اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۲۱ مهر ۱۴۰۴

صحت و تواتر حدیث غدیر از نظر علامه امینی

متن فارسی

در بکار بستن این بحث، نه درباره درستی، و صحت حدیث، و نه به منظور اثبات تواتر آن نیاز و داعی برای ما وجود نداشته، چه آنکه خود حدیث فی حد ذاته با واقعیت خود از هر گونه دلیل و استدلال بی نیاز است، که را میرسد که صحت آن را منکر شود؟ در حالی که بسیاری از رجال سند آن آنانی هستند که در صحیح مسلم و صحیح بخاری نامشان ثبت و مورد اعتماد و ثقه بودن آنها تایید شده؟، و کدام عنصر لجوج و عناد پیشه را امکان آن هست که تواتر لفظی (در جمله حدیث) و تواتر معنوی (در تفاصیل) و تواتر اجمالی آن را در تمام شئون آن رد یا انکار نماید؟ در حالی که دور و نزدیک به وقوع آن گواه و در روایت آن اتفاق نموده اند و اکثر مولفین در حدیث و تاریخ و تفسیر و کلام آن را در مولفات خود ثبت و ضبط نموده اند و گروه دیگر این داستان را جداگانه تدوین نموده و تالیفاتی به بار آورده اند، و خلاصه آنکه این واقعه از هنگامی که منادی رشد و سعادت بشر با صدای روح فزای خود آن را اعلام فرموده در فضای احساسات و مسامع خلق تا عصر حاضر طنین افکنده و در آینده نیز به مرور قرنها و گذشتن زمان برقرار و جاودان است، و هر کس در قبال چنین حقیقت در مقام تردید یا انکار برآید به مانند کسی است که خورشید تابان را نادیده بگیرد و اشعه جهان آرای آن را انکار نماید بنابراین انگیزه ما در ایراد این بحث فقط بیان این حقیقت ثابت است که هم آهنگی و اتفاق همگان (مولف و مخالف) را نسبت به این حقیقت آشکار و مهم نشان دهیم که عموما بر صحت و تواتر این داستان اذعان نموده اند،تا خوانندگان بدانند، هر کس از این شاهراه منحرف شود از مسیر مستقیم حقیقی جدا شده و از وجهه مورد اتفاق و اجتماع امت اسلامی رو گردانده در حالی که خود معتقد و معترف است که امت اسلامی بر یک امر خبط و خلاف واقع اجتماع و اتفاق نمیکند.

الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 1، ص: 543

متن عربی

کلمات حول سند الحدیث للحفّاظ الأثبات و الأعلام الفطاحل

لم نندفع إلی عقد هذا البحث بدافع الحاجة إلی إثبات صحّة الحدیث، و لا دعانا إلیه الإعواز إلی إثبات تواتره؛ فإنّ ذات الحدیث و جوهریّتها القائمة بنفسها فی غنیً عن أی تحویر فی ذلک، و من ذا الذی یسعه إنکار صحّته، و رجال کثیر من أسانیده رجال الصحیحین، و أیّ معاند یمکنه ردُّ تواتره اللفظی فی الجملة و المعنویِّ فی تفاصیله و الإجمالیّ فی جملة من شئونه، و قد شهد به القریب و البعید، و رواه القاصی و الدانی، و أثبته أکثر المؤلِّفین فی الحدیث و التاریخ و التفسیر و الکلام، و أفرده بالتألیف آخرون، فلن تجد له إلّا رنّةً تصکُّ المسامع منذ هتف به داعی الرشاد حتی عصرنا الحاضر، و سیبقی ذکره مخلَّداً ما تعاقب المَلَوان، فلیس من یجابهه بالإنکار إلّا کمن یتعامی عن الشمس الضاحیة، و إنَّما راقنا البحث عمّا قیل فی ذلک إصحاراً بحقیقةٍ راهنةٍ، ألا و هی إصفاق علماء الفریقین علی صحّة الحدیث و تواتره؛ لیعلم القارئ أنَّ من یحید عن تلکم الخطّة شاذٌّ عن الطریقة المثلی، خارج تجاه ما اجتمعت علیه الأمّة، و هو یقول: إنّ الأمّة لا تجتمع علی خطأ