اینها که گفته شد کمی از بسیاری از چیزهائی است که در طول تاریخ اسلامی میان طوائف مختلف مسلمین درباره زیارت قبر پیامبر اکرم و مرقدهای امامان و اولیاء و صالحان و علماء و توسل و استشفاع به قبور آنان و مسافرت به بقاع متبرکه آنان و … رواج داشته است در صورتی که میان زائران، علماء بزرگ و پیشوایان عظیم مذهبی که مقتدای پیروان مذاهب چهارگانه بودهاند وجود داشتهاند. و از سوی دیگر ناقلان این مطالب و اقوال خود دانشمندان و پیشوایانی بودند که با نقل آنها به عنوان فضیلت برای صاحبان قبور و ارباب مشاهد، آن حقائق را پذیرفته و پسندیدهاند.
بنابراین میان تمام فرق اسلامی در طول اعصار و قرون این مسأله به طور اجماع به عنوان یک روش پسندیده شناخته شده است.
روی این حساب، تو ای خواننده محترم هرگاه برای مطالبی که برایت نقل کردیم گوش شنوائی عاریه گرفته باشی آیا برای مطالبی که ابن تیمیه و کسانی که به سازش میرقصند (مانند قصیمی) بافتهاند محمل درستی خواهی یافت؟ آیا مسلمانهای صدر اسلام، اعمالی را که درباره مشاهد و قبور مردگان انجام میدادند کفر میدانستند، آنگاه همان را وسیله تقرب به خدا قرار میدادند؟
هرگز، ما هیچ گاه تمام فرقههای مسلمین را به چنین تهمتهای ناروا، متهم نخواهیم کرد.
و آیا اینها که گفته شد اختصاص به شیعه دارد؟ خیر.
و آیا اعمالی که شیعه در کنار قبور انجام میدهد (که آن مرد پنداشته که آن اعمال ناشی از غلو و خدا دانستن علی و فرزندانش میباشد!) غیر از آن کارهائی است که اهل سنت و در پیشاپیش آنها، پیشوایانشان، در برابر آن قبور انجام میدادند؟
به طوری که در سابق دیدیم: همه اهل سنت از زمان صحابه تاکنون، نسبت به قبور، به انحاء مختلف از قبیل: ردیف کردن الفاظی به عنوان زیارت که جامع همه فضائل فرد مورد زیارت است، و نماز و دعاء کنار قبرش، و ختم قرآن و اهداء آن به سویش، و توسل و طلب شفاعت از او، و درخواست قضاء حوائج از ناحیه خدا وسیله او، و تبرک جستن و در برگرفتن و به خاک افتادن و بوسیدنش و به طور کلی به هر نحوهای که میشده احترام و تعظیم مینمودهاند.
پس اگر پندارهای ابن تیمیه و پیروانش درست باشد و این گونه اعمال بدعت و گمراهی و غلو و یا شرک بوده فاعل آن کارها از محدوده اسلام بیرون باشد، پس در این صورت مسلمانی از زمان صدر اسلام تاکنون جز جناب آقای ابن تیمیه و پیروانش وجود نخواهد داشت!!
بنابراین سزاوار است که خواننده محترم اکنون از گفتار دیگر «قصیمی» آگاهی حاصل نماید تا بداند که میان شیعه و دیگر مذاهب چهارگانه، هیچ- گونه اختلافی درباره این گونه مسائل مهم اسلامی، وجود ندارد و اینها جزء مسائل مورد اتفاق میان تمام امت اسلامی است نهایت آنکه نویسندگان مغرض، آنان را علیه شیعه تحریک نموده آتش کینه و دشمنی را علیه آنان روشن کردند و از این رهگذر وحدت کلمه و اتحاد مسلمین را گسستند و با قلمهای مسمومشان شق عصای مسلمین کرده، میان آنان ایجاد اختلاف نمودند «و آنان کسانی هستند که خداوند بر دلهایشان مهر زده و از هوسهایشان پیروی کردند».
او در «الصراع» جلد 2 صفحه 648 گفته علامه امین را که در قصیدهای خاندان نبوت را ستوده آورده است:
لا بدع ان کان الدعاء الیه فیها صاعدا و بغیرها لم یصعد
«اگر دعاء کنار آن قبور به سوی خدا بالا میرود نه در موارد دیگر چیز تازه و بدعتی نیست»
آنگاه اضافه کرده است که: این گفته، پیش همه مسلمانها با اختلاف مذهبی که دارند، از حرفهای ارتدادآور و کفر آشکار است و به خدا از خواری پناه میبریم و ترجمه اشعار قبل از آن چنین است:
«و همچنین نماز پیش قبور به عنوان تبرک به صاحبان قبور عمل ناپسندی نیست.
امامان از نسل هاشم، ثقل پیغمبر و رهبران برای پیروانند.
گفتند: نماز کنار قبور ما در فضیلت همانند نماز در مسجد است.
و این مطلب را افراد مورد اطمینان برای ما روایت کردهاند، پس اگر خواستار هدایت از آنانی، پیروی از آن کن. شرف مکان با صاحب مکان محقق است و کسی که دارای عقل است در این باره تردید روا نمیدارد.
بهترین عبادت پروردگار ما در این گونه اماکن است، پس به سوی آنها رو کن.
و همچنین طلب حوائج از خدای ما پیش آنها امیدوار کنندهتر برای نیل به مقاصد است.
از برکات آن قبور باید امیدوار بود، چون در آنها افراد بزرگواری آرمیدهاند.
اگر دعا پیش آن قبور به سوی خدا بالا میرود، نه در موارد دیگر چیز تازه و بدعتی نیست».
بعد از نقل این اشعار میگوید: «بیشتر این قصیده از این نوع مطالب زشت مخالف با اسلام و دیگر از ادیان آسمانی و الهی است:»
او در جلد 2 صفحه 21 شفا خواستن از قبر حسین علیه السلام و اجابت دعا کنار قبرش را از آفات شیعه به شمار آورده است!!
«کبُرَتْ کلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْواهِهِمْ إِنْ یقُولُونَ إِلَّا کذِباً / این کلمه کذب و افتراء بزرگ که از دهانشان خارج میشود جز دروغ چیزی نیست.»سوره کهف آیه 5
الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج5، ص: 297