نظریه اصحاب و تابعین درباره اولین مسلمان
1- انس بن مالک گوید: پیامبر (ص) دوشنبه مبعوث شد و على روز سه شنبه آن اسلام آورد، و در تعبیر دیگر: پیامبر (ص) روز دوشنبه مبعوث شد و على سه شنبه آن نماز گزارد.
ترمذى در جامعش 2/214، طبرانى، حاکم در مستدرکش 3/112، ابن عبد البرّ در استیعاب 3/32، ابن اثیر در جامع الاصول بنابر آنچه در تلخیص او تیسیر الوصول 3/271 آمده است، حمویى در فرائد السمطین باب 48، این حدیث را نقل کرده اند، و عراقى در التقریب بدان اشاره کرد و در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید 3/258 و تذکرة السبط 63 و سراج المنیر شرح جامع الصغیر 2/424 و شرح المواهب 1/241 یافت مى شود.
2- بریده أسلمى گوید: روز دوشنبه به پیامبر (ص) وحى رسید و روز سه شنبه على (ع) نماز گزارد.
حاکم در مستدرک 2/112 آنرا نقل کرده و اعتراف به صحتش نموده و ذهبى نیز آنرا پذیرفته است.
3- زید بن ارقم گوید: اول کسى که بخدا بعد از پیامبر (ص) ایمان آورد على بن ابیطالب است، تاریخ طبرى با دو سند صحیح که هر دو سند رجالش مورد وثوقند، مسند احمد 4/368، مستدرک حاکم 4/336 صحت آنرا اعتراف کرده اند و ذهبى آنرا پذیرفته است (کامل ابن اثیر 2/22)
4- زید بن ارقم گوید: اول کسى که با رسول خدا نماز گزارد على (ع) بود، احمد و طبرانى بر طبق آنچه در مجمع هیثمى 9/103 آمده، این جمله را از او نقل کرده اند و هیثمى گوید: رجال احمد، همان رجال صحیحین است، و نیز ابو عمرو در استیعاب 2/459 آنرا نقل کرده است.
5- زید بن ارقم گفته است: اول کسى که بعد از پیامبر خدا (ص)، بخدا ایمان آورد، على بن ابیطالب بود. (الاستیعاب 2/459).
6- عبد اله بن عباس گوید: اول کسى که نماز گزارد على (ع) بود. (جامع ترمذى 2/215، تاریخ طبرى 2/241 با سندهاى صحیح، کامل ابن اثیر 2/22، شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید 3/256).
7- عبد اله بن عباس گوید: على (ع) را چهار خصلت بود که دیگران از آن محرومند: او اول مردى از عرب و عجم است که با پیامبر خدا (ص) به نماز ایستاد.(مستدرک حاکم 3/111، استیعاب 2/457).
8- عبد اله بن عباس گوید: مجاهد گفته است: اول کسى که با پیامبر (ص) رکوع کرد على بن ابیطالب بود و درباره او این آیه نازل گردید:
أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ ارْکَعُوا مَعَ الرَّاکِعِینَ. «1» (تذکره سبط ص 8.)
9- عبد اله بن عباس در سخنانش گفت: فرزند جگر خوار، از میان مردم شام، گروهى اراذل و اوباش را براى مخالفت با على بن ابیطالب، پسر عم و داماد پیامبر خدا و اولین مردى که با او نماز خواند، با خود همدست کرد. (کتاب صفین ابن مزاحم 360 شرح ابن ابى الحدید 1/504، حمیرة الخطیب 1/175).
10- عبد اله بن عباس گوید: براى على طلب غفران را خداى بزرگ در قرآن بر هر مسلمانى واجب کرده است آنجا که گوید: رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونا بِالْإِیمانِ
«2» از اینرو بر هر مسلمانى که بعد از على به اسلام گرویده، واجب است براى على استغفار کند (شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید 3/256).
11- و نیز عبد اله بن عباس گوید: اول کسى که اسلام آورده، على بن ابیطالب است (الاستیعاب 2/458، مجمع الزوائد 9/102).
12- باز از عبد اله بن عباس است: على اول کسى بود که از میان مردم بعد از خدیجه رضى اله عنه، ایمان آورد (استیعاب 2/457).
و گوید: ابو عمرو- رضى الله عنه- گفته: این نسبت را احدى در صحت و وثاقت نقلش تردید ندارد و زرقانى در شرح المواهب به صحت آن اعتراف کرده است 1/242
13- ابن عباس در جانب زمزم در مکه سخن میگفت و ما نزد او بودیم هنگامیکه سخنش بپایان رسید مردى برخاست گفت: اى ابن عباس من مردى از اهل حمص شام میباشم، از مردمى هستم که از على بن ابیطالب رضوان اله علیه بیزارى جسته، او را لعن میکنند، ابن عباس گفت: خدا آنان را در دنیا و آخرت لعن کند و عذاب خوار کننده اى براى آنها فراهم سازد. آیا بخاطر فاصله اى که از نظر انتساب با پیغمبر دارد!؟ یا بخاطر اینکه او اولین مرد مسلمانى بود که در جهان بخدا و پیامبرش گروید!؟ و یا او اول کس بود که نماز گزارد و رکوع کرد و به کارهاى نیک پرداخت؟ مرد شامى گفت بخدا سوگند اینان قرابت و سابقه ى او را انکار نمیکنند چیزى که هست مى پندارند او مردم را بکشتن داد … تا آخر حدیث (المحاسن و المساوى بیهقى 1/30).
14- عفیف گوید: در زمان جاهلیت بمکه آمدم میخواستم براى خانواده ام از لباسها و عطریات مکه خریدارى کنم، نزد عباس بن عبد المطلب که مرد بازرگانى بود نشسته بودم و به کعبه مینگریستم، در آنوقت خورشید در وسط آسمان در نهایت اوج خود بود ناگاه جوانى پدیدار شد، دیده بر آسمان گشود و در برابر کعبه ایستاد آنگاه دیرى نپائید پسرى آمد پهلوى او قرار گرفت و سپس مدتى نگذشت، که زنى آمد پشت سر آنها ایستاد. جوان رکوع کرد، پس جوان و آن زن با او به رکوع رفتند، جوان سر برداشت و آندو سر برداشتند، جوان سجده کرد، پسر و زن هم بسجده افتادند. گفتم: اى عباس! امر عظیمى روى داده! عباس گفت: آرى امر عظیمى روى داده است. آیا میدانى این جوان کیست؟ گفتم: نه، گفت: این جوان محمد بن عبد الله پسر برادر من است. و آیا میدانى این پسر کیست؟ این پسر على، برادر زاده من است، و آیا میدانى این زن کیست؟ این زن خدیجه دخت خویلد همسر آن جوان است، این برادر زاده من، بمن خبر داده است پروردگارش، پروردگار آسمان و زمین، او را به دینى که اظهار میکند، امر کرده است. بخدا سوگند در تمام روى زمین کسى جز این سه تن بر این دین نگرویده اند.
(خصائص نسائى 3، تاریخ طبرى 2/21، ریاض النضرة 2/158 استیعاب 2/459 عیون الاثر 1/93، کامل ابن اثیر 2/22، سیرة الحلبیة 1/288).
15- سلمان فارسى گوید: اول کسى که از این امت بر پیامبرش در حوض کوثر وارد شود اولین اسلام آورنده، على بن ابیطالب رضى اله عنه خواهد بود (استیعاب 2/457، مجمع الزوائد 9/102). و اشاره کرده که رجالش همه مورد وثوق اند و این راویان را در ردیف کسانى که اولین اسلام آورنده را على بن ابیطالب معرفى میکنند، این عده بر شمرده اند. (اسکافى در رساله اش بر عثمانیه، ابو عمر در استیعاب، عراقى در شرح التقریب 1/85، قسطلانى در مواهب 1/45).
16- ابو رافع گوید: پیامبر (ص) روز دوشنبه اى که مبعوث شد، اول روز خودش نماز گزارد و آخر همان روز خدیجه و روز شنبه فرداى آنروز على (ع).
این روایت را طبرانى طبق اظهار شرح المواهب 1/240 و عیون الاثر 1/92 نقل کرده است و با روایت قبلى هر دو را در ریاض النضرة 2/158 و شرح ابن ابى الحدید 3/258 میتوان یافت.
17- ابو رافع گوید: على (ع) تا مدت هفت سال و چند ماه مخفیانه پیش از آنکه دیگرى نماز گزارد بنماز مى پرداخت. (طبرانى، هیثمى در مجمع 9/103 و حمویى در فرائد باب 47 روایت فوق را نقل کرده اند.)
18- از کسانى که روایت کرده اند على بن ابیطالب (ع) اولین مسلمان بود یکى ابوذر غفارى را نقل کرده اند (استیعاب 2/452، التقریب و شرح آن 1/85 مواهب اللدنیة 1/45).
19- خباب بن الأرت گوید: دیدم على (ع) را که پیش از دیگر مردم با پیغمبر (ص) نماز میگزارد، او در آنروز بطور کامل بالغ شده بود.
رساله اسکافى، و در استیعاب خباب را در ردیف کسانى که اولین مسلمان را على روایت کرده اند بر شمرده 2/452، و المواهب اللدنیة 1/45.
20- مقداد بن عمرو کندى، یکى از کسانى است که روایت اولین مسلمان بودن على (ع) را نقل کرده. (استیعاب 2/456، تقریب و شرح آن 1/85، مواهب اللدنیه 1/45.)
21- جابر بن عبد اله انصارى گوید: پیامبر (ص) روز دوشنبه مبعوث گردید و على (ع) روز سه شنبه نماز گزارد.
طبرى 2/211، کامل ابن اثیر 2/22، شرح ابن ابى الحدید 3/258 و ابو عمرو، عراقى، قسطلانى جابر را از کسانى که اولین اسلام آورنده على بن ابیطالب را معرفى کرده است، نام برده اند.
22- ابو سعید خدرى روایت کرده که على بن ابیطالب اولین اسلام آورنده است (استیعاب 2/456، شرح تقریب 1/85، مواهب اللدنیة 1/45.)
23- حذیفة بن الیمان گوید: روزى که ما سنگ را پرستش میکردیم و مشروب مى نوشیدیم، على (ع) چهارده ساله فرزندى بود که ایستاده شب و روز با پیامبر (ص) نماز میگزارد. در آنروز قریش پیامبر (ص) را نا بخرد میخواندند و هیچکس جز على (ع) از او دفاع نمیکرد. (شرح نهج ابن ابى الحدید 3/360).
24- عمر بن الخطاب یکى دیگر از این راویان است. عبد اله بن عباس گوید:
شنیدم وقتى گروهى نزد عمر بودند، سخن از سابقین در اسلام بمیان آمد، عمر گفت: اما درباره على شنیدم رسول خدا (ص) سه خصلت درباره او مى گفت، که بسیار آرزو میکردم یکى از آن خصلتها براى من بود. رسیدن به این آرزو از هر چه خورشید بر آن بتابد براى من محبوبتر است. من و ابو عبیده و ابو بکر و گروهى از اصحاب پیغمبر (ص) در نزد آنحضرت بودیم که دست به پشت على رضى اله عنه میزد، و بدو میگفت: یا على! تو اول مؤمنى هستى که ایمان آورده و اول مسلمانى که به اسلام گرویده و نسبت تو به من، مانند نسبت هارون به موسى است. (رساله اسکافى، مناقب خوارزمى، و شرح ابن ابى الحدید 3/258).
25- عبد اله بن مسعود گوید: اول حدیثى که در امر پیامبر خدا (ص) دانستیم این بود که با بنى اعمامم به مکه آمدیم … آنگاه حدیث عفیف را که در صفحه قبل متذکر شدیم نقل کرده است. (مراجعه کنید به رساله اسکافى).
26- از ابو ایوب انصارى، طبرانى روایت کرده که گفت: اول الناس اسلاما على بن ابیطالب (ع) (شرح تقریب 1/85، شرح زرقانى 1/242).
27- ابو مرازم یعلى بن مرة کسى است که زرقانى در شرح المواهب 1/242، او را یکى از آنان که على را نخستین مسلمان میداند نامبرده است.
28- هاشم بن عتبة مرقال به على گفت: شما اى امیر مؤمنان! از همه مردم نسبت به رسول خدا (ص) نزدیکتر و سابقه ات از همه برتر و مقدم تر است. (کتاب نصر 125 جمهرة الخطب 1/151).
29- در گفتارى از هاشم بن عتبه، در روز صفین آمده است که گفت: همانا امیر ما اول کسى است که با رسول خدا نماز خواند و داناترین فرد در دین خدا و مقدم از دیگران نسبت به رسول خدا است. (کتاب نصر 403، تاریخ طبرى 6/24، کامل ابن ایثر 3/135).
و این هاشم بن عتبه در روز صفین گفته است:
پسر عم احمد بزرگوار که پیامبر از راه هدایت در او تجلى کرده است، او اولین تصدیق کننده اش، و اولین نماز گزارى است که تا حد درگیرى سخت با کفار جنگیده است. «1»
30- مالک بن حارث اشتر، در یکى از سخنرانى هایش گوید: با ما است پسر عم رسول خدا (ص) و شمشیرى از شمشیرهاى او، على بن ابیطالب. او که با پیامبر (ص) نماز گزارد و هیچ مردى در نماز گزاران با پیامبر بر او پیشى نگرفت. در همه دوران زندگى، از کودکى تا کهولت هیچگونه اثرى از حالات کودکى و کوتاهى ها و لغزش هاى جوانى در او دیده نشده، او همیشه در دین خدا دانا و بحدود الهى عالم بوده است. (کتاب نصر 268، شرح ابن ابى الحدید 1/484، جمهرة الخطب 1/183).
31- عدى بن حاتم در سخنرانى اش خطاب به معاویه گوید: ما تو را میخوانیم به مردى که برترین این امت از نظر سابقه و بهترین آنان از لحاظ تأثیر در اسلام است بپیوندى. (کتاب نصر 221، تاریخ طبرى 6/2، شرح ابن ابى الحدید 1/344) و در تعبیر ابن اثیر در کامل: پسر عم تو، سرور مسلمانان و از لحاظ سابقه از همه برتر است.
32- عدى بن حاتم در سخن دیگرش گوید: اگر او را بر شما فضیلت است، شما را یاراى همانندى با او نیست بنابر این یا تسلیم او گردید و یا در مقابلش پیکار کنید، بخدا سوگند اگر از لحاظ علم به کتاب و سنت بنگرید، او داناترین افراد به کتاب و سنت است، و اگر از لحاظ اسلام بررسى کنید، او برادر پیامبر خدا (ص) و سر سلسله اسلام است. (الامامة و السیاسة 1/103).
33- محمد بن الحنفیه، سالم بن ابى الجعد گوید به محمد گفتم: آیا ابو بکر اسلامش از همه مقدم بود؟ گفت: نه. (استیعاب 2/458)
و وقتى ثابت شد ابو بکر اولین مسلمان نبوده بى تردید اول مسلمان على (ع) بوده است.
34- طارق بن شهاب احمسى در سخنانش آمده: آنگاه گفتم على را، که اول مؤمنان در ایمان بخدا و پسر عم پیامبرش و وصى اوست، فرا خوانید، این برتر است …
تا آخر (شرح ابن ابى الحدید 1/76).
35- عبد اله بن هاشم مر قال در سخنرانى اش گوید: ایها الناس همانا هاشم در راه اطاعت پسر عم رسول خدا و اولین مؤمن به او، و داناترین مردم در دین خدا، به جهاد پرداخت. (کتاب نصر 405).
36- عبد اله بن حجل گفت: اى امیر مؤمنان! شما در میان ما اولین ایمان آورنده و آخرین کسى هستى که تا دم آخر با پیامبر (ص) همدم بوده اى (الامامة و السیاسة 1/103 کتاب نصر).
37- ابو عمرة بشیر بن محصن در اجتماعى از اصحاب على و معاویه گفت:
سرور ما (على (ع)) از همه خلق از لحاظ فضیلت، و دیندارى، و سابقه در اسلام، و نزدیکى با پیامبر به امر خلافت شایسته تر است. (کتاب نصر 210)
38- عبد اله خباب بن الأرت- ابن قتیبه درباره اش گوید: گروهى از خوارج که بر على (ع) خروج کرده بودند در حال حرکت به مردیکه زنش را بر الاغى سوار کرده و آنرا هدایت میکرد، رسیدند در آنوقت او، رود فرات را عبور میکرد به او گفتند: کیستى تو؟ گفت: مردى از مؤمنانم، گفتند: درباره على بن ابیطالب (ع) چه میگوئى؟ گفت: مردى از مؤمنانم، گفتند: درباره على بن ابیطالب (ع) چه میگوئى؟ گفت میگویم او امیر مؤمنان بود و نخستین کسى است که بخدا و رسولش ایمان آورد، گفتند: نامت چیست؟ گفت: من عبد اللّه بن خباب بن الأرت یکى از صحابه رسول خدا ام (الامامة و السیاسة 1/122).
39- عبد اله بن بریده گوید: از مردان اولین کسیکه اسلام آورد على بن ابیطالب است و آنگاه گروه سه نفرى: ابوذر، بریده و یکى از پسر عموهاى ابوذر میباشند.
این حدیث را محمد بن اسحاق مدنى در جلد اول مغازى نقل کرده است.
40- محمد بن ابى بکر- در قسمتى از نامه اى که به معاویه نوشت، چنین آمده است:
نخستین کسى که اسلام را پذیرفت و بدرگاه خدا رو آورد و تصدیق و موافقت رسول خدا (ص) را نموده و اسلام آورده و تسلیم او گردید، برادر و پسر عمش على بن ابیطالب بود … تا آنجا که گوید:
او از میان همه مردم، در اسلام مقدم و در اندیشه راستگوتر بود … تا آنجا که گوید:
واى بر تو (اى معاویه)! تو خود را با على همطراز میخوانى و حال آنکه او وارث پیامبر (ص) و وصى او، و پدر فرزندانش، و اولین پیروانش بود، و او آخرین کسى است که با پیامبر (ص) ملاقات داشت، پیامبر اسرار خود را با او در میان نهاد و در کار خود تنها او را شریک گردانید. (کتاب صفین 115. جمهرة الخطب 1/149)
41- عمرو بن حمق به على (ع) گفت: من براى پنج خصلت بشما ارادت میورزم و شما را دوست دارم: شما پسر عم رسول خدا (ص)، و اول مؤمن به او، (و در تعبیر دیگر اولین اسلام آورنده) و پدر فرزندان پیامبر (ص)، در میان ما هستى و از نظر جهاد بزرگترین مردان مهاجر میباشى (کتاب صفین 115، جمهرة الخطب 1/149)
الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج 3، ص: 317