اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۲۳ آذر ۱۴۰۳

به دستور خدا، معاویه مأمور به کتابت وحی شد

متن فارسی

از ” مسره بن عبدالله خادم ” نقل است که گفته: “کردوس بن محمد باقلانی” از “یزید بن محمد مروزی” و او از پدرش و او از جدش روایت کرده اند که: از امیر المومنین علی رضی الله عنه شنیدم که می گفت و این خبر را از او ذکر کرده که:

من در پیش رسول الله صلی الله علیه و اله نشسته بودم که معاویه رسید و رسول الله صلی الله علیه و اله قلم را از من گرفت و به دست او داد و در خود چیزی جز احساس اینکه خدا او را به این کار امر کرد نیافتم.

“ابن حجر ” این مطلب را در ” لسان المیزان ” 20:6 ذکر کرده و آن را از ساخته های ” مسره بن خادم ” معرفی کرده و گفته است “: متن آن باطل و اسناد دروغ است. ” و ” خطیب ” در ” تاریخ ” خود از طریق همین “مسره” منقبتی را درباره ” عمر ” و ” ابو بکر آورده و گفته است: این حدیث دروغ و ساختگی است. و رجالی که در این حدیث آمده همه ثقات و بزرگانند، به جز مسره که تاریخ شنیدن روایت از ابی زرعه را چهار سال بعد از مرگ او ذکر کرده است.

(الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب ج 11 ص 122)

متن عربی

28- عن مسرّة بن عبد اللَّه الخادم، قال: حدّثنا کردوس بن محمد الباقلانی عن یزید بن محمد المروزی عن أبیه عن جدّه، قال: سمعت أمیر المؤمنین علیّا رضى الله عنه یقول، فذکر خبراً فیه: بینا أنا جالس بین یدی رسول اللَّه صلى الله علیه و آله و سلم إذ جاء معاویة فأخذ رسول اللَّه صلى الله علیه و آله و سلم القلم من یدی فدفعه إلى معاویة، فما وجدت فی نفسی إذْ علمت أنَّ اللَّه أمره بذلک.

ذکره ابن حجر فی لسان المیزان «1» (6/20) و عدّه من موضوعات مسرّة بن الخادم فقال: متنٌ باطل و إسنادٌ مختلق.

و أخرج الخطیب فی تاریخه «2» من طریق مسرّة منقبة لأبی بکر و عمر فقال:

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏11، ص: 123

 هذا الحدیث کذب موضوع و الرجال المذکورون فی إسناده کلّهم ثقاتٌ أئمّةٌ سوى مسرّة و الحمل علیه فیه، على أنّه ذکر سماعه من أبی زرعة بعد موته بأربع سنین «1».