شیخ عبدالرضا مقری کاظمی در گذشته به سال 1120
– آنان، حق علی را که در روز غدیر خم به رعایت آن مامور شدند،و همه شاهد بودند، ضایع کردند.
– از زبان روح الامین، از جانب خدای تعالی، که همه نعمتها و قدرتها از او است، خطاب آمد:
– ای پیامبر، علی را به مردم معرفی کن. هر گاه این مهم را انجام ندهی رسالت خود را ادا نکرده ای، و خدای، ترا از گزند دشمنان نگاه می دارد.
– پس از آنکه همه شاد باش و تهنیت گفتند، و اظهار داشتند که ای علی، تو رهبر مائی، و این ولایت درست است،
– و نص آیه قرآنی رسید، که(الیوم اکملت لکم دینکم: امروز دین را بر شما کامل کردم)، وبراستی این امر ثابت شد.
– آنگاه گفتند که: پیغمبر وصیتی درباره جانشین نکرده، و این افترایی بود که از جانب دشمنان عنوان شد.
– و روایت “: هر کسی بمیرد و وصیت نکند، به مرگ جاهلیت مرده است. “
– وای بر آنان، بر پیامبر خدا نسبت جهل داده، و از او بدروغ چیزی نقل کردند که نفرموده است.
– ما مسلمانان، دیگر در جواب یهود چه خواهیم گفت، هر گاهکه با ما در مقام احتجاج بر آیند؟ آیا شرم نمی کنید؟
– موسی، در میان قوم خود وصیت کرد و رفت، و آیا پیمبر وصیت نکرده و جانشین خود معین نکرده می رود؟
– آنجا که گفت: خدایا، هارون را برای من در میان قوم خلیفه و جانشین قرار بده، چرا که با جانشینان، مردم به سعادت می رسند.
– پس آیا پیامبر ما، قوم خودرا بی سرپرست رها کرده است؟ این حرف یاوه و هذیان است.
– او بر همه مومنان، مهربان، و راهنمای همگان بود.
– هر گاه برای او فقط یکنص قرآن بود، او را وا می داشت که یکی را برگزیند.
– پیامبر، بهتر میدانست که چه کسی شایسته جانشینی اوست، و او در شناخت مردم کاملا بصیرت داشت.
– به هنگام مرگ- که غنیمتها رامی دید- در چنان شرایط، ترک وصیت از جانب او نقص و ناتوانی محسوب می شد.
این قصیده- که در دیوان این شاعر آمده- بر سیصد و هشتاد و چهار بیت بالغ می شود، و درآن امیر المومنین علیه السلام را مدح می کند، و با برهانهای قومی، امامت او را به اثبات می رساند،
– در غدیر خم، شاهدان عدل، که هرگز منحرف نمی شوند، بر حقانیت او گواهی دادند.
– از میان گرده ها، آفتاب وجودش چه زیبا نمایان شد، و همه روزگار به درود و تهنیت برخاستند.
الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج11، ص: 465