اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۱۶ آبان ۱۴۰۳

معاویه از طرف قیس، نامه ای دروغین به مردم شام نشان می دهد

متن فارسی

…معاویه ( در جنگ صفین ) از قیس و پیرویش مایوس شد و این امر بر او گران آمد که قیس با علی باشد واز طرفی دوراندیشی و دلیری او را بخوبی می دانست و هر حیله ای که برای دور نمودن او از علی (ع) به کار برد سودی نبخشید ناچار به مردم شام به دروغ گفت: قیس با شما هم داستان و هم عقیده شده است، او را به خیر دعا کنید و دشنامش مدهید و مردم را ازنبرد با او باز دارید او از پیروان ماست و نامه هایش که شامل خیراندیشی های نهانی اوست به ما میرسد. مگر نمی بینید که با برادران شما (از اهل خربتا) که در نزد اویند چگونه رفتار می کند؟ عطایا و ارزاق به آنها می دهد و پیوسته به آنها نیکی می کند، سپس نامه ای از قول قیس ساخت و در حضور اهل شام خواند.

اما متن نامه:

بسم الله الرحمن الرحیم

از قیس بن سعد به امیر معاویه بن ابی سفیان:

درود بر تو، پس از حمد و ثنای خداوندی که جز او خدائی نیست.من چون فکر کردم و با میزان دین خود سنجیدم، دانستم که برای من زیبنده نیست از گروهی پیروی کنم که امام پرهیزگار خود را که به واسطه مسلمانی خونش محترم بود کشتند. لذا از خدای عزو جل آمرزش می طلبم که مرا از گناهان محفوظ بدارد و در امر دینمان سالم باشیم. بدانید که من دوستی و سازش خود را با شما اعلام می کنم و در نبرد با کشندگان پیشوای مظلوم ” عثمان” ( رض) همراه شمایم. پس هر گونه ساز و برگ و مردان جنگجو که صلاح می دانی در اختیار من قرار ده که با شتاب به انجام مقصود می پردازم. والسلام.

 ( الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب  ج 2 ص 157)

 

متن عربی

کتاب مفتعل:

فلمّا أیس معاویة من قیس أن یتابعه علی أمره، شقَّ علیه ذلک، و ثقل علیه مکانه، لما کان یعرف من حزمه و بأسه، و لم تنجح حیلة فیه تکاده من قِبل علیّ، فقال لأهل الشام: إنَّ قیساً قد تابعکم فادعوا اللَّه له و لا تسبّوه، و لا تدعوا إلی غزوه، فإنّه لنا شیعة، قد تأتینا کتبه و نصیحته سرّا، ألا ترون ما یفعل بإخوانکم الذین عنده من أهل- خربتا- یجری علیهم عطایاهم و أرزاقهم و یحسن إلیهم.

و اختلق کتاباً و نسبه إلی قیس، فقرأه علی أهل الشام و هو:

بسم اللَّه الرحمن الرحیم. للأمیر معاویة بن أبی سفیان من قیس بن سعد:

سلامٌ علیک، فإنّی أحمد إلیکم اللَّه الذی لا إله إلّا هو، أمّا بعد:

فإنّی لمّا نظرت لنفسی و دینی فلم أرَ یسعنی مظاهرة قوم قتلوا إمامهم مسلماً محرَّماً برّا تقیّا، فنستغفر اللَّه لذنوبنا، و نسأله العصمة لدیننا، ألا و إنِّی قد ألقیت إلیکم بالسلم، و إنِّی أجبتک إلی قتال قتلة عثمان رضی الله عنه إمام الهدی المظلوم، فعوِّل علیَّ فیما أحببت من الأموال و الرجال، أُعجّل علیک. و السلام «1»