ابو نوح حمیری کلاعی، در روز صفین به اتفاق ذوالکلاع نزد عمرو بن عاص آمدند. در آن موقع عمرو پیش معاویه بود، و مردم هم دور آنها جمع شده بودند و عبدالله بن عمر، مردم را تحریص به جنگ می نمود. آن دو همین که در آن مجلس ایستادند، ذوالکلاع به عمرو گفت:
ای ابا عبدالله آیا مایلی با مردی خیراندیش، عاقل و مهربان روبرو شوی که از عمار بن یاسر به تو خبر دهد و دروغ نگوید؟
عمرو گفت: او کیست؟
ذوالکلاع گفت: این پسرعموی من است، از اهل کوفه است. عمرو نگاهی به او کرد و گفت: سیمای ابوتراب را در تو می بینم. ابونوح در جواب گفت: بر من سیمای محمد (ص) و یاران او نمایان است و در تو سیمای ابوجهل و فرعون.
مصدر بحث: کتاب ” صفین ” ص 174 و شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید.
الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج2، ص: 216