اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۶ مرداد ۱۴۰۳

غدیریه شیخ احمد بلادى

متن فارسی

قرن دوازدهم شیخ احمد بلادى

– آنگاه که از میان ماههاى رخشنده دوستان می‌گذرى، یاران را ندا بده.
– چقدر این ماهها پرتو افکنده و تیرگیها را زدوده‌اند، و همواره ماه وجودشان در پرتو افشانى بوده است.
– سرزمینهاى پست و بلند و خانه‌ها، با این پرتوها آشنایى دیرین دارند.
– یارانى که در عرصه کربلا غریب مانده‌اند، پس برخیز و براین بهترین زیارت شوندگان، سلامى نثار کن.
– چقدر گرامى و با کرامت است آن خاک پاکى که پروردگار، آن را در حد اعلا مطهر گردانیده است.
– اى خاک مقدسى که همه سرزمینهاى مجاور آن، از عطر مشک و عبیر آن، عطر آگین شده است.
– اى خاک مقدسى که بسیار مردم، بر خاک قبرهاى آن بوسه زده‌اند.
– آن خاکى که پیکر پاک حسین علیه السّلام را در بر گرفته، و کسانى را که بنى امیه خونشان را در رکاب حضرتش بر زمین ریختند، در آن مدفون‏اند.
– اسلام را به کنارى نهاده، و شیطان را در تدبیرهاى خود مورد اطاعت قرار داده‌اند.
– اسبان گمراهى و تباهى را زین کرده، و مقدمان را پس زده، و واپس- ماندگان را پیش انداخته‌اند.
– آن پیمانهائى را که پیش از آن بسته بودند، به فراموشى سپرده و متن گفتار و سفارش پیمبر را نادیده گرفتند.
– اینان چه مردانى، از مردم لعنت زده‌اى هستند، که پیام غدیر بر آنها بسنده نبوده است.
– چه مردم زشت و نابکارى بودند آن گروهى که ستم روا داشتند، و از دین حق کناره گرفتند، و در تبهکارى بسرعت پیش رفتند.

شرح حال شاعر
شیخ احمد پسر حاجى بلادى، دانشمندى فاضل و ادیب، و از شاعران ستایشگر اهل بیت علیهم السّلام است. مراثى فراوانى از او بجاى مانده، و گفته‌اند که هزار قصیده در رثاى حسین بن على- صلوات اللّه علیهما- شهید کربلا دارد که در دو جلد تدوین کرده است. شیخ لطف اللّه جد حفصى، بخشى از حسینیه‌هاى این شاعر را در مجموعه‌اى فراهم کرده، که نسخه‌هایى از آنرا که بخط خودش هست بدست آوردیم و نمونه‌اى که ذکر کردیم، از آن مجموعه برگزیدیم. او در علم تاریخ هم تسلطى دارد، و از اجداد صاحب «انوار البدرین» می‌باشد، و شرح حالش در کتاب مذکور آمده، و از آن کتاب استفاده می‌شود که در اوایل قرن دوازدهم وفات یافته است.

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏11، ص: 449

متن عربی

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏11، ص: 449

94- الشیخ أحمد البلادی

نادِ الأحبّةَ إن مررتَ بدورِها             و اشهدْ مطالعَ نیّراتِ بُدورِها

کم قد بدتْ و بها انجلت ظُلَمُ الدجى             و لطالما بزغتْ بوازغُ نورِها

أَنِستْ بها أرضُ الطفوفِ و أقفرتْ             منها الدیارُ و لیس غیر یسیرِها

غربت بعرصةِ کربلا فانهضْ لها             واقرَ السلامَ على جنابِ مزورِها

و انثر بتربتِها الدموعَ تفجّعاً             لقتیلِها فوقَ الثرى و عفیرِها

أکرم بها من تربةٍ قدسیّةٍ             قد بالغَ الجبّارُ فی تطهیرِها

یا تربةً من حولهِا الأملاکُ ما             زالت تشمُّ لمسکِها و عبیرِها

یا تربةً حفّت بها القومَ الأُلى             فازوا بلثمِهمْ لتربِ قبورِها

قد ضُمِّنَتْ جسدَ الحسینِ و من به             فتکت أُمیّةُ بعد أمرِ أمیرِها

فأزالتِ الإسلامَ عن برحائِها             و أطاعتِ الشیطانَ فی تدبیرِها

و تسرّجتْ خیلَ الضلالِ فأخّرتْ             غیرَ الأخیرِ و قدّمتْ لأخیرِها

و نست عهوداً بالحمى سلفتْ و لن             تعبا بنصِّ نبیِّها و نذیرِها

یا للرجالِ لأُمّةٍ ملعونةٍ             لم یکفها ما کان یومَ غدیرِها

بئسَ العصابةُ من بغتْ و تنکّبتْ             عن دینِها و تسارعتْ لفجورِها

القصیدة و هی (68) بیتاً

الشاعر

الشیخ أحمد بن حاجی البلادی، عالم فاضل أدیب، من شعراء أهل البیت

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏11، ص: 450

و مادحیهم، له مراثٍ کثیرة و قد یقال: إنَّ له ألف قصیدة فی رثاء الإمام السبط الشهید الحسین علیه السلام دوّنها فی مجلّدین، قد ذکر الشیخ لطف اللَّه الجدحفصی عدّة قصائد من حسینیّاته فی مجموعة له وقفنا على نسخ منها بخطّه، و أخذنا منها ما ذکرناه، و له فی التاریخ یدٌ غیر قصیرة و کان من أجداد صاحب أنوار البدرین، و توجد فی الأنوار «1» ترجمته و یظهر منه أنّه توفّی فی أوائل القرن الثانی عشر.