یک ایراد مردود
سید «حمید الدین عبد الحمید آلوسی» در کتابش «نثر اللئالی علی نظم الامالی» صفحه 169، وقتی به آیه ولایت می رسد، می گوید: «این آیه نزولش، چنان چه پنداشته اند تنها در حق علی نبوده است، بلکه درباره مهاجرین و انصار نازل شده و علی یکی از آنها می باشد. زیرا «الذین» در آیه، صیغه جمع است پس نمی تواند علی به تنهایی مقصود از آیه باشد.»
پاسخ: امینی می گوید: این مرد، در این گفتارش به آهنگ ابن کثیر دمشقی می نوازد و بر بافته های او می بافد، و از چاه او این آب را می کشد، او که در تاریخش درباره این آیه – چنان که به همین زودی خواهد آمد«1» – می گوید: در خصوص علی، هیچ آیه ای از قرآن نازل نشده است …
گروه غفلت زدگان این حقیقت را فراموش کرده اند که هر گاه حکمی به عنوان عموم صادر شود، به طوری که در یک جریان طبیعی قرار گیرد تا دیگران را به آوردن نظیرش تشویق، یا از آوردن شبیهش باز دارند، خصوصا که موضوع را با خصوصیات مورد، بر حسب تطبیق خارجی معین کنند، بلیغ تر و برای صدق قضیه کلی، بر آن فرد، از توجه سخن شخصا به سوی او، مؤکدتر است و برای آن، نظایر فراوانی در قرآن کریم وجود دارد، و اینک چند نمونه آن:
1- الّذین قالوا إنّ اللّه فقیر و نحن اغنیاء: آنها که گفتند خدا فقیر است و ما بی نیاز.
حسن (در این باره) می گوید که گوینده این سخن (ان الله فقیر و نحن اغنیاء) حییّ بن اخطب است. و (اما) عکرمه، سدّی، مقاتل و محمد بن اسحاق می گویند که او فنحاص بن عازوراء بوده است. خازن می گوید این سخن را هر چند یک نفر یهودی گفته ولی چون همه آنها به این سخن راضی بودند، به همه آنها نسبت داده شده است. مراجعه کنید به تفسیر قرطبی 4/294، تاریخ ابن کثیر 1/434 تفسیر خازن 1/322.
2- و منهم الّذین یؤذون النّبی و یقولون هو اذن: پاره ای از آنها کسانی هستند که پیامبر را آزار داده و می گویند او گوش محض است.
این آیه درباره مردی از منافقان نازل شده که جلاس بن سوید یا نبتل بن حارث یا عتاب بن قشیر است، مراجعه کنید تفسیر قرطبی 8/192، تفسیر خازن 2/253، الاصابه 3/549.
3- و الّذین یبتغون الکتاب ممّا ملکت ایمانکم فکاتبوهم ان علمتم فیهم خیرا: از بردگانتان آنها که مایل به بستن قرار داد مکاتبه اند، با آنها قرارداد ببندید مشروط به اینکه در آنها خیری دانسته باشید.
این آیه درباره صبیح مولی حویطب بن عبد العزی نازل شد. وی می گوید: من غلام حویطب بودم، از او خواستم با من قرار داد مکاتبه ببندد. آنگاه درباره من این آیه نازل شد. این روایت را ابن منده و ابو نعیم و قرطبی به نقل از تفسیر قرطبی 12/244، اسد الغابة، 3/11 و الاصابه 2/176 نقل کرده اند.
4- انّ الّذین یأکلون اموال الیتامی ظلما انما یأکلون فی بطونهم نارا: آنان که اموال یتیمان را از روی ظلم می خورند، تنها آتش در شکم خود کرده اند.
مقاتل بن حبان می گوید این آیه درباره مرثد بن زید الغطفانی نازل شده. مراجعه کنید به تفسیر قرطبی 5/53 و الاصابه 3/397
5- لا ینهاکم اللّه عن الّذین لم یقاتلوکم فی الدین و لم یخرجوکم من دیارکم: خداوند شما را نهی نمی کند درباره کسانی که با شما نمی جنگند و از خانه هایتان بیرون نمی کنند، به نیکی رفتار کنید.
این آیه درباره اسماء دختر ابی بکر نازل شد، زیرا مادرش، قتیله بنت عبد العزی، با هدایایی در مدینه به پیش او آمد در حالی که مشرک بود. اسماء گفت من هدیه ای از تو نمی پذیرم و نباید به خانه من وارد شوی تا از رسول خدا(ص) اذن دریافت کنم. وقتی از پیغمبر(ص) پرسید، خداوند این آیه را نازل کرد. پیغمبر(ص) دستور داد او را به منزلش وارد کند و هدیه اش را بپذیرد و از احترام و نیکی نسبت به او دریغ ننماید.
این حدیث را بخاری، مسلم، احمد، ابن جریر و ابن ابی حاتم بر طبق تفسیر قرطبی 18/59، تفسیر ابن کثیر 4/349 و تفسیر خازن 4/272 نقل کرده اند.
6- یا أَیهَا الرَّسُولُ لا یحْزُنْک الَّذِینَ یسارِعُونَ فِی الْکفْرِ مِنَ الَّذِینَ قالُوا آمَنَّا بِأَفْواهِهِمْ : ای پیامبر آنان که به سوی کفر می شتابند و لفظا ایمان ابراز داشته اند، نباید باعث اندوه تو شوند.
مکی در تفسیرش می گوید: این آیه درباره عبد اللّه بن صوریا نازل شده است. تفسیر قرطبی 6/177، الاصابه 2/326.
7- قال الّذین لا یعلمون لو لا یکلّمنا اللّه او تاتینا آیة: گفتند چرا خدا با ما حرف نمی زند و یا نشانی را که ما می خواهیم برای ما نمی آورد.
این آیه در مورد رافع بن حریملة نازل شد و محمّد بن اسحاق از ابن عباس روایت کرده که گفت: رافع به پیغمبر خدا(ص) گفت: یا محمّد! اگر چنان که میگویی رسول خدایی، پس بگو خدا خود با ما سخن گوید تا کلامش را بشنویم. خداوند در این مورد، آیه فرستاد. تفسیر ابن کثیر 1/161
8- الَّذِینَ هاجَرُوا فِی اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِی الدُّنْیا حَسَنَةً: آنان که در راه خدا پس از ستم ها که دیده اند مهاجرت کردند، در این دنیا در جایگاه خوبی مستقر خواهیم کرد.
ابن عساکر در تاریخش 7/133 از طریق عبد الرزاق و او از داود بن ابی هند، آورده است که آیه در مورد ابی جندل ابن سهیل عامری نازل شد و قرطبی در تفسیرش 1/107 این قول را از جمله اقوال وارد در آیه، ذکر کرده است.
9- إِنَّ الَّذِینَ یتْلُونَ کتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ… : کسانی که کتاب خدا را خوانده، نماز به پا می دارند و از آنچه آنان را روزی کردیم انفاق می کنند…
این آیه درباره حصین بن مطلب بن عبد مناف نازل شده است. مراجعه کنید به الاصابه 1/33.
10- و العصرِ إِن الإِنسان لفی خسرٍ الا الذین امنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر: سوگند به عصر که انسان در زیانکاری است مگر کسانی که ایمان آورده کارهای شایسته انجام دهند و به حق و صبر سفارش کنند.
از ابیّ بن کعب روایت است که می گوید: سوره والعصر را بر پیامبر(ص) خواندم و گفتم: پدر و مادرم به فدایت، تفسیرش چیست؟ گفت: و العصر، سوگندی است از خدای، به آخر روز، که انسان – ابو جهل بن هشام – در زیانکاری است، مگر کسانی که ایمان آورده اند – ابوبکر صدیق – و کارهای شایسته کردند – عمر بن خطاب – و به همدیگر سفارش به حق کردند – عثمان بن عفان – و سفارش به شکیبایی کردند – علی بن ابی طالب -. مراجعه کنید به ریاض النضرة 1/34
امینی می گوید: ما بر این تأویلات تحریف آمیز و مردود با این قوم به عنوان موافق کف نمی زنیم ولی این مطالب را برای اقامه حجت، از طریق خودشان بر آنان می آوریم.
11- إِنَّ الَّذِینَ یشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَیمانِهِمْ ثَمَناً قَلِیلًا أُولئِک لا خَلاقَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ: کسانی که پیمان با خدا و سوگندهای خود را به پول ناچیزی معامله می کنند، اینان در آخرت نصیبی نخواهند داشت
این آیه درباره عیدان بن اسوع حضرمی نازل شده است. این مطلب را مقاتل در تفسیرش به نقل «الاصابه» 3/51 اظهار کرده است.
12- یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکمْ : ای کسانی که ایمان آورده اید، خدای را فرمان برید و پیامبرش را اطاعت کنید و اولی الامری که از خودتان است.
بخاری در صحیحش در کتاب تفسیر 7/60 و احمد در مسندش 337 و مسلم در صحیحش به نقل از تاریخ ابن عساکر 7/352 و بنا به تفسیر قرطبی 5/260 و دیگران، همگی می گویند نزول این آیه درباره عبد اللّه بن حذافة السهمی است.
13- یقُولُونَ هَلْ لَنا مِنَ الْأَمْرِ مِنْ شَی ءٍ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ کلَّهُ لِلَّهِ یُخْفُونَ فِی أَنْفُسِهِمْ ما لا یبدون لک یقولون لو کان من الاأمر شی ء ما قتلناها هنا: می گویند آیا از فتح برای ما نصیبی خواهد بود، بگو فتح و نصرت همه اش از آن خداست، در دل خود چیزهایی را پنهان می دارند تا بر تو آشکار نشود. می گویند اگر ما را نصیبی از فتح بود اینجا کشته نمی شدیم.
گوینده ای سخنان، عبد اللّه بن ابی بن سلول، رأس منافقان است و درباره او این آیه نازل شده است. ابن ابی حاتم از طریق زیر نقل می کند که آیه، درباره معتّب بن قشیر نازل گردیده است. مراجعه کنید تفسیر قرطبی 4/262، تفسیر ابن کثیر 1/418، تفسیر الخازن 1/306
14- الَّذِینَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکمْ : کسانی به مردم گفتند، مردم برای شما متحد شدند.
مراد از ناس اول، نعیم بن مسعود اشجعی است، نسفی در تفسیرش می گوید: از این لفظ جمع، مراد یکی است، یا او را پیروانی بوده است که مانند او تأخیر و درنگ می کردند. و خازن می گوید: از لفظ عام، اراده خاص شده است. ابن مردویه به اسنادش از ابی رافع آورده که نبی اکرم(ص)، علی را با عده ای به دنبال ابوسفیان فرستاد، مردی از اعراب خزاعه، آنان را دید و گفت: این قوم برای شما دست به اتحاد زده اند. گفتند: حسبنا اللّه و نعم الوکیل. آنگاه درباره آنها این آیه نازل شد. تفسیر قرطبی 4/279، تفسیر ابن کثیر 1/430، تفسیر خازن 1/318.
15- یسْتَفْتُونَک قُلِ اللَّهُ یفْتِیکمْ فِی الْکلالَةِ: از شما درباره کلاله (خواهران و برادران) اظهار نظر می خواهند بگو خدای نظر می دهد.
درباره جابر بن عبد اللّه انصاری نازل شده است. او بود که اظهار نظر می خواست و می گفت این آیه درباره من نازل شده است. تفسیر قرطبی 6/28، تفسیر خازن و تفسیر نسفی، حاشیه تفسیر خازن 1/447.
16- یسْئَلُونَک ما ذا ینْفِقُونَ قُلْ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیرٍ: از تو می پرسند چه چیز انفاق کنند بگو هر چیزی که انفاق کنید.
درباره عمرو بن جموح نازل شده است. او پیرمردی بزرگ و ثروتمند بود. گفت یا رسول اللّه چه چیز بهتر است تصدق کنیم؟ و بر چه کسی انفاق نماییم؟ پس این آیه نازل شد. تفسیر قرطبی 3/36، تفسیر خازن 1/148
17- وَ هُمْ ینْهَوْنَ عَنْهُ وَ ینْأَوْنَ عَنْهُ : کفار مردم را از پیروی پیامبر(ص) نهی کرده و خود از او دوری می کنند.
عقیده بر این است که این آیه درباره ابی طالب نازل شده و تفصیل آن را در جلد 8 ص 8-3بیان داشته ایم.
18- لا تَجِدُ قَوْماً یؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ یوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَه: قومی را مؤمن به خدا و روز قیامت نمی یابی که در عین حال به آنان که از خدا و رسولش رو گردانند، مهربان باشند.
در مورد ابی عبیده جراح که پدرش در جنگ بدر کشته شد نازل گردید یا درباره عبد اللّه بن ابیّ، تفسیر قرطبی 17/307، نوادر الاصول حکیم ترمذی 157
19- وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَیئاً: و دیگران به گناه خود اعتراف کرده، کار شایست و ناشایست را بهم مخلوط کردند.
در خصوص ابی لبابه انصاری نازل شد است. تفسیر قرطبی 8/242، الروض الانف 2/196
20- یحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَکمْ لِیرْضُوکمْ : برای شما به خدا سوگند یاد می کنند تا رضایت شما را جلب کنند
مردی از منافقان گفت: به خدا سوگند اینان از نیکان و اشراف ما هستند و هرگاه آنچه محمّد می گوید حقیقت داشته باشد باید اینان از الاغ ها بدتر باشند، یکی از مسلمین این جمله را شنید و گفت: به خدا سوگند آنچه محمّد می گوید حق است و تو بدتر از الاغی. مرد شکایت او را نزد پیامبر برد و پیغمبر او را احضار کرد، فرمود: برای چه این سخن را بر زبان راندی؟ او شروع به لعن و نفرین کرد و به خدا سوگند خورد که من چنین نگفته ام. مرد مسلمان گفت خدایا، راستگو را تصدیق، و دروغ گو را، تکذیب کن. آن گاه این آیه آمد. تفسیر قرطبی 8/193، تفسیر ابن کثیر 2/366
الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 3، ص: 231