ابن عساکر مینویسد “: عثمان بالای منبر بود. صعصعه برخاسته به او گفت: ای امیرالمومنین از راه اسلام بگشتی بر اثر آن ملت تواز راه اسلام منحرف گشت. به راه راست آی تا ملت به راه راست (اسلام) درآید. روزی دیگر صعصعه سخن گفت و بسیار گفت تا عثمان رو به مردم کرد که آی مردم این پر گوی بیهوده گوی لافزن نمیداند خدا کیست یا خدا کجاست.صعصعه گفت: این که گفتی من نمیدانم خدا کیست، بدان که خدا پروردگار ما و پروردگار اجداد دیرین ما است, در جواب این که گفتی نمیدانم خدا کجاست ، باید بگویم که خدا در کمین ستمگران و گناهکاران است. و سپس این آیه را خواند: به کسانی که ستم دیده اند چون ستمدیده اند اجازه پیکار داده شد، و خدا قادر به یاری و پیروزی ایشان است. عثمان گفت;این آیه فقط درباره ما ودوستانمان نازل شده که از مکه به ناحق بیرون رانده شدیم.” زمخشری این مطلب را در” فائق ” و ابن منظور در ” لسان العرب ” و ابن اثیر در ” النهایه ” و زبیدی در ” تاج العروس ” آورده اند.
امینی گوید: صعصعه که شرح حالش را در همین جلد آوردیم و به فضائل و قهرمانی و پاکی و سلامت نفسش در امور دین و دنیا پی بردیم معتقد است عثمان از راه حق و راه اسلام بگشته و بر اثر انحرافش ملت اسلامی راه انحراف گرفته است و اگر وی به راه راست آید ملت بدان باز خواهد گشت. و با تلاوت آیه قرآن و استناد به آن میرساند که جنگ بر ضد عثمان روا وجایز است، و او و امثالش مورد ستم عثمان قرار گرفته اند و خدا قادر است آنان را یاری داده به پیروزی نائل آورد. این سخنان مستند و استدلال فقهی را در حضور مردم و اصحاب پیامبر (ص) و در حالیکه عثمان بالای منبر است بیان میدارد و هیچکس در برابرش بر نمی خیزد و سخنش را رد و استدلالش را نقض نمی نماید.
الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 9، ص: 210 و 211