” غیلان بن جریر بصری ” روایت کرده است: ” مردی به مطرف بن عبدالله حافظ متوفی 95 دروغ بست. مطرف گفت: خدایا چنانچه دروغ می گوید، او را بمیران. آنگاه او افتاد و مرد “.
” امینی ” می گوید: دعای این مستجاب الدعوه، از قساوتی که در روایت ” ابو مسلم خولانی ” یاد شد، بیشتر نیست، چرا که او در باب یک زن نابینای بی گناه این دعا را کرده بود. دروغ، گر چه حرام است، لکن جزایش اعدام دروغگو نیست و این مشکل و ناروا است که دعای هر فرد غیر معصومی در خصوص دشمن مستجاب شود، چرا که در میان آنها افراد تندی مثل ” ابو مسلم خولانی ” و ” مطرب بصری ” کم نیستند. و گر نه بر افراد امت که این چنین مستجاب الدعوه باشند، لازم می آمد که دعایی هم بر علیه این دروغ زنان بکنند، و واجب می آمد که خداوند اجابت کرده و این راویان این قصه ها را می میراند. و بر مزار بسیاری از حافظان و راویان و بزرگان حدیث و کسانی که از صواب و خطای سخن – پروایی ندارند، بقعه و بارگاه ساخته می شد، تا امت ” محمد ” صلی الله علیه و اله از این پریشان گوئیها، که خالی از هر گونه اعتبار و سر انجامی است، نجات می یافتند.
(الغدیر فی الکتب و السنة و الادب ج 11 ص 153)