شاعر ما عبدی را سروده دیگری است که در آن امیر مومنان (علیه السلام) را چنین می ستاید:
ای آنکه فرشتگان آنچنان شیفته و دلباخته ات بودند که از شوق دیدارت بخدا شکایت بردند و خدای جهان، تصویری از تو پرداخت تا پیوسته زیارتش کنند و با او باشند. و نیز در ستایش آن امام همام (علیه السلام) چنین سروده است: خدا برای فرشتگان و الا، تصویری شریف و گرامی چون خود علی(علیه السلام) پرداخت تا گروهی از فرشتگان طواف گر آن تمثال و گروهی دیگر معتکف درگاهش باشند.این است آنچه پیغمبر(صلی الله علیه وآله وسلم) در شب معراج از فراز رفرف دید. در این ابیات اشاره به حدیثی است که یزید بن هارون، آن راوی حافظ ومتقن و بزرگ و ثقه از راوی ثقه دیگری بنام حمید طویل و او از انس بن مالک آورده است که رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: شبی که مرا به آسمان بردند، فرشته ای را دیدم که بر منبری از نور نشسته و فرشتگان دیگر گردش را گرفته اند گفتم: ای جبرئیل،این فرشته کیست؟ گفت: نزدیک شو و براو سلام کن؛چون نزدیک رفتم و سلام کردم، برادر و پسر عمم علی بن ابی طالب را دیدم. گفتم: ای جبرئیل، آیا علی در آمدن به آسمان چهارم بر من پیشی گرفته است؟ گفت نه لیکن فرشتگان، از شوق دیدار علی(علیه السلام)،بخدا شکایت بردند و خدای تعالی این فرشته را از نور بر چهره علی (علیه السلام) ساخت و آنها در هر شب و روز جمعه هفتاد هزار بار وی را زیارت و خدا را تسبیح و تقدیش می کنند و ثواب آن را به دوستدار علی(علیه السلام) هدیه می نمایند. این روایت را حافظ گنجی در ص 51 کفایه آورده و گفته است این حدیث حسن و عالی است و ما نیز بهمین جهت آن را نوشتیم.
(الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب ج2 ص452)