سده دوازدهم، سید حسین رضوى
– خرمى عهد دوستان را، در ناحیه «ذى سلم» بیاد بیاور، و آن جاى آرام بخش و نوازشگرى، که بین درختان «بان» و زیبائیهاى دیگر قرار داشت.
– چه زیبا است که بزرگان همه طوایف و حجاز، همه گرد آیند. بسا اندوهان که با این اجتماع بر طرف میشود.
– اى دوست، در سرزمین و مسکن آنان، اندکى بیارام، تا آتش دل شیفتهات را که از درد و غم شعله گرفته است فرو نشانى.
این قصیده بدیعیه، 143 بیت دارد، که در آن نبى بزرگوار صلّى اللّه علیه و آله را میستاید، و در ضمن آن میگوید:
– آن برادر پیامبر، امیر مؤمنان، پدر امام حسن و حسین- صلوات اللّه علیهم-، آن شخصیتى که باب علم، و داراى اخلاق و کردار برجستهاى بود.
– در پنهانى و آشکار، یار و همکار او بود. و در داورى و همه اندیشهها، او را تصدیق میکرد.
– از پیامبر برگزیده خدا، درباره او، فضیلتى بزرگ روایت شده، که فرمود: «هر که را من مولاى او باشم، على پیشوا و مولاى اوست» پس به دامن چنین پیشوایى چنگ بزن.
الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج11، ص: 513