اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۸ مهر ۱۴۰۲

غدیریه دوم سید حمیری

متن فارسی

چرا در جایگاه پر گیاهی که میان” طویلع ” و ریگستان ” کبکب “است، درنگ نمی کنی؟

حمیری، در این قصیده گوید:

 و در خم غدیر، آنگاه که خداوند به امری استوار فرمود: ای محمد در میان مردم بپاخیز و خطبه بخوان.

 و ابا الحسن را، با امامت منصوب کن که او به راستی راهنما است و اگر چنین نکنی تبلیغ رسالت نکرده ای.

 پس پیغمبر(صلی الله علیه وآله)، علی و دیگران را فرا خواند و او را در میان مردمی که دسته ای

 مصدق و گروهی مکذب بودند، بلند کرد ولایت را پس از خود به چنین و اراسته ای واگذار فرمود و آن را به دست مردم ناشایست نسپرد. علی را مناقبی است که هیچ کوشائی – هر چند تلاش کند – به برخی از آن هم دسترسی نمی یابد. ما به آئین دوستی به دودمان محمد (صلی الله علیه وآله ) می گرویم، و دوستداران آنان را شایان مهر و محبت خویش می دانیم، اما آنکه خواهان دیگری غیر او آنها است، محبوب ما نخواهد بود.

 چنین کسی چون بمیرد، به دوزخ رود و به حوض پیغمبر در نیاید و اگر خواست در آید، مانند شتر گرزده ای که ساربان تازیانه به گردنش می زند، تا با دیگر شتران نیامیزد و آنها را بیمار نکند، تازیانه خواهد خورد.

دلم چون به یاد احمد (صلی الله علیه وآله) و جانشین او می افتد، گوئی به شهپر پرنده تیز بالی بسته شده است که از زمین رو به آسمان یا ازآسمان رو به زمین، در پرواز است.

و دل از شوق آن دو، چنان می طپد که نزدیک است پرده را بشکافد، و از دنده – های برگشته بدر افتد.

این، موهبتی الهی است، و آنچه خدا به بنده اش می بخشد، فزونی می گیرد. و چون او نبخشد، موهبتی در کار نخواهد بود.

او هر چه را بخواهد می زداید و یا ثابتش می دارد و علم نوشته و نانوشته در نزد او است.

این قصیده 112 بیت دارد و مذهبه نامیده می شود. سید طایفه ” شریف مرتضی ” آن را شرح کرده و به سال 1313 در مصر چاپ شده است. وی در شرح این بیت:

و انصب ابا حسن لقومک انه                   هاد و ما بلغت ان لم تنصب

گفته است: این لفظ، یعنی لفظ (نصب) (که در بیت بالا آمده است) جز در مورد امامت و خلافت شایسته استعمال نیست. و نیز این سخن شاعر که می گوید: «جعل الولایه بعده لمهذب» صراحت در امامت دارد، زیرا آنچه پس از پیغمبر(صلی الله علیه وآله) به علی(علیه السلام) واگذار شده است، امامت است که محبت و نفرت در حال حاصل بوده و اختصاص به پس از وفات ندارد.

حافظ نسابه “اشرف بن اعز” که معروف به “تاج العلی الحسینی” و در گذشته به سال 610 است، نیز این قصیده را شرح کرده است.

الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج‏2، ص: 309

متن عربی

– 2-

هلّا وقفتَ على المکانِ المُعشِبِ             بین الطُّوَیْلعِ فاللّوى من کَبْکَبِ‏

 

و یقول فیها:

و بخُمٍّ اذ قال الإلهُ بعزمهِ             قم یا محمدُ فی البریّةِ فاخطُبِ‏

و انصبْ أبا حسنٍ لقومک إنّه             هادٍ و ما بلّغتَ إنْ لم تَنْصِبِ‏

فدعاهُ ثمَّ دعاهُمُ فأقامَهُ             لهُمُ فبینَ مصدِّقٍ و مکذِّبِ‏

جعل الولایةَ بعده لمُهذَّبٍ             ما کان یجعلُها لغیرِ مهذَّبِ‏

 

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏2، ص: 310

و له مناقبُ لا تُرامُ متى یُرِدْ             ساعٍ تناول بعضها بتذبذبِ‏

إنّا نَدین بحبِّ آلِ محمدٍ             دیناً و من یُحبِبهمُ یستوجبِ‏

منّا المودّة و الولاء و من یُرِدْ             بدلًا بآل محمدٍ لا یُحببِ‏

و متى یَمُت یَرِدِ الجحیمَ و لا یَرِدْ             حوضَ الرسولِ و إن یَرِدْهُ یُضرَبِ‏

ضربَ الُمحاذِرِ أنْ تعرَّ رِکابهُ             بالسوط سالفة البعیر الأجربِ‏

و کأنَّ قلبی حین یَذکرُ أحمداً             و وصیَّ أحمدٍ نیطَ من ذی مخلبِ‏

بذُرى القوادم من جَناح مصعّدٍ             فی الجوِّ أو بذُرى جناحٍ مصوبِ‏

حتى یکادَ من النزاع إلیهما             یَفری الحجابَ عن الضلوع القُلَّبِ‏

هبةٌ و ما یهب الإله لعبده             یزدد و مهما لا یَهبْ لا یُوهَبِ‏

یمحو و یُثبتُ ما یشاءُ و عنده             علمُ الکتابِ و علمُ ما لم یُکتبِ‏

 

هذه القصیدة ذات (112) بیتاً تسمّى بالمذهَّبة، شرحها سیِّد الطائفة الشریف المرتضى «1»، علم الهدى، و طبعت بمصر (1313)، و قال فی شرح قوله:

و انصبْ أبا حسنٍ لقومِکَ إنَّهُ             هادٍ و ما بَلّغتَ إنْ لم تَنصبِ‏

هذا اللفظ- یعنی النصب- لا یلیق إلّا بالإمامة و الخلافة دون المحبّة و النصرة، و قوله: جعل الولایة بعده لمهذَّب صریحٌ فی الإمامة؛ لأنَّ الإمامة هی التی جُعلت له بعده، و المحبّة و النصرة حاصلتان فی الحال و غیر مختصّتین بعد الوفاة.

و شرحها أیضاً الحافظ النسّابة الأشرف ابن الأغرّ المعروف بتاج العُلى الحسینی المتوفّى (610).