص 94 «البدایة و النهایه») از قول ابن جوزى گوید: این امر موجب قدح و نکوهش سماع او نخواهد بود، زیرا پس از تحقق موضوع (اعتماد بآنچه شنیده) رواست، که نام خود را به آنچه شنیدن آن محقق شده ملحق نماید، روایت او در مورد- مناشده رحبه بلفظ عبد الرحمن ابن ابى لیلى خواهد آمد.

206- حافظ، اسماعیل بن على بن حسین- ابو سعید رازى- معروف به (ابن سمّان) متوفاى 445، ابن عساکر در جلد 3 تاریخش ص 35 شرح حال او را ذکر و گفته: نامبرده از عده مشایخ و استادان حدیث در حدود چهارصد نفر- استماع حدیث کرده، در عصر و زمان خود پیشواى معتزله بوده و از بزرگان حفاظ است، در او زهد و ورع مشهود بوده، و عمر کلبى گوید: نامبرده بزرگ و استاد عدلیّه (یعنى معتزله) و عالم و فقیه و متکلّم و محدّث آنگروه بوده و در قرائت‏ها و حدیث و شناسائى رجال و انساب و فرایض و حساب و شروط و مقدورات پیشوائى بلا معارض بوده، و نیز در فقه ابى حنیفه پیشوا بوده .. و از این قبیل کلمات رسا در ستایش او، حدیث منسوب باو در ص 46 و 105 گذشت.

207- حافظ- احمد بن حسین بن على- ابو بکر بیهقى- در سال 458 در سن 74 سالگى وفات یافته، اکثر از باب تذکره و تاریخ، شرح حال او را ذکر کرده‏اند، سبکى در جلد 3 «طبقات» ص 3 گوید: امام بیهقى- یکى از ائمّه مسلمین و راهنمایان اهل ایمان و دعوت کننده‏گان بسوى حبل اللّه متین بوده، فقیهى است بزرگوار، حافظى است کبیر، اصولیى است برجسته و جامع، زاهدى است با ورع، بنده خالصى است براى خداوند، که قیام بیارى مذهب از اصول و فروع نموده، کوهى است از کوههاى علم، و ابن اثیر در جلد 10 «کامل» ص 20 گوید: نامبرده در حدیث و فقه بر مذهب شافعى پیشوا بوده، و در این رشته‏ها مصنفات متعددى دارد، یکى از آنها سنن کبراى او است مشتمل برده مجلد و غیر آن از تصنیف‏هاى پسندیده او، نامبرده موصوف به عفّت و زهد بود، حدیث او در صفحات 46 و 47 و71 و 97، باسنادى که عدّه‏اى از آنها صحیح است، گذشت و روایت او در حدیث روزه غدیر باسناد صحیح که رجال آن ثقه هستند خواهد آمد که در آن موضوع نزول آیه اکمال نیز ذکر شده.

208- حافظ- ابو عمر- یوسف بن عبد اللّه بن محمّد بن عبد البرّ- نمرى- قرطبى (در سال 368 متولد و در 463 وفات یافته)، کتاب «استیعاب» تألیف او است، ذهبى در جلد 3 تذکره‏اش ص 324 گوید: امام- شیخ الاسلام- حافظ مغرب- ابو عمر- در میان (علماء) عصر و زمان خود در حفظ و اتقان آقائى و سرورى یافت، و ابو الولید باجى گوید: مانند ابى عمر در علم حدیث، در اندلس نبود، نامبرده در طلب و بدست آوردن حدیث مداوم کوشید و چنان تسلّط و تخصصى در آن یافت که بر پیشینیان خود از رجال اندلس برترى و تفوق یافت، و در عین تفوّق و برترى که، در علم بروایت و اثر و بینش کامل بفقه و معانى احراز نموده بود- در علم انساب و اخبار نیز بسط و تسلط بسیارى یافت و نامبرده پاى‏بند به دین و داراى شهرت فراوان و مورد وثوق و داراى حجیّت و صاحب سنّت و پیروان بود، نامبرده در آغاز امر (از حیث عقیده) ظاهرى و اخبارى بود، سپس بروش مالکى درآمد و در عین حال بفقه شافعى میل و رغبت بسیارى داشت، حدیث او بطرق مختلف در صفحات 40 و 48 و 49 و 72 گذشت و روایات مذکوره را از آثار ثابته شمرده است.

209- حافظ- احمد بن على بن ثابت- ابو بکر خطیب بغدادى متوفاى 463، ابن اثیر در جلد 10 «کامل» ص 26 گوید: نامبرده در زمان خود پیشواى جهانى بوده، و سبکى در جلد 3 «طبقات» ص 12- 16 شرح حال او را ذکر و او را بسیار مورد ستایش قرار داده، و از قول ابن ماکولا گوید: ابو بکر (خطیب) آخرین شخصیتى بود از کسانى که ما از حیث معرفت و حفظ و اتقان و ضبط حدیث رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و تسلط در تشخیص علل و اسانید آن و تشخیص صحیح و غریب و فرد و منکر و مطروح آنها- مشاهده نمودیم، و در میان بغدادیها بعد از- ابو الحسن- دار قطنى مانند او نبود، شرح حال کامل و رسائى نیز از او در جلد 1 تاریخ ابن عساکر در ص 398 مذکور است، حدیث او در صفحات 40 و 45 و 123 و 124 و 134 گذشت و حدیث او در باب روزه غدیر خواهد آمد که عده‏اى از اسناد آن صحیح و رجال آن ثقه هستند.

210- مفسّر کبیر ابو الحسن بن احمد بن محمّد بن على بن متّویه (یا بر طبق ضبط ابن خلکان- متّویه)- واحدى- نیشابورى- متوفاى 468، ابن خلکان در جلد 1 تاریخش ص 361 گوید: نامبرده در نحو و تفسیر استاد عصر خود بوده و در تصانیف خود سعادت و توفیق نصیب او گشته، بطوریکه در نظر عموم نیکو آمده و مدرسین در درسهاى خود از آنها نام مى‏برند، از جمله تصانیف او «الوسیط» و «البسیط» و «الوجیز» در تفسیر، و کتاب «اسباب النزول» از او است حدیث غدیر منسوب باو در ص 86 گذشت و در مورد نزول آیه تبلیغ درباره على علیه السّلام پیرامون واقعه غدیر نیز خواهد آمد.

211- حافظ- مسعود بن ناصر بن عبد اللّه بن احمد- ابو سعید سجزى (سجستانى) متوفاى 477، ذهبى در جلد 4 تذکره‏اش ص 16 شرح حال او را ثبت و او را بعنوان: حافظ- فقیه- یاد کرده که براى بدست آوردن حدیث سفرها کرده و در نتیجه تصنیفاتى فراهم ساخته، و محمّد بن عبد الواحد دقاق گوید: در میان محدّثین از حیث اتقان و نیروى ضبط بهتر از او نیافتم، و ابن کثیر در جلد 12 تاریخش ص 127 درباره او گوید: در راه جمع حدیث رنج سفر برده و حدیث بسیار از اساتید فن استماع نموده و کتب گرانبهاى بسیار گرد آورده، نامبرده خوش خط و صحیح النقل و حافظ و ضابط بوده، کتابى درباره حدیث غدیر اختصاص داده، بعضى از طرق او در ص 44 و 85 و 98 گذشت و بعض دیگر خواهد آمد.

212- ابو الحسن على بن محمّد جلابى- شافعى- معروف به (ابن المغازلى) متوفاى 483، کتاب او «مناقب» نمودار بارزى است از مراتب احاطه و تسلّط او در حدیث و فنون آن، حدیث او در ص 50 و 54 و 61 و 63 و 75 و 83 و 86 و 93 و 104 گذشت و جز آنچه ذکر شده خواهد آمد.

213- ابو الحسن على بن حسن بن حسین- قاضى- خلعى- اصلا موصلى است و خانه او در مصر است، و در آنجا در سال 405 متولد شده و در 492 وفات یافته، سبکى در جلد 3 طبقاتش ص 296 شرح حال او را نگاشته و گوید: نامبرده در عصر خود در مصر مرکز اسناد و اخبار بوده، و ابن سکره گوید، فقیهى است داراى تصانیف، متصدى مقام قضاوت شد و فقط یکروز داورى کرد و سپس از مقام خود مستعفى و در قرافه گوشه نشینى و انزوا اختیار نمود، نامبرده بعد از (حبّال) در مصر مرکز اسناد بوده، حدیث مناشده رحبه از کتاب او (خلعیات) بلفظ زید بن یثیع نقل و ذکر خواهد شد.

214- حافظ- عبید اللّه بن عبد اللّه بن احمد بن محمّد بن احمد بن محمّد بن حسکان- ابو القاسم- حاکم نیشابورى- حنفى- معروف به (ابن الحدّاد حسکانى) ذهبى در جلد 3 تذکره‏اش صفحه 390 شرح حال او را درج و گوید: نامبرده داراى اتقان بوده و عنایت و توجه تمامى بعلم حدیث داشته، مردى سالخورده و داراى اسناد عالى بوده، (حدیث را) تصنیف و گردآورى نموده، نامبرده بعد از سال 490 وفات یافته، کتابى جداگانه درباره حدیث غدیر نوشته، حدیث او در صفحات 60 و 85 و 99 گذشت و دو حدیث از او در مورد آیه اکمال دین و آیه سأل سائل در واقعه غدیر خواهد آمد.

215- ابو محمّد- احمد بن محمّد بن على، عاصمى، یکى از پیشوایان قرن پنجم، مؤلف کتاب «زین الفتى در شرح سوره هل اتى» و این کتاب تسلط و احاطه او را در تفسیر و حدیث و ادب نشان میدهد، چنانکه ضمن آن مخالفت و انکار شدید او را بر رفص و تشیّع آشکار میسازد! در کتاب مزبور «زین الفتى» حدیث غدیر را بطرق مختلفه با بررسى در اسناد آن روایت نموده که بعضى از آنها در صفحات 47 و 61 و 79 و 88 و 92 و 127 ذکر شده و طرق دیگر او نیز خواهد آمد.

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 235 – 246

متن عربی

 «القرن الخامس»

192- المتکلّم القاضی محمد بن الطیّب بن محمد، أبو بکر الباقلانی: المتوفّى (403)، من أهل البصرة، سکن بغداد، من أکثر الناس کلاماً و تصنیفاً فی الکلام.

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 236

وثّقه الخطیب فی تاریخه (5/379)، و أثنى علیه.

روى حدیث الموالاة و حدیث التهنئة الآتی فی کتابه التمهید فی الردّ على المذاهب (ص 169، 171، 227).

193- الحافظ محمد بن عبد اللَّه بن محمد، أبو عبد اللَّه الحاکم الضبِّیّ، المعروف بابن البیِّع النیسابوری: المتوفّى (405)، صاحب المستدرک على الصحیحین السائر الدائر، ولد (321) و طلب الحدیث من صغره، فسمع سنة ثلاثین «1».

وثّقه الخطیب و الذهبی و ابن کثیر، فی التاریخ (5/473)، و التذکرة «2» (3/242)، و البدایة و النهایة «3» (11/355). أخرج الحدیث فی مستدرکه بطرق شتى صحّح أکثرها.

مرّ منها (ص 20، 31، 32، 35، 39، 45، 48، 51، 55)، و یأتی عنه حدیث المناشدة فی الرحبة بلفظ زید بن یُثیع بإسناد صحیح رجاله ثقات، و حدیث الاحتجاج یوم الجمل.

194- أحمد بن محمد بن موسى بن القاسم بن الصلت، أبو الحسن المجبِّر البغدادیّ: المتوفّى (405).

ترجمه الخطیب فی تاریخه (5/95) و حکى عن الدقّاق أنَّه قال: کان شیخاً صالحاً دیِّناً.

یأتی عنه حدیث مناشدة رجل عراقی جابر الأنصاری بإسناد صحیح.

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 237

195- الحافظ عبد الملک بن أبی عثمان، أبو سعد النیسابوریّ، الشهیر بخَرکوشیِّ «1»: المتوفّى (407)، ترجمه الذهبی فی عِبره «2»، و قال: قال الحاکم: لم أرَ أجمع منه علماً و زهداً و تواضعاً و إرشاداً إلى اللَّه.

یأتی بطریقین عنه حدیث التهنئة.

196- الحافظ أحمد بن عبد الرحمن بن أحمد، أبو بکر الفارسیّ، الشیرازیّ «3»: المتوفّى (407، 411).

ترجمه الذهبی فی تذکرته «4» (3/267)، و قال: الحافظ الإمام الجوّال أبو بکر، و حکى عن أبی الفرج البجلی أنَّه قال: کان صدوقاً حافظاً یحسن هذا الشأن جیّداً.

أخرج الحدیث عن ابن عبّاس فی ما نزل من القرآن فی أمیر المؤمنین علیه السلام.

مرّ الإیعاز إلیه (ص 52)، و یأتی فی آیة التبلیغ.

197- الحافظ محمد بن أحمد بن محمد بن سهل، أبو الفتح بن أبی الفوارس- جدّه سهل یُکنّى بأبی الفوارس-: وُلد (338)، و تُوفِّی (412).

ترجمه الخطیب فی تاریخه (1/352)، و قال: کتب الکثیر و جَمع، و کان ذا حفظٍ و معرفةٍ و أمانةٍ و ثقة، مشهوراً بالصلاح، و کتب الناس عنه بانتخابه على الشیوخ و تخریجه. یأتی عنه حدیث التهنئة.

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 238

198- الحافظ أحمد بن موسى بن مردویه الأصبهانی، أبو بکر: المتوفّى (410).

ذکره الذهبی فی تذکرته «1» (3/252) و قال: الحافظ الثبْت العلّامة، کان قیِّماً بمعرفة هذا الشأن، بصیراً بالرجال طویل الباع ملیح التصانیف.

مرّ الإیعاز إلى حدیثه (ص 15، 42، 43، 52، 53)، و یأتی فی حدیث الرکبان، و آیة إکمال الدین، و حدیث التهنئة.

199- أبو علیّ أحمد بن محمد بن یعقوب، الملقَّب بمسکویه، صاحب کتاب التجارب: المتوفّى (421).

أثنى علیه أبو حیّان فی الإمتاع (1/35)، و یاقوت فی معجم الأدباء (5/5- 19)، و الصفدی فی الوافی بالوفیات «2» (2/269)، و غیرهم.

رواه فی ندیم الفرید، یأتی لفظه فی احتجاج المأمون الخلیفة العبّاسی على الفقهاء بحدیث الغدیر.

200- القاضی أحمد بن الحسین بن أحمد، أبو الحسن المعروف بابن السمّاک البغدادی: المتوفّى (424) عن (95) سنة.

کان رجلًا کبیراً، و کان له مجلس وعظ یتکلّم فیه فی جامع المنصور، قاله الخطیب فی تاریخه (4/110).

روى حدیث نزول آیة إکمال الدین فی علیّ علیه السلام.

201- أبو إسحاق أحمد بن محمد بن إبراهیم الثعلبیّ، النیسابوریّ، المفسِّر المشهور: المتوفّى (427، 437).

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 239

ترجمه ابن خلّکان فی تاریخه «1» (1/22)، و قال: کان أوحد زمانه فی علم التفسیر، و صنّف التفسیر الکبیر الذی فاق غیره من التفاسیر.

و ذکره الفارسی فی تاریخ نیسابور، و قال: هو صحیح النقل موثوقٌ به، حدّث عن أبی طاهر بن خزیمة و الإمام أبی بکر بن مهران المقری، و کان کثیر الحدیث کثیر الشیوخ «2».

أخرج فی تفسیره الکشف و البیان «3» حدیثَی نزول آیتی التبلیغ و (سَأَلَ سائِلٌ حول واقعة الغدیر.

202- أبو محمد عبد اللَّه بن علیّ بن محمد بن بشران: المولود (355)، و المتوفّى (429):

شیخ الخطیب البغدادیّ، قال فی تاریخه (10/14): کتبت عنه، و کان سماعه صحیحاً.

یأتی حدیثه فی حدیث التهنئة و صوم الغدیر، بإسناد صحیح رجاله کلّهم ثقات.

203- أبو منصور عبد الملک بن محمد بن إسماعیل الثعالبیّ، النیسابوریّ: المتوفّى (429)، صاحب یتیمة الدهر.

ترجمه ابن خلّکان فی تاریخه «4» (1/315)، و أثنى علیه و على تآلیفه القیِّمة، و ذکره ابن کثیر فی تاریخه «5» (12/44)، و قال: کان إماماً فی اللغة و الأخبار و أیّام الناس، بارعاً مفیداً.

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 240

204- الحافظ أحمد بن عبد اللَّه، أبو نعیم الأصبهانیّ: المولود (336)، و المتوفّى (430).

توجد ترجمته و الثناء علیه فی کثیر من معاجم التراجم و التاریخ.

قال ابن خلّکان فی تاریخه «1» (1/27): کان من الأعلام المحدِّثین و أکابر الحفّاظ الثقات، أخذ عن الأفاضل، و أخذوا عنه و انتفعوا به، و کتابه الحلیة من أحسن الکتب.

و قال الذهبی فی تذکرته «2» (3/292): قال ابن مردویه: کان أبو نعیم فی وقته مرحولًا إلیه لم یکن فی أُفق من الآفاق أحدٌ أحفظ منه و لا أسند، کان حفّاظ الدنیا قد اجتمعوا عنده، و کلّ یوم نوبة واحد منهم، یقرأ ما یریده إلى قریب الظهر.

مر عنه (ص 20، 24، 26، 28، 37، 39، 41، 43، 55، 60، 66)، و یأتی عنه حدیث المناشدة فی الرحبة، و احتجاج عمر بن عبد العزیز، و نزول آیة التبلیغ و إکمال الدین فی علیّ علیه السلام، و غیر واحد من أسانیده صحیح رجاله ثقات.

205- أبو علیّ الحسن بن علیّ بن محمد التمیمیّ، الواعظ المعروف بابن المذهِّب: المتوفّى (444) عن (89) سنة.

ترجمه الخطیب فی تاریخه (7/390)، و قال: کان صحیح السماع لمسند أحمد عن القطیعی، إلّا فی أجزاء منه، فإنَّه ألحق اسمه فیها، قال ابن کثیر «3»:

قال ابن الجوزی: و لیس هذا بقدْحٍ فی سماعه؛ لأنّه إذا تحقّق سماعه جاز أن

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 241

یُلحق اسمه فیما تحقّق سماعه له.

یأتی عنه حدیث المناشدة فی الرحبة بلفظ عبد الرحمن بن أبی لیلى.

206- الحافظ إسماعیل بن علیّ بن الحسین، أبو سعید الرازیّ المعروف بابن السمّان: المتوفّى (445).

ترجمه ابن عساکر فی تاریخه «1» (3/35) و قال: سمع الحدیث من نحو من أربعمائة شیخ، و کان إمام المعتزلة فی وقته، و کان من الحفّاظ الکبار، و کان فیه زهد و ورع. و قال عمر الکلبی: کان شیخ العدلیّة- یعنی المعتزلة- و عالمهم و فقیههم و متکلّمهم و محدِّثهم، و کان إماماً- بلا مدافعة- فی القراءات و الحدیث و معرفة الرجال و الأنساب و الفرائض و الحساب و الشروط و المقدورات، و کان إماماً- أیضاً- فی فقه أبی حنیفة… إلى کلمات ضافیة فی الثناء علیه.

مرّ الإیعاز إلى حدیثه (ص 19، 56).

207- الحافظ أحمد بن الحسین بن علیّ، أبو بکر البیهقیّ: المتوفّى (458) عن (74) سنة.

ترجمه جُلّ أرباب معاجم التراجم و التاریخ.

قال السبکی فی طبقاته «2» (3/3): کان الإمام البیهقیّ أحد أئمّة المسلمین و هداة المؤمنین و الدعاة إلى حبل اللَّه المتین، فقیه جلیل، حافظ کبیر، أصولیّ نحریر، زاهد ورع، قانت للَّه، قائم بنصرة المذهب أصولًا و فروعاً، جبل من جبال العلم.

و قال ابن الأثیر فی الکامل «3» (10/20): کان إماماً فی الحدیث و الفقه على مذهب الشافعیّ، و له فیه مصنّفات أحدها السنن الکبیر- عشر مجلّدات- و غیره من

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 242

التصانیف الحسنة، کان عفیفاً زاهداً.

مرّ عنه (ص 19، 20، 34، 51) بأسانیدَ غیرُ واحدٍ منها صحیح، و یأتی عنه حدیث صوم الغدیر، و فیه نزول آیة الإکمال بإسناد صحیح رجاله ثقات.

208- الحافظ أبو عمر یوسف بن عبد اللَّه بن محمد بن عبد البرِّ النمریّ، القرطبیّ: المولود (368)، و المتوفّى (463) صاحب الاستیعاب.

قال الذهبی فی تذکرته «1» (3/324): الإمام شیخ الإسلام حافظ المغرب أبو عمر، ساد أهل الزمان فی الحفظ و الإتقان، قال أبو الولید الباجی: لم یکن بالأندلس مثلُ أبی عمر فی الحدیث، دأب فی طلب الحدیث، و افتنَّ به، و برع براعة فاق بها من تقدّمه من رجال الأندلس، و کان مع تقدّمه فی علم الأثر و بصره بالفقه و المعانی، له بسطة کبیرة فی علم النسب و الأخبار، و کان دیِّناً صیِّناً ثقةً حجّةً، صاحب سنّة و أتباع، و کان أوّلًا ظاهریّا أثریّا، ثمّ صار مالکیّا مع میل کثیر إلى فقه الشافعی.

مرّ حدیثه بطرق شتّى (ص 15، 20، 21، 35)، و عدّه من الآثار الثابتة.

209- الحافظ أحمد بن علیّ بن ثابت، أبو بکر الخطیب البغدادیّ: المتوفّى (463).

قال ابن الأثیر فی الکامل «2» (10/26): کان إمام الدنیا فی عصره. و ترجمه السبکی فی طبقاته «3» (3/12- 16)، و أثنى علیه و أکثر، و قال: قال ابن ماکولا: کان أبو بکر آخر الأعیان ممّن شاهدناه معرفةً و حفظاً و إتقاناً و ضبطاً لحدیث رسول اللَّه صلى الله علیه و سلم و تفنُّناً فی علله و أسانیده، و علماً بصحیحه و غریبه و فرده و منکره و مطروحه، و لم یکن للبغدادیّین- بعد أبی الحسن الدارقطنی- مثلُه. و توجد له ترجمة ضافیة فی تاریخ ابن عساکر «4» (1/398).

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 243

مرّ الحدیث عنه (ص 14، 15، 18، 68، 76)، و یأتی عنه حدیث صوم الغدیر، و غیر واحد من أسانیده صحیح رجاله ثقات.

210- المفسِّر الکبیر أبو الحسن علیّ بن أحمد بن محمد بن علیّ بن مَتُّوْیَه «1» الواحدیّ، النیسابوریّ: المتوفّى (468).

قال ابن خلّکان فی تاریخه «2» (1/361): کان أستاذ عصره فی النحو و التفسیر، و رُزق السعادة فی تصانیفه، و أجمع الناس على حسنها، و ذکرها المدرِّسون فی دروسهم، منها الوسیط و البسیط و الوجیز فی التفسیر، و له کتاب أسباب النزول.

مرّ الإیعاز إلى حدیثه (ص 44)، و یأتی بإسناده حدیث نزول آیة التبلیغ فی علیّ علیه السلام حول واقعة الغدیر.

211- الحافظ مسعود بن ناصر بن عبد اللَّه بن أحمد، أبو سعید السجْزیّ، السجستانی: المتوفّى (477).

ترجمه الذهبیُّ فی تذکرته «3» (4/16)، و قال: الحافظ الفقیه الرحّال صاحب المصنفات، قال محمد بن عبد الواحد الدقّاق: لم أرَ فی المحدِّثین أجود إتقاناً و لا أحسن ضبطاً منه. و قال ابن کثیر فی تاریخه «4» (12/127): رحل فی الحدیث و سمع الکثیر و جمع الکتب النفیسة، و کان صحیح الخطِّ صحیح النقل حافظاً ضابطاً.

أفرد کتاباً فی حدیث الغدیر، مرّ الإیعاز إلى بعض طرقه (ص 17، 43، 52) و یأتی عنه بعض آخر.

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 244

212- أبو الحسن علیّ بن محمد الجُلّابی، الشافعیّ، المعروف بابن المغازلی «1»: المتوفّى (483).

کتابه المناقب یعرب عن تضلّعه فی الحدیث و فنونه.

مرّ الحدیث عنه (ص 22، 24، 28، 29، 37، 42، 44، 49، 56)، و یأتی عنه غیر هذه.

213- أبو الحسن علیّ بن الحسن بن الحسین القاضی، الخلعیّ، موصلیّ الأصل، مصریّ الدار: ولد بمصر (405)، و تُوفِّی (492).

ترجمه السبکی فی طبقاته «2» (3/296)، و قال: کان مسند دیار مصر فی وقته،

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 245

قال ابن سکرة: فقیهٌ له تصانیف، وَلِیَ القضاء، و حکم یوماً واحداً، و استعفى و انزوى بالقرافة، و کان مسند مصر بعد الحبّال.

یأتی عن کتابه الخلعیّات حدیث المناشدة فی الرحبة بلفظ زید بن یُثیع.

214- الحافظ عبید اللَّه بن عبد اللَّه بن أحمد بن محمد بن أحمد بن محمد بن حَسَکان، أبو القاسم الحاکم، النیسابوریّ، الحنفیّ، المعروف بابن الحذّاء الحسکانی «1».

ترجمه الذهبی فی تذکرته «2» (3/390) و قال: شیخ متقن، ذو عنایة تامّة بعلم الحدیث، کان معمَّراً عالی الإسناد، صنّف و جمع.تُوفِّی بعد (490)، أفرد کتاباً فی حدیث الغدیر.

                        الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 246

مرّ عنه (ص 27 و 43 و 52)، و یأتی بإسناده حدیثا نزول آیتی إکمال الدین و (سَأَلَ سائِلٌ‏) فی واقعة الغدیر.

215- أبو محمد أحمد بن محمد بن علیّ العاصمیّ: أحد أئمّة القرن الخامس، مؤلِّف زین الفتى فی شرح سورة (هَلْ أَتى‏)، و تألیفه هذا ینمُّ عن تضلّعه فی التفسیر و الحدیث و الأدب، کما یعرب عن شدّة نکیره على الرفض و التشیّع «1». أخرج الحدیث فی زین الفتى بطرق شتّى. مرّ بعضها (ص 19، 28، 39، 45، 48، 72)، و یأتی عنه بطرق أخرى.