اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۲۱ آبان ۱۴۰۳

چه کسی با زیارت، توسل و استشفاع به قبور مخالف است؟!

متن فارسی

اینها که گفته شد کمی از بسیاری از چیزهائی است که در طول تاریخ اسلامی میان طوائف مختلف مسلمین درباره زیارت قبر پیامبر اکرم و مرقدهای امامان و اولیاء و صالحان و علماء و توسل و استشفاع به قبور آنان و مسافرت به بقاع متبرکه آنان و … رواج داشته است در صورتی که میان زائران، علماء بزرگ و پیشوایان عظیم مذهبی که مقتدای پیروان مذاهب چهارگانه بوده‌اند وجود داشته‌اند. و از سوی دیگر ناقلان این مطالب و اقوال خود دانشمندان و پیشوایانی بودند که با نقل آنها به عنوان فضیلت برای صاحبان قبور و ارباب مشاهد، آن حقائق را پذیرفته و پسندیده‌اند.
بنابراین میان تمام فرق اسلامی در طول اعصار و قرون این مسأله به طور اجماع به عنوان یک روش پسندیده شناخته شده است.

روی این حساب، تو ای خواننده محترم هرگاه برای مطالبی که برایت نقل کردیم گوش شنوائی عاریه گرفته باشی آیا برای مطالبی که ابن تیمیه و کسانی که به سازش می‌رقصند (مانند قصیمی) بافته‌اند محمل درستی خواهی یافت؟ آیا مسلمان‏های صدر اسلام، اعمالی را که درباره مشاهد و قبور مردگان انجام می‌دادند کفر می‌دانستند، آنگاه همان را وسیله تقرب به خدا قرار می‌دادند؟
هرگز، ما هیچ گاه تمام فرقه‌های مسلمین را به چنین تهمت‏های ناروا، متهم نخواهیم کرد.

و آیا اینها که گفته شد اختصاص به شیعه دارد؟ خیر.
و آیا اعمالی که شیعه در کنار قبور انجام می‌دهد (که آن مرد پنداشته که آن اعمال ناشی از غلو و خدا دانستن علی و فرزندانش میباشد!) غیر از آن کارهائی است که اهل سنت و در پیشاپیش آنها، پیشوایانشان، در برابر آن قبور انجام می‌دادند؟

به طوری که در سابق دیدیم: همه اهل سنت از زمان صحابه تاکنون، نسبت به قبور، به انحاء مختلف از قبیل: ردیف کردن الفاظی به عنوان زیارت که جامع همه فضائل فرد مورد زیارت است، و نماز و دعاء کنار قبرش، و ختم قرآن و اهداء آن به سویش، و توسل و طلب شفاعت از او، و درخواست قضاء حوائج از ناحیه خدا وسیله او، و تبرک جستن و در برگرفتن و به خاک افتادن و بوسیدنش و به طور کلی به هر نحوه‌ای که می‌شده احترام و تعظیم می‌نموده‌اند.

پس اگر پندارهای ابن تیمیه و پیروانش درست باشد و این گونه اعمال بدعت و گمراهی و غلو و یا شرک بوده فاعل آن کارها از محدوده اسلام بیرون باشد، پس در این صورت مسلمانی از زمان صدر اسلام تاکنون جز جناب آقای ابن تیمیه و پیروانش وجود نخواهد داشت!!

بنابراین سزاوار است که خواننده محترم اکنون از گفتار دیگر «قصیمی» آگاهی حاصل نماید تا بداند که میان شیعه و دیگر مذاهب چهارگانه، هیچ- گونه اختلافی درباره این گونه مسائل مهم اسلامی، وجود ندارد و اینها جزء مسائل مورد اتفاق میان تمام امت اسلامی است نهایت آنکه نویسندگان مغرض، آنان را علیه شیعه تحریک نموده آتش کینه و دشمنی را علیه آنان روشن کردند و از این رهگذر وحدت کلمه و اتحاد مسلمین را گسستند و با قلم‏های مسمومشان شق عصای مسلمین کرده، میان آنان ایجاد اختلاف نمودند «و آنان کسانی هستند که خداوند بر دل‏هایشان مهر زده و از هوس‏هایشان پیروی کردند».

او در «الصراع» جلد 2 صفحه 648 گفته علامه امین را که در قصیده‌ای خاندان نبوت را ستوده آورده است:
لا بدع ان کان الدعاء الیه فیها صاعدا و بغیرها لم یصعد
«اگر دعاء کنار آن قبور به سوی خدا بالا می‌رود نه در موارد دیگر چیز تازه و بدعتی نیست»

آنگاه اضافه کرده است که: این گفته، پیش همه مسلمان‏ها با اختلاف مذهبی که دارند، از حرف‏های ارتدادآور و کفر آشکار است و به خدا از خواری پناه می‌بریم و ترجمه اشعار قبل از آن چنین است:
«و همچنین نماز پیش قبور به عنوان تبرک به صاحبان قبور عمل ناپسندی نیست.
امامان از نسل هاشم، ثقل پیغمبر و رهبران برای پیروانند.
گفتند: نماز کنار قبور ما در فضیلت همانند نماز در مسجد است.
و این مطلب را افراد مورد اطمینان برای ما روایت کرده‌اند، پس اگر خواستار هدایت از آنانی، پیروی از آن کن. شرف مکان با صاحب مکان محقق است و کسی که دارای عقل است در این باره تردید روا نمی‌دارد.
بهترین عبادت پروردگار ما در این گونه اماکن است، پس به سوی آن‏ها رو کن.
و همچنین طلب حوائج از خدای ما پیش آنها امیدوار کننده‌تر برای نیل به مقاصد است.
از برکات آن قبور باید امیدوار بود، چون در آنها افراد بزرگواری آرمیده‌اند.
اگر دعا پیش آن قبور به سوی خدا بالا می‌رود، نه در موارد دیگر چیز تازه و بدعتی نیست».

بعد از نقل این اشعار می‌گوید: «بیشتر این قصیده از این نوع مطالب زشت مخالف با اسلام و دیگر از ادیان آسمانی و الهی است:»

او در جلد 2 صفحه 21 شفا خواستن از قبر حسین علیه السلام و اجابت دعا کنار قبرش را از آفات شیعه به شمار آورده است!!

«کبُرَتْ کلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْواهِهِمْ إِنْ یقُولُونَ إِلَّا کذِباً / این کلمه کذب و افتراء بزرگ که از دهانشان خارج می‌شود جز دروغ چیزی نیست.»سوره کهف آیه 5

الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج‏5، ص: 297

متن عربی

منتهى القول فی زیارة القبور

هذا قلیل من کثیر ممّا تداول بین أجیال المسلمین منذ عهدهم المتقادم من لدن عهد الصحابة الأوّلین و التابعین لهم بإحسان، ثمّ فی أدوارهم المتتابعة من زیارة قبر نبیّهم الأعظم صلى الله علیه و آله و سلم و مراقد الأئمّة و الأولیاء و الصالحین و العلماء، و شدّ الرحال إلیها، و التوسّل و الاستشفاع بها؛ و فی الزائرین علماء أعلام و أئمّة یقتدى بهم فی کلٍّ من المذاهب، على أنّ نقلة هذه الأقاویل علماء و قادة ارتضوا تلکم الأعمال بنقلهم لها فی مقام فضیلة المقبورین، و أرباب هاتیک المشاهد، فعلى ذلک وقع التسالم بین فرق المسلمین فی قرونهم المتطاولة، و ذلک یُنبئ عن الإجماع المتحقّق بین طبقات الأمّة الإسلامیّة على استحسان ذلک کلّه، و کونه سنّة متّبعة.

و أنت- أیّها القارئ الکریم- إذا أعرت لما تلوناه علیک أُذناً واعیة، فهل تجد لما یصفه ابن تیمیّة و من یرقص لما له من مکاءٍ و تصدیةٍ- نظراء القصیمی- مقیلًا من الصدق؟ فهل کان المسلمون الأوّلون یرون ما یأتون به من الأعمال فی مشاهد الموتى کفِریة ثمّ یتقرّبون به إلى اللَّه تعالى؟ حاشا لا نتّهم فرق المسلمین عامّة بمثل

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏5، ص: 297

هذه الفریة الشائنة، و هل تجد شیئاً من هاتیک الأعمال مختصّا بالشیعة فحسب؟ لاها اللَّه. و هل الأعمال التی تأتی بها الشیعة عند القبور- و قد زعم الرجل أنّها کاشفة عن الغلوِّ و التألیه لعلّی و ولده- غیر ما یأتی به أهل السنّة و فی مقدّم هم أئمّتهم عند تلکم المزارات من لدن عصر الصحابة حتى الیوم من سرد ألفاظ زیارة جامعة لفضائل المزور، و من الدعاء عند قبره، و الصلاة لدیه، و ختم القرآن عنده و إهدائه إلیه، و التوسّل و الاستشفاع به، و طلب قضاء الحاجة من اللَّه تعالى بوسیلته، و التبرّک به بالتزام أو تمریغ أو تقبیل، و تعظیمه بکلّ ما اقتضته حرمته و استوجبه خطره، فلو صحّت أحلام ابن تیمیّة و تابعیه و تکون هذه الأعمال بدعةً و ضلالًا و غلوّا و تألیهاً، و فاعلها خارجاً عن ربقة الإسلام، لم یبقَ عندئذٍ معتنق للإسلام منذ یومه الأوّل إلّا ابن تیمیّة و من لفَّ لفَّه.

فحقیقٌ على القارئ الآن أن یقف على کلمة القصیمی الأخرى، و یکون على بصیرةٍ من أنَّ الشیعة لیس بینها و بین المذاهب الأربعة قطّ اختلاف فی هذه المواضیع الهامّة، و إنّما هی ممّا تسالمت علیه الأمّة الإسلامیّة جمعاء، غیر أنّ کتّاب الهواهی «1» هاج هائجهم على الشیعة فأجّجوا علیهم نیران الإحن و الشحناء، و جاءوا یقطّعون کلمة التوحید بأقلام مسمومة، و یشقّون عصا المسلمین، و یلقون الخلاف بینهم. (أُولئِکَ الَّذِینَ طَبَعَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ‏) «2».

ذکر فی الصراع (2/648) قول العلّامة الأمین من قصیدة له:

لا بدع أن کان الدعاء إلیه فی             ها صاعداً و بغیرها لم یصعد

 

ثم قال: هذا القول عند جمیع المسلمین على اختلاف مذاهبهم و نحلهم من أقوال

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏5، ص: 298

الردّة و الکفر الواضح، و نعوذ باللَّه من الخذلان. و قبل هذا البیت:

و کذا الصلاةُ لدى القبورِ تبرّکاً             بذوی القبورِ فلیس بالصنعِ الردی‏

إنّ الأئمّةَ من سلالةِ هاشمٍ             ثقلُ النبیّ و قدوةٌ للمقتدی‏

قالوا الصلاةُ لدى محلِّ قبورنا             فی الفضل تعدلُ مثلَها فی المسجدِ

عنهم روته لنا الثقاتُ فبالهدى             عنهم إذا شئتَ الهدایةَ فاقتدِ

شرفُ المکانِ بذی المکانِ محقَّقٌ             و أخو الحجا فی ذاک لم یتردّدِ

خیر عبادة ربِّنا فی مثله             من غیره فإلیه فاعمد و اقصدِ

و کذلکم طلبُ الحوائجِ عندها             من ربِّنا أرجى لنیل المقصدِ

برکاتُها تُرجى لداعٍ أنَّها             برکات شخصٍ فی الضریح موسَّدِ

لا بدع أن کان الدعاء إلیه…            . ….. .. .. إلخ‏

فقال: و القصیدة أغلبها من هذا النوع الفاحش المناقض لدین الإسلام و لغیره من أدیان اللَّه. انتهى. و عدّ القول بالشفاء و إجابة الدعاء عند قبر الحسین السبط علیه السلام من آفات الشیعة فی (2/21).

 (کَبُرَتْ کَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْواهِهِمْ إِنْ یَقُولُونَ إِلَّا کَذِباً) «1»