استاد عربیت و ادب ابو تمام متوفای 231 است، در قصیده رائیه ای که از جمله آن این ابیات است:
در روز غدیر، نمودار گردید حق براى اهل آن در روز روشن بدون پرده و مانعى، بپا داشت رسول خدا صلى اللّه علیه و آله( حق را) در حالیکه مسلمین را در آن روز روشن دعوت فرمود تا آنها بنیکى و صلاح بگرایند و از بدى و فساد دور باشند، بازوان او( على علیه السلام) را کشید در حالیکه اعلام میفرمود که او ولى و مولاى شما است، آیا باین امر آگاهى دارید؟! صبح و شام پیوسته براى گروهى حقیقت را بیان و عیان میساخت، گروهى که تیرهگى( عصبیت و عناد) شام آنها را فرا مىگرفت و صبح فرا مىگرفت، حق ولایت براى آنگروه آشکار و عیان ثابت و استوار میشد و آنها نیز آشکار و عیان جفا میکردند و حق را از او سلب مینمودند( بنظر نگارنده( سینا) اولى و اصح بجاى« لهم» اولى« له» است و گویا شعر بدین شکل وارد شده و مراد اینست که رسول اکرم پیوسته حق على علیه السلام را آشکار میساخت و مردم کینه توز نیز پیوسته آنحق را انکار مىنمودند)
(الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج1، ص: 611)