«ابن قتیبه» «1» مینویسد: آورده اند که جمعی از یاران پیامبر خدا (ص) گرد آمده نامه ای نوشتند و در آن کارهائی را که عثمان بر خلاف سنت پیامبر خدا (ص) و رویّه دو صحابیش (یعنی ابوبکر و عمر) کرده بود بر شمردند، از جمله اینها را:
1- خمس (یا مالیات) آفریقا (ی اسلامی) را که حق خدا و سهم پیامبرش و سهم خویشاوندان پیامبر (ص) و یتیمان و بیچارگان بوده به «مروان» بخشیده است.
2- اسراف و گشاد بازی که در کارهای ساختمانی کرده و هفت ساختمانی که در مدینه کرده بود و خانه ای برای عائله (زنش) و خانه ای برای عایشه (دخترش) و سایر دختران و خویشانش ساخته بود یکایک را ذکر کرده بودند.
3- کاخهائی که مروان در «ذی خشب» ساخته و در آمد خمس را که حق خدا و پیامبر او است (و باید در رضای آنها صرف شود و در مواردی که قرآن یاد کرده است) صرف آن کرده بود.
4- کارهای دولتی و مقام استانداری را همیشه به خویشاوندان و پسر عموهای امویش میسپرد که همه جوان و کم سن و سال بودند و نه مصاحبت پیامبر (ص) را درک کرده بودند و نه تجربه و لیاقتی داشتند.
5- عمل ولید بن عقبه استاندار کوفه که در حال مستی نماز صبح راچهار رکعت خواند و بعد رو کرد به مردم که اگر بخواهید یک رکعت زیادتر بخوانم می خوانم!
6- این که عثمان قانون اسلام را در مورد ولید اجرا نکرده یعنی او را حد نزده و اجرای حکم را بتأخیر انداخته بود.
7- مهاجران و انصار را بکارهای دولتی و هیچ کاری نمیگماشت و با آنان مشورت نمیکرد و بجای این که از آراء آنان استفاده کند به رأی خود عمل میکرد (استبداد).
8- مراتع اطراف مدینه را قرق کرده بود.
9- قطعاتی از املاک دولتی و خواربار و مستمریهائی از خزانه عمومی به عده ای از اهالی مدینه میداد که نه افتخار مصاحبت و شاگردی پیامبر (ص) را داشتند و نه در جهاد خارجی و یا در دفاع شرکت مینمودند.
10- این که بجای خیزران، تازیانه را که درد آورتر (و شاید موهن) بود بکار می بست و او اولین کسی بود که با تازیانه بر پشت مردم زد. در حالیکه خلیفه سابق با «درّه» و «خیزران» می زد.
الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 9، ص: 31