1- النور المبین فى الحدیث، در چهار جلد، در اثبات نص بر حقانیت على علیه السّلام که این کتاب را بسال 1083 تألیف کرده است.
2- تفسیر القرآن الکریم، در چهار جلد که تا سوره «الرحمن» رسیده و آنرا (منتخب التفاسیر) نامیده است.
3- خیر المقال که شرح قصیده مقصوره اوست در 4 مجلّد، در موضوع ادبیات و نبوت و امامت.
4- نکت البیان، که در یک جلد فراهم شده.
5- مجموعهاى شامل برگزیده مطالب چهار تألیف یاد شده، که خودش اینها را بانضمام دیگر موضوعات لطیف فراهم کرده، و به عنوان هدیه به شیخ على پسر شهید ثانى تقدیم داشته است. صاحب «ریاض» مینویسد که من اینکتاب را در میان کتابهایش خودم دیدهام.
6- رساله دیگرى به شیخ على مذکور تقدیم داشته که در آغاز آنرا به مباحث غدیر مزین کرده است.
7- رساله دیگرى است که باز به همان شیخ على هدیه کرده در شرح حدیث اسماء که بقول «ریاض»، این رساله فواید بسیار و مطالب بسیار مهمى را در بر گرفته است.
8- دیوان اشعار، موسوم به «خیر جلیس و نعم انیس».
از نمونههاى شعرى او، ابیات زیر را از قصیدهاى میآوریم:
– هرگاه شمشیر على علیه السّلام نبود، مردم، صبح که از خواب بر میخاستند کسى را که بر خدا عبادت کند، نمییافتند.
– فرزندان على- علیه و علیهم السّلام- همگى بزرگواران و نیکانى بودند که بوجود آنان هر چه از اسلام تاریک بود، روشن گشته است.
– من سوگند میخورم که هرگاه مردم بر این خاندان علیهم السّلام مهر میورزیدند، خداى کریم جهنم نمیآفرید «1».
– افراد این خاندان، یا امامى بزرگوار، یا شمشیرى حمله برنده، یا دریایى مواج، یا چهرهاى اشگبار بودند.
و در ضمن قصیدهاى گوید:
– به مدح و ستایش پیامبر امین پناهنده شو، او کسى است که در بلد الامین چهره شناخته و امینى است.
– و نیز به دامان برادرش و وارث علم و وزیر و یاور پیامبر در جنگهاى سخت (یعنى على علیه السّلام) پناه ببر.
– و بدرگاه فرزندان او علیهم السّلام پناه ببر، که همگى اقمار هدایت بودند، و هرگاه وجود نداشتند فرائض و سنن دین خدا شناخته نمیشد.
در یک قصیده دیگر گفته است:
– بهترین پیامبران- صلى اللّه علیه و آله و علیهم- را وسیله رستگارى خود قرار داده، و بزرگى و وقار این را برخود برگزیدم.
– و خاندان او علیهم السّلام بهترین مردمانند، و در افتخار ایشان این بس، که دیگر دانشمندان به خاک پاى آنها نمیرسند.
و باز در قصیدهاى گفته:
– بدامن ابو القاسم مصطفى، آن امین مورد اعتماد- صلى اللّه علیه و آله و سلّم- چنگ بزن و توسل کن.
– و بدامن یار پیامبر علیه السّلام که در روز شکستن بتها بر دوش پیامبر قرار گرفت.
– و به دختر پیامبر و امام شهید و امام حسن علیهم السّلام توسل کن.
– و به عترت بزرگوار او علیهم السّلام که امید نجات از آنها دارم، و دوستى آنها بهترین مایه نجات من هست.
پدر سید على خان، بنا برآنچه از «امل الامل» و «روضات الجنات» ص 265 بر میآید، سید خلف پسر عبد المطلب بود، که مردى عالم و فاضل و متکلم و کامل و ادیبى ماهر و خردمندى عارف و شاعرى توانا و محدثى سودمند و محققى والا مقام بود.
از تألیفات مهم او کتب و رسالات زیر است:
1- مظهر الغرائب در شرح دعاى عرفه امام حسین علیه السّلام، که ده هزار بیت است و بقول محدث نورى در «المستدرک»: «این اثر، گواه راستین بر قول کسانى است که دانش و فضل و تبحر و حسن سلیقه او را ستودهاند».
2- النهج القویم فى کلام امیر المؤمنین علیه السّلام، که در این اثر، بخشهایى از کلام حضرتش را که در نهج البلاغة نیامده، جمع آورده است.
3- المودة فى القربى فى فضائل الزهراء الصدیقه و الائمه علیهم السّلام، که جدا اثر بزرگى است.
4- الحجة البالغة در کلام و اثبات امامت، با استفاده از آیات و نصوص هر دو فرقه.
5- سبیل الرشاد در صرف و نحو و اصول و احکام و عبادات.
6- خیر الکلام فى المنطق و الکلام و اثبات امامة کل امام امام.
7- رسالة الاثنى عشریه در طهارت و نماز.
8- فخر الشیعه در فضائل امیر مؤمنان علیه السّلام.
9- الحق الیقین، کتاب بزرگى است در منطق و کلام.
10- سیف الشیعه، که کتابى بزرگ در حدیث است.
11- سفینة النجاة فى فضائل الائمة الهداة علیهم السّلام.
12- البلاغ المبین در احادیث قدسیه.
13- رساله دلیل النجاح در دعا.
14- دیوان شعر عربى و دیوان شعر دیگرى در فارسى.
15- ایضا کتاب دیگرى در دعا.
16- برهان الشیعة در امامت.
17- حق الیقین در کلام.
18- منظومهاى در نحو.
19- رسالهاى در نحو.
نمونهاى از شعر سید خلف را در مدح امیر المؤمنین علیه السّلام میآوریم:
– اى ابو الحسن، اى کسى که در هنگامى که حوادث ناگوار ما را احاطه میکند، تو پناه پناهندگان هستى.
– زیرا تو پاکترین مردم و نکوکارترین و والاترین مردمانى.
– انسان مادام که نمیرد، و بهنگام مرگ نسبت و علاقه خود را بتو نرساند افتخارى کسب نکرده است.
سید خلف مشعشعى در سال 1074 درگذشته است و شهاب حویزى او را مرثیه گفته، و رثایش در دیوان اشعارش موجود است. مطلع آن اینست.
– یادگار نیکان و پیشواى پاکان درگذشت، و سینه بزرگوارى، از این پس از دل چنین بزرگمردى خالى است.
سرور ما، سید محسن امین در اعیان الشیعه ج 30: 20- 37، بطور مبسوط شرح حال او را آورده است.
الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج11، ص: 416