اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۶ مهر ۱۴۰۲

نظر علمای اهل سنت درباره حدیث‌سازان

متن فارسی

نظر حفاظ و علماء اهل سنت درباره حدیث سازان

حافظ جلال الدین سیوطى در «تحذیر الخواص» صفحه 21 گفته است: «فکر نمی کنم کسى از اهل سنت درباره کفر مرتکب گناهان کبیره فتوى داده باشد، مگر شیخ ابو محمد جوینى «1» از اصحاب ما پدر امام الحرمین «2» درباره دروغ بر پیامبر اکرم گفته است: کسى که تعمد دروغ بر رسول خدا داشته باشد کافر است و از ملت اسلام بیرون است.

و در این فتوى بعضى دیگر مانند: امام ناصر الدین ابن منیر که از پیشوایان مالکی ها است از او پیروى کرده اند، و این حکم دلالت می کند که کذب بر رسول خدا از بزرگترین کبائر است، زیرا هیچ کدام از کبائر پیش هیچ فردى از اهل سنت، ایجاب نمی کند که مرتکب شونده آن کافر باشد مگر همین تعمد بر کذب بر رسول خدا».
وضع حال محدثان و حفاظ و مورخان و سیره نویسان که از دیرباز، این احادیث دروغ را به نام پیامبر بزرگوار اسلام، در کتب و مؤلفاتشان آورده اند، از روایتى که خطیب از قول رسول خدا آورده و ابن جوزى آن را صحیح دانسته معلوم شود و آن روایت این است: من روى منى حدیثا و هو یرى انه کذب فهو احد الکذابین:«هر کس از من حدیثى را که می داند دروغ است، روایت کند او یکى از دروغگویان است» «1».

و قرآن مجید نیز در این باره می فرماید: و لو تقول علینا بعض الاقاویل لاخذنا منه بالیمین ثم لقطعنا منه الوتین فما منکم من احد عنه حاجزین و انه لتذکرة للمتقین و انا لنعلم ان منکم مکذبین: «اگر پیغمبر بعضى گفتگوها را به ما نسبت می داد او را به شدت می گرفتیم و شاه رگش را می بریدیم و هیچ یک از شما حائل او نمی شدید که قرآن پندى براى پرهیز کاران است و ما می دانیم که بعضى از شما تکذیب کنندگان اید»«2».
این حفاظ و مورخان با اینکه به حقیقت این دروغ‏هاى ساخته شده عالم بودند، آن را به رسول خدا نسبت دادند «آنان از پیش گمراه بودند و بسیارى از مردم را نیز گمراه کردند و از رسیدن به راه راست باز ماندند، ستمگرتر از آنکه دروغى به نام خدا بسازد کیست؟ آنان به پیشگاه خدا عرضه خواهند شد و شاهدان گویند: همین کسانند که به پروردگارشان دروغ بستند، اى لعنت خدا بر- ستمگران باد» «3».

آیا فکر می کنید که آنان در این دروغ گفتن ‏هایشان جاهل بوده و تعمد نداشته اند چنانکه قرآن مجید می گوید: «و نیست براى آنان دانشى، و از روى کورى و کرى دروغ گفتند، و می پندارند که بر حقند، و برخى از آنان بیسوادند و از کتاب جز آرزوهائى نمی دانند و نیستند آنان جز اهل پندار، پس چه کسى ستمگرتر از آن است که به خدا از روى دروغ افترا می زند تا مردم را از روى بى دانشى گمراه کنند، خداوند مردم ستمگر را هدایت نمی کند، پس واى بر آنها از آنچه که دست‏هایشان نوشته و واى بر آنها از آنچه که کسب کرده اند».

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏5، ص: 595

متن عربی

حکم الوضّاعین

قال الحافظ جلال الدین السیوطی فی تحذیر الخواص «7» (ص 21): فائدة: لا أعلم شیئاً من الکبائر- قال أحد من أهل السنّة بتکفیر مرتکبه- إلّا الکذب على

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏5، ص: 596

رسول اللَّه صلى الله علیه و آله و سلم؛ فإنّ الشیخ أبا محمد الجوینی «1» من أصحابنا و هو والد إمام الحرمین «2» قال: إنّ من تعمّد الکذب علیه صلى الله علیه و آله و سلم یکفر کفراً یخرجه عن الملّة؛ و تبعه على ذلک طائفة، منهم: الإمام ناصر الدین بن المنیر من أئمّة المالکیّة، و هذا یدلّ على أنّه أکبر الکبائر؛ لأنّه لا شی‏ء من الکبائر یقتضی الکفر عند أحد من أهل السنّة. انتهى.

حکم الحفّاظ لتلکم الموضوعات المبهرجة

یتبیّن حکم مخرّجی تلکم الروایات المکذوبة على نبیّ العظمة فی الکتب و المعاجم من أئمّة الحدیث و حفّاظه، و من رجال السیر و التاریخ- خلفاً و سلفاً- ممّا

أخرجه الخطیب و صححه ابن الجوزی من قول رسول اللَّه صلى الله علیه و آله و سلم: «من روى عنّی حدیثاً و هو یرى أنّه کذب، فهو أحد الکذّابین» «3».

و اللَّه یقول: (وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنا بَعْضَ الْأَقاوِیلِ* لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْیَمِینِ* ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتِینَ* فَما مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حاجِزِینَ* وَ إِنَّهُ لَتَذْکِرَةٌ لِلْمُتَّقِینَ* وَ إِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْکُمْ مُکَذِّبِینَ‏) «4».

أ فترى أولئک الحفّاظ و المؤرّخین عالمین بحقیقة تلکم الأکاذیب المفتعلة؟ قد ضلّوا من قبلُ و أضلّوا کثیراً و ضلّوا عن سواء السبیل (وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‏ عَلَى اللَّهِ‏

 

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏5، ص: 597

کَذِباً أُولئِکَ یُعْرَضُونَ عَلى‏ رَبِّهِمْ وَ یَقُولُ الْأَشْهادُ هؤُلاءِ الَّذِینَ کَذَبُوا عَلى‏ رَبِّهِمْ أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ‏) «1».

أم تراهم جاهلین بها؟ و ما لهم بذلک من علم فکذبوا صمّا و عمیاناً، (وَ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلى‏ شَیْ‏ءٍ) «2»،

(وَ مِنْهُمْ أُمِّیُّونَ لا یَعْلَمُونَ الْکِتابَ إِلَّا أَمانِیَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا یَظُنُّونَ‏) «3»

(فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‏ عَلَى اللَّهِ کَذِباً لِیُضِلَّ النَّاسَ بِغَیْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ) «4» 

(فَوَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا کَتَبَتْ أَیْدِیهِمْ وَ وَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا یَکْسِبُونَ‏) «5».