بخاری و مسلم، از پیامبر اکرم روایت کرده اند که آن حضرت به عبد اللّه بن عمر فرموده است: «قرآن را در هفت روز بخوان نه بیشتر» و نیز به طریق صحیح از آن حضرت روایت شده: «کسی که قرآن را کمتر از سه روز بخواند از آن چیزی نمی فهمد» به علاوه عثمان از زمره کسانی بشمار آمده که در هر هفته یک ختم قرآن می کرده است «1».
مشکل ختم قرآن!
مسأله ختم قرآن، در کتاب های علماء اهل سنت به قدری پیچیده و گوناگون نقل شده که خود مشکلی شده و شعبه ای از ابهام و تاریکی را بوجود آورده است.
آنان در کتب خود آورده اند: بعضی از مسلمین تمام قرآن را در یک رکعت نماز بین ظهر و عصر یا مغرب و عشاء و یا غیر اینها می خوانده اند و از این طائفه بشمار آورده اند:
1- عثمان بن عفان اموی که تمام قرآن را در یک رکعت نماز در شب می خوانده است «2».
2- تمیم بن اوس داری صحابی، تمام قرآن را در یک رکعت نماز می- خوانده است «3».
3- سعید بن جبیر که از تابعین بوده و در سال 95 ه وفات یافته است «4».
4- منصور بن زاذان متوفی در سال 131 ه تمام قرآن را گاهی بین ظهر و عصر و گاهی بین مغرب و عشاء می خوانده است. هشام می گوید: در کنار منصور نماز می خواندم شنیدم که میان نماز مغرب و عشاء دوبار قرآن را ختم کرد و بار سوم تا به سوره های «طس» رسیده بود که نماز عشاء شروع شد، و در آن وقت مردم در ماه رمضان نماز عشاء را تا گذشتن ربع از شب تأخیر می انداختند، و او بین ظهر و عصر نیز یک ختم قرآن می کرده است، و در تهذیب التهذیب آمده: در روز یکختم قرآن می کرده است «1».
5- ابو الحجاج مجاهد متوفی در سال 132 ه چنانکه در «الفتاوی الحدیثه» صفحه 44 از ابن ابی داود نقل شده است.
6- ابو حنیفه نعمان بن ثابت، پیشوای حنفی ها مدت سی سال شب زنده داری می کرده و تمام قرآن را در یک رکعت نماز بپایان می آورده است «2».
7- یحیی بن قطان متوفی در سال 198 ه. «3»
8- حافظ ابو احمد محمد بن احمد عسال متوفی در سال 349 ه. «4»
9- ابو عبد اللّه محمد بن حفیف شیرازی متوفی در سال 371 ه چه بسا تمام قرآن را در یک رکعت نماز می خوانده است «5».
10- جعفر بن حسن درزیجانی متوفی در سال 506 ه دارای ختمهای زیادی از قرآن است که هر کدام از آن را در یک رکعت نماز می خوانده است «6».
و بعضی از آنها تمام قرآن را در یک روز ختم می کرده اند و از آن گروهند کسانی که ذیلا نامبرده می شوند:
1- سعد بن ابراهیم زهری متوفی در سال 27 ه. «7»
2- ابو بکر بن عیاش اسدی کوفی متوفی در سال 193 ه. «8»
3- ابو العباس محمد بن شاذل نیشابوری متوفی در سال 311 ه. «9»
4- ابو جعفر کتانی، تمام قرآن را تا ظهر ختم می کرده است «1».
5- ابو العباس آدمی، متوفی 390 ه در غیر از ماه رمضان روزی یک ختم قرآن می کرده است «2».
6- احمد بن حنبل امام حنبلی ها، متوفی در سال 241 ه «3».
7- شافعی امام شافعی ها، متوفی در سال 204 ه در غیر ماه رمضان روزی یک ختم قرآن می کرده است «4».
8- بخاری صاحب صحیح بخاری متوفی 256 ه «5».
9- محمد بن یوسف ابو عبد اللّه بنا، متوفی 286 ه «6».
10- محمد بن علی کرخی، متوفی 343 ه در غیر ماه رمضان «7».
11- ابو بکر بن حداد مصری شافعی، متوفی 345- 344 ه «8».
12- الحافظ ابن عساکر، متوفی 371 ه در ماه رمضان چنین می کرده است «9».
13- خطیب بغدادی، صاحب تاریخ معروف بغداد متوفی 363 ه «10».
14- احمد بن احمد بن سیبی ابو عبد اللّه قصری، متوفی 439 ه «11».
15- شیخ احمد بخاری در هر روز یک ختم قرآن و نصف می خوانده است، «1» «2».
و برخی از آنها در هر شبی یک ختم قرآن می کردند و از این گروهند:
1- علی بن عبد اللّه ازدی تابعی، در ماه رمضان هر شبی یک ختم قرآن می کرده است «3».
2- قتادة ابو الخطاب بصری، متوفی 117 ه در دهه ماه رمضان چنین می- کرده است «4».
3- وکیع بن جراح متوفی 197 ه «5».
4- بخاری صاحب کتاب صحیح بخاری، متوفی 256 ه در ماه رمضان هر شب یک ختم قرآن می کرده است «6».
5- عطاء بن سائب ثقفی، متوفی 136 ه. «7»
6- علی بن عیسی حمیری، در تمام شب ها یک ختم قرآن می کرده است «8».
7- ابو نصر عبد الملک بن احمد، متوفی 472 ه. «9»
8- حافظ ابو عبد الرحمن قرطبی، متوفی 206 ه در هر شب تمام قرآن را ضمن 13 رکعت نماز ختم می کرده است «10».
9- شافعی، پیشوای شافعی ها در غیر ماه رمضان در هر شبی یک ختم قرآن می کرده است «1».
10- حسین بن صالح بن حی، متوفی 167 ه. «2»
11- زبید بن حارث «3».
12- ابو بکر بن عیاش، چهل سال هر شب یکبار قرآن را ختم کرده است «4».
و برخی از آنها در هر شبانه روز یک ختم قرآن می کرده اند و از این گروهند:
1- سعد به ابراهیم ابو اسحاق مدنی، متوفی 127 ه «5».
2- ثابت بن اسلم بنائی، متوفی 127 ه. «6»
3- جعفر بن مغیره تابعی. «7»
4- عمر بن الحسین الجمحی «8».
5- ابو محمد عبد الرحمن لخمی شافعی، متوفی 587 ه. «9»
6- ابو الفرج بن جوزی، متوفی 590 ه. «10»
7- ابو علی عبد الرحیم مصری قاضی فاضل، متوفی 596 ه. «11»
8- ابو الحسن مرتضی متوفی 634 ه. «12»
9- محمود بن عثمان حنبلی، متوفی 609 «1».
10- ام حبان السلمیة «2».
و برخی از آنها در شبانه روز دو ختم قرآن می کرده اند از قبیل:
1- سعید بن جبیر که از تابعان بوده، دو ختم قرآن و نصف در نمازی که در خانه خدا خوانده کرده است «3».
2- منصور بن زاذان، متوفی 131 ه چنانکه قبلا گفته شد در شبانه روز دو ختم قرآن می کرده است «4».
3- ابی حنیفة پیشوای حنفی ها، در ماه رمضان هر شبانه روز دو ختم قرآن می کرده است «5».
4- شافعی پیشوای شافعی ها، در ماه رمضان چنین می کرده است آنهم در نماز «6».
5- حافظ عراقی، در نماز جماعت ماه رمضان، دو ختم قرآن می کرده است «7».
6- ابی عبد اللّه محمد بن عمر قرطبی «8».
7- سید محمد منیر، متوفی در حدود 930 ه. «9»
8- شیخ عبد الحلیم منزلاوی، متوفی در حدود 930 ه. «1»
و بعضی از آنها در یک شب دو ختم قرآن می کرده اند از قبیل:
1- تقی الدین ابو بکر بن محمد بلاطنسی شافعی حافظ، متوفی 936 ه در هر شب از ماه رمضان دو ختم قرآن می کرده است «2».
2- احمد بن رضوان بن جالینوس. متوفی 423 ه شب را تا پیش از طلوع فجر دو ختم قرآن می کرده است. «3»
و برخی از آنها در شبانه روز سه ختم قرآن می کرده اند و از این گروهند:
1- کرز بن وبرة کوفی، در هر شبانه روز سه ختم قرآن می کرده است «4».
2- زهیر بن محمد بن قمیر حافظ بغدادی، متوفی 268 ه در ماه رمضان چنین می کرده است «5».
3- ابو العباس بن عطاء آدمی، متوفی 309 ه در ماه رمضان سه ختم قرآن می کرده است «6».
4- سلیم بن عنز تجیبی قاضی مصری، عینی در «عمدة القاری» جلد 9 صفحه 349 می نویسد: او در شب سه ختم قرآن می کرده و ابو عبید نیز این را نقل کرده است. و ابن کثیر در تاریخش جلد 9 صفحه 118 نقل می کند که او هر شب چه در نماز و چه در غیر آن سه مرتبه قرآن را ختم می کرده است.
5- عبد الرحمن بن هبة اللّه یمانی، متوفی 821 ه در روز زمستانی سه ختم و ثلث قرآن خوانده است. «7»
و برخی از آنها در یک روز چهار بار قرآن را ختم کرده و از این گروهند:
1- ابو قبیصة محمد بن عبد الرحمن ضبی، متوفی 282 ه می گوید: امروز چهار بار قرآن را تا به آخر خواندم و اینک برای بار پنجم به سوره «برائت» رسیدم که مؤذن اذان نماز عصر گفت «1».
2- علی بن ازهر ابو الحسن لاحمی بغدادی مقری ء، متوفی 707 ه روزی در محضر گروهی از قراء که از آنها در این باره گواهی گرفته، چهار بار قرآن را ختم کرده مگر یک هفتم آن «2».
و برخی از آنها بین مغرب و عشاء پنج ختم قرآن می کرده اند:
شعراوی «3» می گوید: روزی آقایم ابو العباس مصری حریثی، متوفی در سال 945 ه وارد شد، بعد از نماز مغرب تا هنگام نماز عشاء پیشم نشست و من شاهد بودم که پنج ختم قرآن نمود و من این قضیه را برای آقای دیگرم علی مرضعی متوفی در سال 930 ه نقل کردم و او گفت: پسرم! من در حال سلوکم سیصد رکعت نماز و 60 ختم قرآن در یک شبانه روز خواندم که هر درجه ای یک ختم قرآن بوده است «4».
و بعضی از آنها، در یک شبانه روز هشت ختم قرآن و یا بیشتر می کرده اند و از این قبیلند:
1- سید بن کاتب، نووی می گوید: بعضی از مسلمین در شبانه روز، هشت ختم قرآن می کرده اند مانند: سید بن کاتب صوفی رضی اللّه عنه «5».
و صاحب خزینة الاسرار در صفحه 78 همان کتاب نیز او را از این گروه بشمار
آورده و گفته است: او چهار ختم قرآن در روز و چهار ختم قرآن هم در شب می کرده و گویا این کار روی طی لسان و بسط زمان صورت می گرفته است.
صاحب کتاب «التوضیح» می گوید: بیشترین رقم ختم قرآن در شبانه روز که ما از آن آگاهی داریم هشت ختم قرآن است.
و سلمی می گوید: از شیخ ابو عثمان مغربی شنیدم که می گفت: ابن کاتب در روز چهار و در شب نیز چهار ختم قرآن می کرده است «1».
2- شیخ عبد الحی حنفی، در کتاب «اقامة الحجة» صفحه 7 می گوید: یکی از آنان علی بن ابی طالب است که در هر روز چنانکه برخی از شارحان صحیح بخاری نقل کرده اند: هشت ختم قرآن می کرده است.
3- بکر بن سهیل دمیاطی، متوفی در سال 289 ه می گوید: صبح جمعه ای از خواب برخاستم و تا عصر همان روز هشت ختم قرآن نمودم «2».
قسطلانی «3» می گوید: ابو طاهر مقدسی را در سال 867 ه در قدس دیدم و از او شنیدم که در شبانه روز بیش از ده ختم قرآن می کرده است. و از این بالاتر شیخ- الاسلام برهان بن ابی شریف که خدا از علمش همگان را بهرمند سازد، از او برایم نقل کرد که: در شبانه روز پانزده ختم قرآن می کرده و این امر حقیقتی است که جز از طریق فیض الهی نمی شود به آن نائل گردید.
و هم او می گوید: در کتاب «ارشاد» خواندم که: شیخ نجم الدین اصفهانی مردی از یمن را هنگام طواف دید که تمام قرآن را در یکدور و یا هفت دور از طواف می خوانده است و این توفیقی است که جز از طریق فیض الهی و مدد ربانی نمی توان بدان نائل گردید «4».
غزالی در کتاب «احیاء العلوم» جلد 1 صفحه 319 می گوید: کرز بن وبرة
که در مکه اقامت داشت در هر شبانه روز هفت بار دور خانه خدا طواف می کرد و دو ختم قرآن می نمود. «1»
و این عمل در مقام حساب چنین نتیجه می دهد: طول هفتاد و هفت بار طواف می شود ده فرسخ و با هر هفت بار طواف دو رکعت نماز می خوانده که مجموعا در شبانه روز می شود: 280 رکعت نماز و دو ختم قرآن و ده فرسخ راه رفتن!!
«نازلی» در «خزینة الاسرار» صفحه 78 می گوید: از شیخ موسی سدرانی که از اصحاب شیخ ابی مدین مغربی است نقل شده که: او در شبانه روز هفتاد ختم قرآن می کرده است، وی بعد از بوسیدن «حجر الاسود» قرآن را شروع می کرده و در محاذات باب آن را تمام می نموده و از لحاظ خواندن هم طوری قرآن را قرائت می کرده که برخی از اصحاب آن را حرف بحرف می شنیده اند «2».
و نیز در صفحه 180 همان کتاب آمده است که: شیخ ابو مدین مغربی یکی از سه تا و رئیس اوتادی است که هر روز هفتاد هزار مرتبه قرآن را ختم می کرده اند.
بخاری در صحیحش «3» از ابی هریرة و او از رسول خدا نقل کرده که فرموده است: قرآن بر حضرت داود سبک آمد تا جائی که فرمان می داد مرکوبش را زین کنند و پیش از زین شدن تمام قرآن را می خواند!
و قسطلانی در شرح این حدیث گفته است: «4» گاهی زمان کم دارای برکت زیاد است در نتیجه در آن عمل زیاد واقع می شود و این حدیث دلالت می کند که خداوند متعال برای هر کسی از بندگان شایسته اش که بخواهد زمان را می پیچد چنانکه مکان را «5».
امینی می گوید:
اینها که گفته شد، جز افسانه های گذشتگان و بیهوده گوئی های پیشینیان نیست که دستهای اوهام آنها را نوشته است. با آنکه همه اینها در برابر چشمهای ابن تیمیه و پیروانش قرار داشته با این حال از هیچ کدام از آنان کوچکترین صدائی در نیامد و به هیچ وجه اعتراضی نکردند در صورتی که شایسته بود چنین افسانه ها و مطالب بی اساسی در کتب افسانه نوشته شود (نه در کتاب های علمی و اسلامی) و یا در گودال های بیابان ها دفن گردد و یا در میان دریاها افکنده شود.
وااسفا بر این کتاب های بزرگی که شامل چنین خرافات و موهومات است!
وای بر آن بزرگانی که در برابر این موهومات سر تعظیم فرود آورده و آنها را شایسته نقل در کتاب هایشان دانسته اند!!
و اگر ابن تیمیة می دانست که دقت کامل در این باره، چهره واقعی این شرمندگی را برای کسانی که بعدا می آیند، آشکار می سازد، هر آینه در این باره سکوت می کرد و از نماز امیر المؤمنین و امام حسین و حضرت زین العابدین علیهم السلام صرفنظر می کرد و با ایراد گرفتن از آن دور عار و ننگ نمی گردید!!
وَ لَوْ أَنَّهُمْ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ اسْمَعْ وَ انْظُرْنا لَکانَ خَیْراً لَهُمْ وَ أَقْوَمَ :
«و اگر می گفتند: شنیدیم و اطاعت کردیم، تو هم بشنو و بحال ما بنگر، هر آینه برای آنان بهتر و استوارتر بود» «1».
الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 5، ص: 55